سنت حقخواهی
متاسفانه میراث گذشته و سنت به جای اینکه برای ما هادی و راهنما باشد، بار و مانع است. در واقع به تعبیر مولانا باید مزاج تغییر یابد، یعنی براساس تحولات و تغییرات، نگاهی پیشرو به حقوق داشته باشیم و به تناسب و اقتضای زمانه، به آن نگاه کنیم. حق چیز خوبی است و هرچیز خوبی ممکن است مورد سوءاستفاده قرار بگیرد. واژه حق عمدتا به دو چیز دلالت دارد؛ در یک معنی حق اشاره است به ذات مقدس و متعالی پروردگار... و در معنای دیگر مراد از حق قدرت و امتیاز و اختیاری است که در اجتماعی بشری به یک شخص(خواه حقیقی و خواه حقوقی) اعطا شده باشد و در همین معنی اخیر است که احتمال سوءاستفاده از آن توجه صاحبنظران علم حقوق را به خود معطوف میدارد. کسی که در مقام اعمال و اجرای حق خود برآمده است در نظر اول هیچ ایرادی متوجه او نیست. حقی که نشود از آن برخوردار شد معنی و مفهوم خود را از دست میدهد، اما استفاده هم بد و خوب دارد. چه ملاکهایی ممکن است برای تشخیص استفاده بد از استفاده خوب مورد نظر قرار گیرد. روشنترین مصداق استفاده بد آنجاست که صاحب حق سوءنیت دارد؛ حقی را به موقع اجرا میگذارد برای آنکه به دیگری آسیب برساند. اصلا ممکن است در این اعمال حق فایدهای به خود او نرسد یا فایدهای جزئی برسد که در مقایسه با آسیبی که به دیگری میرسد، وزنی نیاورد. این البته معنی سر راست «سوء استفاده» است و باید از آن جلوگیری شود. اما چه بسا که مطلب به این روشنی نیست.
ارسال نظر