وضعیت اورژانسی اورژانس پایتخت

به گزارش گروه آنلاین روزنامه دنیای اقتصاد؛ آلودگی هوا، شیوع کرونا و آنفولانزا در این روزهای سرد زمستانی، فشار کاری بر ۳۰۰ پایگاه‌ اورژانس‌ تهران را چند برابر کرده است. یکی از اورژانس‌های شلوغ تهران بیمارستان امام‌ خمینی است. وارد اورژانس این بیمارستان که می‌شویم؛ صدای ناله بیماران به گوش می رسد. هر آمبولانسی که می‌آید، یک بیمار جدید با خود آورده و رسیدگی آغاز می‌شود، در اورژانسی که به سختی تخت خالی در آن پیدا می‌شود، اینجا هر پرستار در برخی مواقع به ۱۰ تا ۲۰ بیمار رسیدگی می‌کند. لحظات اول هر حادثه و بروز بیماری برای نجات جان بیمار طلایی است. بر اساس بسیاری از گزارش‌ها اما دیر رسیدن آمبولانس به بیماران منجر به مرگ یا عود بیماری شده است.

یکی از پزشکان اورژانس به «دنیای اقتصاد» می‌گوید؛ «یک بار نزدیک بیمارستان شریعتی تصادف شده بود اما به دلیل نبود آمبولانس در این بیمارستان، آمبولانس از پایگاه ونک اعزام شد و معلوم نیست که در این لحظات و موارد مشابه، بیماران چه شرایطی را می‌گذرانند.» نجات جان انسان‌هایی که در حادثه آسیب دیده‌اند یا دچار حملات ناگهانی قلبی و عروقی شده‌اند،  در لحظات نخست با احتمال خیلی بیشتری به نتیجه می‌رسد.

اسماعیل فراهانی معاون فنی و عملیات اورژانس استان تهران می‌گوید: «اورژانس اکنون فقط ۳۰۰ پایگاه در سطح استان دارد در حالی که با توجه به شرایط جمعیتی باید ۷۰۰ پایگاه داشته باشیم.» اما این تنها مشکلاتی نیست که پایگاه‌های اورژانس با آن درگیر هستند.

بررسی لایه‌های مختلف و مسیر درمان یک بیمار اورژانسی نشان می‌دهد، شرایط موجود در سیستم درمان نیاز به یک تحول اساسی دارد، در همین رابطه،  حسین کرمانپور، رئیس روابط عمومی وزارت بهداشت در گفت و گو با «دنیای اقتصاد» معتقد است: «همه سیستم درمان دومینو وار به هم مرتبط است و اگر برای ساماندهی مشکلات یک بخش از این سیستم اقدامات لازم صورت نگیرد، روی همه بخش‌ها تاثیر می‌گذارد.» در این گزارش با هم وارد یکی از هزارتوهای سیستم درمانی می‌شویم؛ جایی که کادر درمان و بیمار هر دو درگیر مشکلات متعددی هستند.

۲۰ میلیون تماس به ۱۱۵؛  ۲۰ هزارنفر کادر اورژانس

در سال‌های اخیر قربانیان حوادث جاده‌ای در کشور حدود ۲۰ هزار نفر بوده‌اند و سال گذشته ۶۸۶ هزار مصدوم این حوادث را نیرو‌های اورژانس به مراکز درمانی منتقل کرده‌اند. بر اساس آخرین آماری که رئیس سازمان اورژانس کشور ارائه می‌دهد: «سالانه ۲۰ میلیون تماس با ۱۱۵ برقرار و منجر به بیش از ۵ میلیون ماموریت می‌شود و هر سال نیز این تعداد تماس، در حال افزایش است.» این در حالی است که در حال حاضر تنها حدود 28 هزار نفر در سازمان اوژانس کشور فعالیت دارند که با آن که از نظر تعداد نیروی انسانی از چندین وزارتخانه بیشتر است، اما تکافوی این تعداد تقاضا را نمی کند.در حال حاضر، سه هزار و ۳۰۰ پایگاه و ۵۴ پایگاه اورژانس هوایی نیز وجود دارد.

ماموریت‌های اورژانس هوایی اغلب مربوط به مناطق صعب‌العبور و محروم است و سالانه ۴ هزار ماموریت اورژانس هوایی در کشور ثبت می‌شود که این تعداد از پرواز‌های نیرو‌های نظامی هم بیشتر است. با این حال این تعداد نیرو به دشواری می‌تواند از عهده همه تماس ها و بیماران برآیند و آمارها گواهی می‌دهند که اقدامات اورژانس نیازمند تشکیلات بسیار گسترده‌تری است. در این شرایط هم بیمار آسیب می‌بیند و هم کادر درمان. بارها خبرهایی را خوانده‌ایم که کادر درمان را به دلیل دیر رسیدن آمبولانس کتک می‌زنند. یکی از همراهان بیماری در بیمارستان امام خمینی می‌گوید: «اگر اورژانس کمی زودتر به حادثه می‌رسید شاید جلوی خونریزی داخلی پدرم گرفته می‌شد و اکنون مجبور به عمل‌های پیچیده نبود.» شاید به همین دلیل است که جعفر میعادفر، رئیس اورژانس کشور بر ضرورت توسعه خدمات و زیرساخت‌های اورژانس در کشور، تاکید می‌کند. سوال اینجاست که اورژانس کشور و به ویژه تهران گرفتار چه مشکلاتی است؟

نیاز قطعی به ۴۰۰ پایگاه اورژانس

رئیس سازمان اورژانس کشور می‌گوید: «یکی از مهمترین چالش‌های اورژانس، نوسازی ناوگان است که گرفتار تحریم و بوروکراسی اداری پیچیده شده است؛ ۵۰۰ دستگاه آمبولانس جدید از سال گذشته خریداری شده که تا کنون ۵۰ دستگاه ترخیص شده و ۱۳۰ دستگاه نیز قابل ترخیص است امیدواریم دولت در این زمینه امور اورژانس را تسهیل کند.»

او به بحث قانون ارتقای بهره‌وری، مجوز استخدام نیرو‌های جدید و مورد نیاز، افزایش سختی کار از یک هزار و ۵۰۰ به سه هزار و عادلانه‌شدن ارائه کارانه به نیرو‌های این سازمان تاکید می‌کند. همان‌طور که معاون فنی و عملیات اورژانس استان تهران می‌گوید: «اورژانس اکنون فقط ۳۰۰ پایگاه در سطح استان دارد در حالی که با توجه به شرایط جمعیتی باید ۷۰۰ پایگاه داشته باشیم.» استاندارد رسیدن بر بالین بیمار در شهر تهران ۱۲ دقیقه است، اما اکنون به دلیل کمبود پایگاه اورژانس، برای رسیدن آمبولانس و موتورلانس و ارائه خدمات به بیماران اورژانسی زمان بیشتری صرف می شود.

البته مسوولان می‌گویند: «همه تلاش نیروهای اورژانسی بر خدمت‌رسانی مطلوب به همه مصدومان احتمالی حوادث ترافیکی و غیرترافیکی در سطح تهران است.» آمارها نیز گواه بر این موضوع است زیرا به عنوان نمونه ۱۹ هزار و ۵۵۵ ماموریت اورژانس ۱۱۵ در بازه زمانی ۱۹ تا ۲۵ آبان ماه در مناطق مختلف این استان به ثبت رسید که در این ماموریت‌ها پنج هزار و ۵۴۴ نفر توسط عوامل اورژانس به مراکز درمانی انتقال یافته و ۱۰ هزار و ۶۴۴ نفر هم در محل از خدمات اورژانس استفاده کردند. همچنین از مجموع ماموریت‌های ثبت شده در این بازه زمانی، ۲ هزار و ۸۴۵ مورد مربوط به حوادث ترافیکی و ۱۶ هزار و ۷۰۲ مورد نیز مربوط به حوادث غیرترافیکی بوده و اورژانس هوایی تهران نیز پنج سورتی پرواز داشت که در پی آن چهار مصدوم با بالگرد اورژانس به مراکز درمانی انتقال یافتند. با این وجود آنچه به وضوح مطالبه اصلی محسوب می‌شود همان است که خود مسوولان نیز بارها به  آن اذعان کرده‌اند: «اورژانس کشور با کمبود ۱۵ هزار نیروی متخصص روبه رو است.»

اسماعیل فراهانی، معاون فنی و عملیات اورژانس استان تهران می‌گوید: «برای رسیدن به زمان استاندارد در اورژانس تهران در شرایط فعلی باید ۷۰۰ پایگاه اورژانس در این استان ایجاد شود البته این را هم تاکید می‌کند که به جز آن باید ۷۰۰ تا ۹۰۰ دستگاه آمبولانس، ۵۰۰ دستگاه موتورلانس، ۱۵ دستگاه اتوبوس آمبولانس و سه فروند بالگرد برای رسیدن به بالین مصدومان داشته باشیم.» این در حالی است که در حال حاضر  سازمان اورژانس تهران ۳۰۴ پایگاه اورژانس، ۳۰۰ دستگاه آمبولانس، ۲۲۰ دستگاه موتورلانس، هفت دستگاه اتوبوس آمبولانس و ۲ فروند بالگرد دارد. مقایسه این آمارها با هم نشان می‌دهد که در حال حاضر 600 دستگاه آمبولانس، 280 موتورلانس، 8 اتوبوس یک فروند بالگرد دیگر جزو نیازهای جدی اورژانس تهران است.

۶ مشکل درباره اورژانس‌ها از دید وزارت بهداشت

حسین کرمانپور، مسوول روابط عمومی وزارت بهداشت در گفت‌وگوی مفصلی به بیان جزئیات مشکلات اورژانس می‌پردازد و به «دنیای اقتصاد» می‌گوید: «6 مشکل مهم وجود دارد که به نظر من درباره اورژانس‌ها به ویژه اورژانس تهران حل آن‌ها بسیار مهم و حیاتی است.»

اولین مورد از دیدگاه او «کمبود پایگاه‌»هاست که بارها و بارها مسوولان اورژانس خواستار حل سریعتر این مشکل شده اند. کرمانپور می گوید: «البته این یکی از مشکلاتی است که سیستم اورژانس با آن دست‌وپنجه نرم می‌کند.» دومین مشکل بی‌شک مربوط به تهران ترافیک‌زده است. شهری که ثابت کرده یکی از پرترافیک‌ترین شهرهای جهان است یا به قول بسیاری شهر پارکینگ‌ها و خودروهاست. او می افزاید: «دومین مشکل دیر رسیدن آمبولانس،  به پیچیده بودن شهر تهران بر می گردد. در واقع  خطوط امداد راه‌اندازی شده اند، اما متاسفانه این خطوط کارآمد نیستند؛  چرا که بیشتر رانندگان قوانین را رعایت نمی کنند.  از یک طرف فرهنگ‌سازی در این زمینه لازم است و از طرف دیگر قوانین بازدارنده که از سوی نیروی انتظامی باید وضع شود. به نظر می‌رسد جریمه های فعلی کارآمد نیست و باید جریمه‌های بالاتری برای کسانی که وارد خطوط امداد می‌شوند در نظر گرفته شود.» 

بررسی‌ها نشان می‌دهد که خطوط امداد بالای خیابان ولیعصر و اتوبان رسالت بیشتر وقت‌ها باز است و خودروها در این مسیر شاید به دلیل دوربین‌های بازدارنده رعایت می‌کنند اما خطوط امداد در مسیر شرق به غرب و به عکس، بیشتر وقت‌ها شلوغتر از مسیر معمولی است و آمبولانس‌ها مجبور می‌شوند، از مسیر معمولی حرکت کنند که همین باعث تاخیر می‌شود. با این وجود کرمانپور می‌گوید: «در یک ماه گذشته موردی از اورژانس نداشتیم که بالای 10 دقیقه به بیمار مورد نظر رسیده باشد. از سوی دیگر ما موتورلانس را راه‌اندازی کردیم که تا حدود زیادی این مشکل را حل کرده است. موتورلانس زودتر می‌رسد و اگر نیاز بود، پس از آن یا همزمان آمبولانس هم اعزام می‌شود.» 

کرمانپور که مدت‌ها مسوول اورژانس یکی از بیمارستان ها هم بوده است، سومین مشکل را در ناوگان‌های فرسوده آمبولانس‌ها می‌داند: «ناوگان ایران دیگر پیر شده است، به همین دلیل نیاز به تعمیرات جدی دارد.» یکی از بیماران اورژانسی به «دنیای اقتصاد» در همین زمینه می‌گوید: «شاید باورتان نشود من به دلیل تصادف در نزدیکی یافت‌آباد دچار ضربه شدیدی به سرم شدم. وقتی آمبولانس رسید، متوجه شدم که کلا تخت آن پیچ و مهره‌هایش درآمده و وقتی به من سرم وصل شد و در مسیر بودیم چنان این تخت بالا و پایین می‌پرید که من دچار تهوع شدم به طوری که‌ نمی‌توانستم خودم را کنترل کنم و بالا آوردم. وقتی به بیمارستان رسیدیم و اعتراض کردم گفتند شما شانس آوردید که آمبولانس آمد چون بیشترشان فرسوده هستند و قطعات آن برای تعمیر موجود نیست.»

اورژانس‌ بیمارستان‌ها تخت خالی ندارند

از دیدگاه کرمانپور چهارمین مساله در زمینه اورژانس‌ها بحث «دیسپچ» و مرکز تماس 115 است: «خیلی از مردم نمی‌دانند که مرکز تماس 115 ما چقدر پر اضطراب است. هر روز بیش از 10 هزار تماس صورت می‌گیرد. بیشتر کارکنان این بخش زنان هستند و  واقعا مردان در این بخش به زحمت دوام می‌آورند. گاهی کارکنان این بخش بیمار را همراهی می‌کنند تا اقدامات اولیه را انجام دهد یا شرایط پر تشنج را به سمت آرامش می‌برند تا آمبولانس به مقصد برسد. با این حال شاید باورتان نشود که هنوز عده‌ای ایجاد مزاحمت می‌کنند. چند دقیقه گرفتن وقت در 115 به معنای از دست رفتن تماس یک بیمار جدی است.» 

او در پاسخ به اینکه این روزها شایع شده است که آمبولانس‌ها بیماران را برای بیمارستان‌های خاصی می‌برند و با آنها از قبل هماهنگ شده‌اند، می‌گوید: «این شرایط برای اورژانس بیمارستان‌های دولتی غیرممکن است. گاه بسیاری از خانواده‌ها می‌خواهند مریضشان را به بیمارستان خصوصی برسانند اما چون برخلاف قوانین است، با کادر درمان دچار چالش‌های جدی می‌شوند. در واقع دیسپچ ما تعیین می‌کند آمبولانس بیمار را به کدام بیمارستان ببرد و هماهنگی‌های لازم را صورت می‌دهند بنابراین آمبولانس سرخود نمی‌تواند عمل کند.» 

او پنجمین مشکل را در این می‌داند که بیمارستان‌ها «تخت خالی» ندارند. یعنی آمبولانس بیمار را به بیمارستان می‌رساند اما از آنجایی که اورژانس پر است نمی‌توان تختی را به بیمار اختصاص داد، بنابراین ممکن است زمان زیادی را آمبولانس در بیمارستان بماند تا تخت خالی شود.

اما ششمین عامل ایجاد مشکل از دید کرمانپور  این مساله است : «مشکل بزرگی وجود دارد که بسیاری از مردم برای کارتن‌خواب‌ها و معتادان به اورژانس زنگ می‌زنند. ما موظف هستیم که فرد موردنظر را به بیمارستان برسانیم و بستری کنیم در حالی که مشکل این فرد نخوردن غذاست یا نیاز به یک فضای گرم برای زندگی دارد. این مساله را باید مردم بدانند که در این مورد،  شلترها(گرم خانه ها) باید وارد عمل شوند چون بیمارستان‌های ما در حال حاضر توان رسیدگی به افرادی از این دست را ندارند و از سوی دیگر جزو وظایف ما به شمار نمی‌رود. همین مساله اما مشکل‌ساز است. تخت‌ اشغال می‌شود و ممکن است بیماری بسیار اورژانسی برسد که ما جای خالی نداشته باشیم.» موضوع  اما این است که مسوولان برای برطرف کردن مشکلات اورژانس‌ها چه اقداماتی انجام می‌دهند و دیگر شاهد آن نباشیم که بیماری به دلیل کمبود امکانات نتواند دیگر سرپا شود و به چرخه زندگی برگردد. //