سیزده به در، در چهار باغ
چنانچه عادت اهالی ایران، خاصه اصفهان، [در سیزدهم فروردین] به تفرج و گردش و تماشاست، در این روز طرف خیابان چهارباغ و کنار زایندهرود جمعیت فوقالعاده بود خصوصا کوه صفه، که سالها بود قرق و قدغن از ذهاب و ایاب بود، اغلب اهالی به کوه صفه حرکت داشته، بهطوری جمعیت و ازدحام بود که خط بالا رفتن به کوه را که از دور سیر میکردند، خط سیاهی به نظر نمودار بود که از بالای کوه تا روی پل، که از بناهایی است که در زمان شاه عباس صفوی ساخته شده، اتصال داشت. در این جمعیت پنج شش نفر در حالت مستی بنای عربده و فحاشی نهاده و یک نفر را از بلندی به زیر انداخته که صورت او مجروح شده عابرین سبیل که این حرکت دیدند اطراف آنها را گرفته مستان را دستگیر کردند و بازوها بسته از طرف پل خواجو، به شهر میآورند.
چنانچه عادت اهالی ایران، خاصه اصفهان، [در سیزدهم فروردین] به تفرج و گردش و تماشاست، در این روز طرف خیابان چهارباغ و کنار زایندهرود جمعیت فوقالعاده بود خصوصا کوه صفه، که سالها بود قرق و قدغن از ذهاب و ایاب بود، اغلب اهالی به کوه صفه حرکت داشته، بهطوری جمعیت و ازدحام بود که خط بالا رفتن به کوه را که از دور سیر میکردند، خط سیاهی به نظر نمودار بود که از بالای کوه تا روی پل، که از بناهایی است که در زمان شاه عباس صفوی ساخته شده، اتصال داشت. در این جمعیت پنج شش نفر در حالت مستی بنای عربده و فحاشی نهاده و یک نفر را از بلندی به زیر انداخته که صورت او مجروح شده عابرین سبیل که این حرکت دیدند اطراف آنها را گرفته مستان را دستگیر کردند و بازوها بسته از طرف پل خواجو، به شهر میآورند. از طرف دیگر دوستان آنها با جمعیت حرکت نموده، اواسط چهارباغ خواجو مقابل شدند. چند تیر تفنگ در میان جمعیت انداختند؛ چون طرف مقابل مستعد نزاع و حرب نبودند، به زودی دست از مستان برداشته، آنها گرفتاران خود را برداشته به محل خود بردند و در بین راه به مردم دیگر هم خیلی هتاکی و فحاشی نمودند. باز هم ـ بحمدالله ـ به خوبی گذشت. که اگر یک نفر از آن طرف متعرض آنها شده بود و به مدافعه برخاسته بود، خونها ریخته و نفوس عدیده آنها تلف میشدند.
روزنامه انجمن مقدس ملی اصفهان، ۱۷ فروردین ۱۲۸۶
ارسال نظر