ساختار تاریخ، پیوندگاهها و گسستها
گروه تاریخ و اقتصاد: بحث من، نمیگویم جدید است بلکه متفاوت است. به همین خاطر اگر منتقدان تنها به تاریخ توجه کنند، به مشکلاتی از این دست که میگویند بحث من با دادههای تاریخی متفاوت است، مواجه میشوند. وقتی میگویم جنگ ادامه سیاست است، یک بحث طولانی است که حداقل از ماکیاولی شروع شده تا کلازویتس ادامه داشته است. غیر از این مساله اصلی ربط این موضوع به تاریخ ایران است. اعم از اینکه بخواهیم ایران را امری صلب بدانیم یا خیر، معتقدم که از مقدمات علوم اجتماعی امری است که در ایران با آن آشنایی ندارند.
گروه تاریخ و اقتصاد: بحث من، نمیگویم جدید است بلکه متفاوت است. به همین خاطر اگر منتقدان تنها به تاریخ توجه کنند، به مشکلاتی از این دست که میگویند بحث من با دادههای تاریخی متفاوت است، مواجه میشوند. وقتی میگویم جنگ ادامه سیاست است، یک بحث طولانی است که حداقل از ماکیاولی شروع شده تا کلازویتس ادامه داشته است. غیر از این مساله اصلی ربط این موضوع به تاریخ ایران است. اعم از اینکه بخواهیم ایران را امری صلب بدانیم یا خیر، معتقدم که از مقدمات علوم اجتماعی امری است که در ایران با آن آشنایی ندارند. یک کانستراکشن (ساخت)های مفهومی داریم که علوم اجتماعی جدید با آن کار میکنند. ایران یک کانستراکشن است. این کانستراکشن چیزی است که به اعتقاد من دو هزار سال سابقه تاریخی دارد. ایران از معدود کشورهای دنیا است که مفهومش دو هزار سال در سنت نوشته و گفتهاش وجود دارد. ممکن است فکتهای من مشکل داشته باشد، اما به کانستراکشن من نمیتوان ایراد گرفت زیرا اگر بخواهد با آن مخالفت شود، باید یک کانستراکشن در برابرش ساخت. تاریخ در روایت کسانی چون زرینکوب، کانستراکشن نیست، این یک حوزه جدید است و ما چون نظام دانشگاهی نداریم، این مباحث را اینجا میکنیم، زیرا نظام علمی کشور تعطیل است. من وقتی به طرح مساله ایران پرداختم، متوجه شدم که یک طرح مساله دیگری هم وجود دارد که نمیتوانیم آن را طرح نکنیم و ایران را از این مجموعه جدا کنیم. مساله من نوشتن تاریخ مردم ایران یا شاهان ایران نیست، بلکه قصدم نوشتن تاریخ ایران به عنوان یک کانستراکشن در علوم اجتماعی جدید در وعایذهن به عنوان یک معقول بالذات است و ربط دادن آن به یک دنیای دیگری است. ایران بخش مهمی از دنیا بوده و جایی پیوندهایش با جهان گسسته است. توضیح من به پیوندگاهها و گسستها از این تاریخ جهانی ربط دارد. برقراری این نسبت اهمیتی اساسی دارد زیرا بسیاری از مفاهیم مثل قانون اساسی و مشروطه و... از دنیای جدید میآید و به همین خاطر است که نسبت ما با آنها اهمیت مییابد. تاریخنگاری ما نسبت ما با اتفاقات جهان را نمیداند و به همین خاطر نمیتواند روی آن نظریه بدهد. اگر ما بخواهیم روزی تاریخ خودمان را به تاریخ و تاریخنویسی جدید ربط دهیم، باید این مسائل را یاد بگیریم. ما این مسائل را نمیدانیم و این مسائل جایی در دانشگاه ما ندارد.
دکتر جواد طباطبایی، نویسنده، محقق تاریخ و استاد دانشگاه، به نقل از یک سخنرانی
ارسال نظر