سال قحطی عمومی
سال ۱۲۸۸، سال قحطی عمومی ایران است. از یکی دو سال پیش، کم بارانی شروع و گرانی و تنگی خواربار خودنمایی میکرد؛ ولی در زمستان سال ۱۲۸۷ باران هیچ نبارید و مایههای سنواتی هم تمام شده بود. قیمت نان که در اوایل ۱۲۸۷ بیش از یک من شش هفت شاهی نبود، به مرور ترقی کرده در این وقت به یک من یک قران رسید. . . در زمستان سال ۱۲۸۸ قیمت نان به یک من پنج قران که پانزده شانزده برابر قیمت عادی آن بود رسید، به طوری که مجبور شدند از روسها استمداد کنند. . . در این سال برف و باران بیحسابی آمد و همین بارندگی زیاد در پارهای از جاها راه بندان کرد که بیشتر مایه تلف نفوس گردید.
سال 1288، سال قحطی عمومی ایران است. از یکی دو سال پیش، کم بارانی شروع و گرانی و تنگی خواربار خودنمایی میکرد؛
ولی در زمستان سال ۱۲۸۷ باران هیچ نبارید و مایههای سنواتی هم تمام شده بود. قیمت نان که در اوایل ۱۲۸۷ بیش از یک من شش هفت شاهی نبود، به مرور ترقی کرده در این وقت به یک من یک قران رسید... در زمستان سال ۱۲۸۸ قیمت نان به یک من پنج قران که پانزده شانزده برابر قیمت عادی آن بود رسید، به طوری که مجبور شدند از روسها استمداد کنند... در این سال برف و باران بیحسابی آمد و همین بارندگی زیاد در پارهای از جاها راه بندان کرد که بیشتر مایه تلف نفوس گردید. در بهار هم مرض حصبه و مُحرقه [=تیفوس] خیلی از مردم را اعم از بیچیز و منعم به دیار فنا فرستاد..
عبدالله مستوفی، شرح زندگانی من
(تهران، هرمس، ۱۳۸۶) ج۱
ارسال نظر