چرخ مشروطه گرداننده چیره دست میخواهد
گروه تاریخ اقتصاد- آنچه میخوانید بخش چهارم از مذاکرات نمایندگان مجلس شورای ملی در روز یکشنبه، ۲۶بهمن ۱۲۸۶ شمسی است: آقامیرزا مرتضى قلیخان: در چند روز قبل پاکتى از آصفالدوله رسیده بود که خیلى شکایت از فارس و بىنظمى و مالیات آنجا نموده و نوشته بود که این لایحه در مجلس خوانده شده و اجازه بدهند که قوام برود و قرار بود فرداى آن روز خوانده شود که شنیدیم همان شب قوام رفته است. این است اطلاع اعضای رئیسه.
آقا میرزا آقاى مجاهد: اگر چه شعر خواندن در این مجلس صحیح نیست، ولى این یک مصراع چون مناسب است عرض میکنم شیخ است میفرماید (بر نیاید ز گرگ چوپانى) بدیهى است که از براى هر کارى آلتى ساختهاند مثل این درشکه که چرخ و فنرى دارد به واسطه آن در حرکت است.
آقا میرزا آقاى مجاهد: اگر چه شعر خواندن در این مجلس صحیح نیست، ولى این یک مصراع چون مناسب است عرض میکنم شیخ است میفرماید (بر نیاید ز گرگ چوپانى) بدیهى است که از براى هر کارى آلتى ساختهاند مثل این درشکه که چرخ و فنرى دارد به واسطه آن در حرکت است.
گروه تاریخ اقتصاد- آنچه میخوانید بخش چهارم از مذاکرات نمایندگان مجلس شورای ملی در روز یکشنبه، 26بهمن 1286 شمسی است: آقامیرزا مرتضى قلیخان: در چند روز قبل پاکتى از آصفالدوله رسیده بود که خیلى شکایت از فارس و بىنظمى و مالیات آنجا نموده و نوشته بود که این لایحه در مجلس خوانده شده و اجازه بدهند که قوام برود و قرار بود فرداى آن روز خوانده شود که شنیدیم همان شب قوام رفته است. این است اطلاع اعضای رئیسه.
آقا میرزا آقاى مجاهد: اگر چه شعر خواندن در این مجلس صحیح نیست، ولى این یک مصراع چون مناسب است عرض میکنم شیخ است میفرماید (بر نیاید ز گرگ چوپانى)
بدیهى است که از براى هر کارى آلتى ساختهاند مثل این درشکه که چرخ و فنرى دارد به واسطه آن در حرکت است. این اشخاص که ما امروزه داریم از عهده اداره کردن و گرداندن این چرخ مشروطه نمیتوانند برآیند چنانچه بارها امتحان شدهاند. مثلا بر فرض امروز آصفالدوله را عزل کردیم و دیگرى را به جاى او نصب کردیم باز همینطور خواهد بود. پس ما باید اشخاصى را پیدا کنیم که محرک چرخ مشروطیت باشند و حاجى آصفالدوله و امثال او اهل این کار نیستند! لذا باید این طبقه اول را کنار گذاشته و از طبقه دویم اشخاصى را انتخاب کنیم که بتوانند ادارات را اداره کنند یا باید چند نفرى به سمت مستشارى از خارجه جلب کنیم که وزارتخانههاى ما را منظم کنند و اداره نمایند ولى نه مثل سابق که کلیه اختیارات به خود آنها داده شود، بلکه مستخدم بوده و کار بکنند چقدر باید بنشینیم و اظهار شکوه کنیم و ابدا فایده نبخشد. این وزرای ما هیچکدام براى اداره کردن امورات مملکتى کافى نیستند. بر فرض اینها را هم بردارید یک دسته دیگر به جاى آنها بگذارید باز همین ترتیب خواهد بود و مىبینیم باز مفاسد دیگر بروز کرده و از چند جا رخنه به طرف مملکت باز میشود، پس در این صورت ما محتاج
به وجود مستشار خارجى هستیم. خوب است در این باب مذاکره شود.
آقاسید حسن تقىزاده: بنده تنها از این یک آدم که وزیر داخله باشد نمیگذرم، در صورتی که این همه تقصیرات از او بروز و ظهور کرده است مگر شما از تقصیر و از خیانت یک وزیر چه میخواهید؟! بنا بود اقبالالدوله را تبعید نماید تا حال همینطور به مسامحه گذرانده و میخواهد باز هنگامه دیگرى برپا کند. تقصیر دیگر آن که نسبت اجازه رفتن قوامالملک را به شیراز به مجلس و هیات رئیسه میدهد و حال آنکه مجلس و رئیس بیزارند از فرستادن او که برود خون اهالى فارس را بخورد و بالاترین تقصیر او سهلانگارى در مامور است که هر کارى را که به او میگویى به مباطله گذرانده و جواب میدهد درست میشود! بنده از این یک نفر نمیگذرم و سلب اطمینان مینمایم و باید در این باب راى گرفته شود (اکثر تصویب کردند و گفتند صحیح است.)
آقا میرزا سید علینقى: اغلب مطالب بنده را آقایان فرمودند، اما بنده دو مساله دیگر اظهار میدارم؛ از دروازه طهران تا خوار که به کلى سلب امنیت از آنجا شده و آنجا حکومت ندارد. مکرر در این باب اظهار کرده نتیجه نبخشید. مساله دیگر در باب کرمانشاه است که دیروز کاغذى براى من از آنجا آمده بود که خیلى مُبکی(گریهآور) است و همچنین از ملایر و وکیل ملایر هم در اینجا حاضر است شاید به ایشان هم در این باب نوشته باشند و فعلا دو، سه روز است که به واسطه رسیدن این کاغذها بنده افسرده هستم و ابدا معلوم نیست که از طرف وزارت داخله در باب آسایش اهالى کرمانشاه و ملایر و سایر جاها اقدامى شده باشد و گویا وکیلى نباشد که از اکثر ولایات اظهار شکایت به او نکرده باشند، على هذا وزیر داخله تمام کارها را به دفعالوقت میگذراند و یک جهتش این است هر وزیری که انتخاب میشود فورا از او اظهار تشکر و امتنان کرده خطبه میخوانند و حال آنکه باید بعد از امتحان و بروز خدمت اظهار تشکر و امتنان بشود.
وکیلالتجار: عنوان شد که اقبالالدوله وکلا تبعیدش را خواستند، ولى گویا فراموش شده اول روزى که این هیات کابینه انتخاب و معرفى شدند بدون اظهار از طرف مجلس خودشان اقدام به این کار نمودند که موجب خوشحالى ما گردید. حالا من کار به اقبالالدوله و شخص دیگر ندارم، اما ملاحظه نمایید از آن روزى که او در کار است چه مفاسد در آنجا بروز کرده و اینکه قانونا قرار شده رئیسالوزرا سایر وزرا را به میل خود انتخاب کند به جهت این است که تماما با یکدیگر هم مسلک بوده و کارها زودتر پیشرفت کند، ولى بنده در کمیسیون مالیه دیدهام هر وقت که وزیر مالیه و وزیر داخله با هم بودهاند طورى با یکدیگر صحبت کردهاند گویا نهایت غرض شخصى را هم با هم دارند و ابدا آنها با یکدیگر هم مسلک نیستند و در خصوص تعیین حکومت یک جایى چقدر مسامحه و مماطله میشود.
آقا شیخ یحیى: از همه جا صحبت شده مگر از کرمان. بنده عرض میکنم مگر کرمان جزو ایالات ایران نیست که ابدا از آنجا صحبت نمیشود و مکرر اظهار شده که آنجا حاکم ندارد واملاکش لمیزرع مانده اموال مردم را ایلات چاپیدند هیچ ثمرى نبخشیده و به وزیر داخله هم هر چه گفته میشود تمام را به مسامحه و دفعالوقت میگذرانند. پس تکلیف اهالى آنجا چیست؟
ارسال نظر