گروه تاریخ‌اقتصاد- آنچه می‌خوانید خلاصه‌ای از مذاکرات روز شنبه، 18 بهمن 1286 شمسی است: احسن‌الدوله: در باب بیست‌وپنج نفر قزاق که از سرحد اردبیل ورود کرده‌اند از قرار معلوم مسیو مورنال می‌گوید او را به مجلس احضار نمایند در اینجا مدلل می‌دارد که تقصیر از جانب من نبوده و ظاهرا اجازه از طرف وزیر امور خارجه بوده است، نه از طرف وزیر.
وکیل‌التجار: اخطار آقاى احسن‌الدوله بد نبود، ولى بیش از این مذاکره در این خصوص لازم نیست. همین قدر که به مسیو مورنال اخطار شد اگر او سندى در این باب دارد پیش وزیر تجارت اظهار می‌دارد و گفت‌وگو می‌کند پس از آنکه معلوم شد تقصیر از کدام طرف بوده است، البته وزیر تجارت آن وقت مراتب را به مجلس اظهار کرده معلوم خواهد شد.
رئیس: این رقعه دعوتی است از انجمن آذربایجان که به مجلس نوشته‌اند مبنی بر اینکه هر وقت وکلای محترم فرصت دادند در مجلس تعزیه‌دارى حاضر شوند و محل انجمن هم مقابل خانه حضرت والا ظل‌السلطان است و این همه رقعه‌ای است از طرف انجمن حقوق رسیده و استدعا کرده که در مجلس قرائت شود.
قرائت شد قریب به این مضمون که ما اعضای انجمن حقوق در حفظ اساس مشروطیت و مجلس شوراى ملى و خدمت به وطن و مملکت حتى‌المقدور از هیچ‌گونه اقدامات کوتاهى نکرده‌ایم. میرزا عباسقلى خان قزوینى که در مبادى امر انجمنى به اسم مجمع آدمیت تشکیل کرده نسبت انجمن مزبور را به پرنس میرزا ملکم خان داده و به واسطه بعضى کلماتى که شباهت با کلمات آن دانشمند فرزانه داشته مردم را فریب داده و بناى شیادى گذارده و خود را به غلط در نظرها مشروطه خواه قلم داده و انعقاد انجمن سرى را نیز به خود منتسب ساخته به این وسایل به مقصود خویش نایل شده و کشته شدن میرزا على‌اصغر خان اتابک هم باعث شد که مفاسد اعمال او در آن اوقات ظاهر نشد، بلکه وقوع این حادثه را نیز یکى از نتایج اقدامات خود جلوه داده و به همین وسیله وجود خود را نیز اهمیت داده سبب پیشرفت مقاصد او شد. چنانچه بعد از تشکیل انجمن حقوق که در موقعى که او را به عنوان استنطاق در آن غائله محبوس شده بود انجمن حقوق به همدستى سایر انجمن‌ها او را از حبس مستخلص نمودند و این فقره هم بیشتر اسباب شهرت او گردید و از هر کس که مبلغ ده تومان وسه هزار می‌گرفت آن شخص را داخل در انجمن سرى و مجمع آدمیت می‌نمود هر کس که این مبلغ را نداده داخل در مجمع آدمیت نمی‌شد تا اینکه مبالغى گزاف به این اسم از مردم و مستبدین گرفته تا یک دفعه دیدیم که ما با امثال امیربهادر و اقبال‌الدوله و موقرالدوله و دیگران برادر شده‌ایم و متهم به استبداد هم شدیم، همین‌که خیانت و فساد او ظاهر و معلوم گردید و محقق شد که درصدد فتنه و آشوب است و نیز چنین وانمود کرده بود که تمام اساس مشروطیت بسته به وجود من است. اگر بخواهم به یک اشاره همه جا را منقلب می‌کنم. این شد که ما هم مجمع آدمیت را بر هم زده و آن مجمع منحصر شد به وجود خود میرزا عباسقلى‌خان و چند نفر مستبد مجهول‌الحال بعد از تمام این وقایع و گرفتن مبالغ خطیرى پول از مردم به خیال رفتن فرنگستان افتاد از اینجا حرکت کرده در انزلى از مشارالیه جلوگیرى کردند و مجددا عودت به طهران نمود. لهذا على‌التحقیق معلوم و مشخص شد که به اسم انجمن سرى می‌خواهد مال مردم را خورده و غیر از فتنه و فساد هم مقصود دیگرى ندارد استدعا می‌شود که مجلس مقدس مقرر فرمایند او را حاضر کرده وجوهاتی که بى‌جهت از مردم گرفته رد نماید و از مفاسد اعمال او جلوگیرى شود.
آقا سیدحسین: حالا که صلاح دانستید این لایحه در اینجا خوانده شده و جواب داده شود. خوب است آن اشخاصى که داخل در آن انجمن بوده‌اند و هرکدام که از ده تومان کمتر نداده‌اند دو نفر را از جانب خودشان معین کنند. در عدلیه طرفین حاضر شوند و صورت آن وجوه را که گرفته است معین نمایند که به چه مصرف رسانده! هرگاه بدون تصویب آنها به مصرف رسانده از عهده برآید و گویا جواب انجمن هم به همین‌طور کافى باشد و نیز به موجب اخطار روز پنجشنبه امروز باید تتمه قانون انطباعات خوانده شود. خوب است مقرر نمایند تا قانون قرائت شود و اگر در این باب باز لازم به مذاکره است در آخر مجلس بشود.
وکیل‌التجار: بنده یک اطلاعى در باب این شخص دارم که ایراد بزرگى بر او وارد است و آن این است وقتی که می‌خواست برود به فرنگ اهالى رشت از او جلوگیرى کرده بودند اظهار کردند که من سفارش نامه از طرف مجلس دارم و براى انجام خدمتى از طرف مجلس مامورم. باید این سفارش نامه را هم از او خواسته و سوال شود که چرا چنین نسبتی را به مجلس داده! اگر بنا باشد هر کس هر کارى می‌خواهد بکند و نسبت او را به مجلس بدهد صحیح نخواهد بود.
در این موقع شروع به قرائت قانون انطباعات شده موادی که باقى بود قرائت شد، پس از تصحیح و تنقیح مواد به جهت تصویب کلیه قانون انطباعات ورقه راى منتشر و اخذ راى شده به اکثریت آرای تصویب کلیه قانون انطباعات شده و مجددا شروع به مذاکرات شد.