دی ماه 1294 هجری خورشیدی (دسامبر 1915 و ژانویه 1916 میلادی و در جریان جنگ جهانی اول) با حملات واحدهای نظامی روسیه به اطراف تهران، کشورناآرام و نامطمئن بود، زیرا که ارتشی نیرومند برای دفاع از خود نداشت. مهاجرت رجال به کرمانشاه به‌منظور برخوردارشدن از حمایت عثمانی (ترکیه) متحد آلمان بود که بین‌النهرین (عراق امروز) گوشه‌ای از آن امپراتوری را تشکیل می‌داد.

در دو روز اول و دوم دی ماه، نیروهای تازه نفس روسیه که به بهانه جلوگیری از گسترش نفود آلمان در ایران تا حومه تهران پیشروی کرده بودند در رباط‌کریم شهریار با ژاندارم‌ها، افراد مسلح «کمیته دفاع ملی» و ایرانیان داوطلب که اسلحه برداشته بودند، درگیری داشتند که این زد و خوردها با پیروزی روس‌ها به پایان رسید و ایرانیان تلفات سنگین متحمل شدند و دلایل عمده آن ناهماهنگی نیروهای دفاعی در جریان زدوخورد و نداشتن اسلحه سنگین بود. روس‌ها باوجود پیروزی در نبرد رباط کریم شهریار وارد تهران نشدند. با شکست مدافعان تهران و عقب‌نشینی به شهر، رجالی که به قم مهاجرت کرده بودند و نیز اعضای کمیته دفاع ملی از آنجا عازم اصفهان و کرمانشاه شدند. همزمان مردم معمولی نیز در اصفهان، کرمان و شیراز به کنسولگری‌های انگلستان که متحد روسیه در جنگ جهانی اول بود حمله بردند و چند انگلیسی را کشتند، زخمی کردند یا ربودند. این وضعیت به حکمران انگلیسی هند بهانه‌ای را که در انتظار آن بود داد تا یک نیروی نظامی تازه به فرماندهی ژنرال «پرسی سایکس» باکشتی روانه ایران سازد. مستوفی که این وضعیت را دید از ریاست وزرا کناره‌گیری کرد، فرمانفرما جای او را گرفت و به دیپلمات‌های آلمانی که در قم با رجال مهاجر ملاقات کرده بودند اخطار کرد که از آن پس از تهران خارج نشوند و آلمانی‌هایی را که در ایران به وجودشان نیاز نیست، خارج سازند.در این میان برای تضعیف روحیه دولت و در نتیجه اطاعت از دستورهای انگلستان و روسیه، عوامل این دوکشور کارکنان ادارات دولتی ایران را که مواجب ماهانه آنان عقب‌افتاده بود، تشویق به متحصن شدن در سفارتخانه‌ها و کنسولگری های این دو کشور می‌کردند و عده‌ای از کارمندان هم متحصن شدند. اگر رویدادهای دی ماه ۱۲۹۴ را با وقایع مرداد و شهریور ۱۳۲۰ مقایسه کنیم، خواهیم دید که ایرانیان در آن سال با دست خالی و با اینکه میهن‌شان به صورت دو منطقه نفود درآمده بود، با همه امکاناتی که در اختیار داشتند از وطن خود دفاع کرده و جان داده بودند. در شهریور ۱۳۲۰، ایرانیان با اینکه دارای یک ارتش صدها هزارنفری با انضباط بودند به‌دلیل خیانت برخی ژنرال‌ها و رجال سیاسی موفق به دفاع نشدند و این درس را انگلیسی‌ها از دی ماه ۱۲۹۴ گرفته بودند که چگونه به موقع از اشخاص مستعد به خیانت کردن بهره‌برداری کنند و ارتش در حساس‌ترین لحظه مرخص شود و کمیته دفاع ملی هم به وجود نیاید!