عمل حجاری تمثال همایون معوق مانده!
گروه تاریخ‌اقتصاد - آنچه از نظرتان می‌گذرد عریضه‌ای است که از طرف حسنعلی‌خان امیر نظام گروسی، در سال 1292ق به ناصرالدین شاه قاجار نوشته شده است. حسنعلی خان امیر نظام در سال 1289 ق به عنوان وزیر فواید عامه در دولت سپهسالار منصوب و به عضویت شورای وزیران نیز پذیرفته شد و همچنین به درجه امیر تومانی نایل آمد.
از جمله اقدامات او می‌توان به فعالیت‌های عمرانی و زیربنایی، همچون ایجاد شبکه راه‌آهن و راه‌سازی اشاره کرد. در سال ۱۲۹۰ ق ناصرالدین‌شاه که به تشویق سپهسالار عازم اروپا شد، حسنعلی خان با سمت وزیر فواید عامه از جمله ملتزمین رکاب وی بود. او در این گزارش ضمن برشمردن مسایل راه‌ها و پل‌ها در شمال کشور بر این نکته نیز تاکید کرده که به دلیل پرداخت نشدن مواجب علی‌اکبر حجارباشی و «مخارج کار او و اجرت عمله» کار به جایی رسیده که «عمل حجاری تمثال همایون معوق مانده» است!
***
قربانت شوم! اگر در تحریر عریضه و عرض وقایع تاخیری روی داده، علتش این است که نمی‌خواستم قبل از اتمام عمل راه از پل پلور تا هلامه‌سرکه در یک فرسخی آمل واقع است، عریضه بنویسم و حالا که از میان اقبال اعلیحضرت قوی شوکت شاهنشاهی، روحنافداه، و توجهات جناب جلالت‌ مآبعالی از این کار فراغت کلی حاصل گشته، به تحریر این عریضه پرداخته عرض می‌نماید که بعد از مرخصی از خاکپای همایون، برای سرکشی و بازدید تمام خط راه یکسر به آمل رفتم و در اثنای عبور، هر قطعه و هر نقطه را که ناقص یا محتاج به اصلاح دیدم، یادداشت کردم.
و از آنجا مراجعت نموده در قریه وانه که در وسط راه واقع است، اقامت کرده. از یک‌ طرف، ابراهیم بیگ، نایب اول فوج مهندس را، که صاحب‌منصب بسیار قابل مدرکی است، با جمعی از سربازان مهندس و لاریجانی به سمت آمل و از طرف دیگر خود ذوالفقارخان سرهنگ را با بقیه عمله از هر دو فوج به سمت پلور فرستادم و به هریک از آنها دستورالعمل‌های کافی دادم که عیب و نقص راه‌ها را بر طبق آن یادداشت، رفع و سطح راه را کاملا اصلاح نمایند.
خود کمترین نیز با ذوالفقار خان سرهنگ محلاتی هر دو روز یکدفعه گاهی به این طرف و گاهی به آن‌طرف سرکشی می‌کردم تا، بحمدالله تعالی، همه امتداد راه تسویه کامل حاصل کرد و این راهی که بُِزکوهی از او به احتیاط می‌گذشت، حالا هر نوع کالسکه و هر نوع عراده‌ای با کمال سرعت و سهولت از او می‌گذرد؛ چنان‌که در همین روزها از هشت دستگاه عراده بارکشی بسیار خوبی که به راهنمایی خود کمترین در همین جا ساخته شده، یک دستگاهش را محض تجربه و امتحان از آخر خط راه‌ به دو رأس اسب بسته همه جا با کمال سهولت به پل پلور رسانیدند و بالفعل عراده مزبور در سر پل پلور حاضر و موجود است. و بالجمله بعد از فراغت از کلیه عمل این راه، که پانزده فرسخ است، از قریه وانه به پلور آمده و حالا چند روز است که خط راه از پل پلور به امامزاده هاشم را از دو جانب شروع کرده‌ایم که زودتر تمام شود و کمال امیدواری حاصل است که، ان‌شاءالله تعالی، این یک ‌فرسخ و نیم بقیه راه نیز تا چهل روز و نهایتش تا دو ماه دیگر صورت اتمام پذیرد و از کلیه عمل این راه که راه رجوع خدمات دیگر را بر کمترین مسدود کرده، فراغت کلی حاصل گردد. و در این ضمن، چند فقره که دایر و متعلق به امر راه است، بدین تفصیل عرض می‌نماید:
اولا، دو سال قبل که محمدمیرزا و میرزا محمدعلی مهندس به تشخیص وتحدید بقیه مخارج راه مامور شده بودند، چون این پل پلور را که الآن هست ساخته دیدند، دیگر معایب بنایی و عرض کم و انحطاط زیاد آن را به نظر نیاورده مخارج تجدید آن را جزو تشخیص بقیه مخارج راه برآورد نکردند و به همین جهت وقتی که مقاطعه‌نامه اتمام راه با روسای لاریجان مبادله شد، فصلی مبنی بر این مساله در مقاطعه‌نامه معروضه مندرج و مقید گردید و در همان‌وقت مواد مقاطعه‌نامه به توسط جناب جلالتمآب عضدالملک به خاکپای مبارک فرستاده شد. خود محمد میرزا و میرزا محمدعلی هم براین فقره تصدیق دارند و اصل مقاطعه‌نامه را مهر کرده‌اند.
از قراری ‌که ملاحظه خواهید فرمود، ساختن این پل جزو عمل مقاطعه نیست و علاوه بر صورت برآورد مخارج راه است. و حالا رای و اختیار با بندگان اعلیحضرت قوی شوکت شاهنشاهی، روحنافداه، است که اگر میل خاطر مبارک بر این است که این پل، به واسطه معایبی که دارد، برداشته و از نو ساخته شود، لامحاله به قدر پانصد تومان خرج دارد و این مبلغ باید زودتر مرحمت شود که از حالا با کمال تعجیل به ساختن آن مشغول شوند. زیرا که تا اول میزان بیشتر در اینجا کار نمی‌توان کرد و تا آن وقت باید تمام شود. و اگر همین پلی را که هست، و مکرر به نظر انور همایون رسیده، کافی می‌دانند، فقط برای بستن سد و پرکردن گودی‌های دو طرف پل، به نوعی که با خط راه صورت اعتدالی به هم برساند و عبور کالسکه و عراده به سهولت باشد، به‌قدر یکصد و سی تومان لازم است که از دیوان مرحمت شود تا هر چه زودتر به اتمام و انجام آن بپردازند.
ثانیا، در این زمستان گذشته، به واسطه کثرت باران و سیل‌های عظیمی که در حدود آمل برخاسته، یکی از پل‌های کوچک را، که از کارهای ژنرال کاستیگر است، منهدم کرده و بالضروره باید تجدید شود تا رشته راه از یکدیگر گسیخته نشود و مخارج لازمه این پل را در یکصد و شصت تومان برآورد کرده‌اند که از نو ساخته شود.
ثالثا، دو ماه متجاوز است که میرزا علی‌اکبر حجارباشی برای اخذ دریافت مخارج لازمه خودش و اجرت عمله به تهران آمده و در حالتی که خود کمترین در ایام توقف دارالخلافه برات مخارج او را تمام کرده و به صحه همایون رسانده بود، از قراری ‌که نوشته است، هنوز هم که هست، وجه برات به او نرسیده و به این واسطه در آنجا معطل و عمل حجاری تمثال همایون معوق مانده. استدعا آنکه وجه برات او را زودتر برسانند و او را معجلا روانه فرمایند.
این است تفصیلی که در امور راجعه به راه لاریجان مشروحا عرض شد و از جناب جلالت‌مآب عالی استدعا می‌نمایم که در خاکپای همایون اقدس اعلی روحنافداه، تکلیف کمترین را نسبت به فقرات معروضه معلوم و جواب عریضه را مرقوم فرمایند. زیاد جسارتست امرعالی مطاع. معروضه ۴جمادی‌الثانی ۹۲[۱۲]