گروه تاریخ اقتصاد- نورچشما؛ در باب چرخ دستی کاغذسازی که نوشته بودید به کلی در آنجا متروک شده و کاغذ عالیجاه آقا میرعلی‌اصغر معین‌التجار را فرستاده بودید.
بعد نگاشته بودید که عالیجاه مشارالیه به آدم خودش پیغام داده است که دو سه نفر صاحب صنعت چرخ دستی در مسکو پیدا کرده، در مقام گفت‌وگو هستند که ان‌شاءالله تعالی به طور خوبی انجام این امر داده شود. از مراتب مزبوره مستحضر شدم.بدیهی است که از قرار دستورالعمل سابق که به آن نور چشم نوشته‌ام، اتمام این چرخ دستی کاغذسازی و سایر چرخ‌های ریسمان بافی و چلواربافی را که چرخ‌های خوب و تمام اسباب و بی‌عیب و استاد پسند باشد، به عهده کفایت و درستی و اهتمام شما گذاشته‌ام. به هر طور و به هر نحو که اقتضای درایت و صداقت و خدمتگزاری شما نماید. البته در ابتیاع این چرخ‌ها و حمل و نقل آنها به طور خوب و دقت کردن در آنها که ضایع و آهن و چودن نباشد و قرارداد استاد آنها که ان‌شاءالله تعالی بعد از آمدن به ایران این کارخانه‌ها را شایع نمایند و به اهل ایران، این صنایع را تعلیم نمایند. از قرار دستورالعمل سابق ساعی و مراقب خواهید بود که به حسن کفایت شما منوط است و عالیجاه آقا میر علی‌اصغر هم که در این مورد دقت و مراقبت می‌کند، لازمه حسن خدمت اوست نسبت به دیوان اعلی. تحریرا فی ۲۹ جمادی‌الاولی ۱۲۷۱.
منبع: نامه بهارستان