واکاوی - ۲۵ آبان ۹۲
انگلیسها همهکاره تمام سفارت و خیابانهای اطراف آن تا مسافتی همینطور جمعیت چادر زده [است]. سفارت انگلیس از آنها بدوا قول گرفته که به خودی خود خارج نشوند تا مطالب آنها را دولت انگلیس به اصطلاح «شش میخه» کند و اطمینان بگیرد. فعلا طرف انگلیس است. نزد اینها میروند تمام را راجع به آنها میکنند. آقایان از قرار آن تلگراف بیستم وارد میشوند و در حقیقت اول نزاع و گفتوگو آن وقت است که دولت باید مطالب آنها را قبول کند و فورا اجرا نماید. طهران تماشایی داشته افسوس من نبودم.
انگلیسها همهکاره
تمام سفارت و خیابانهای اطراف آن تا مسافتی همینطور جمعیت چادر زده [است]. سفارت انگلیس از آنها بدوا قول گرفته که به خودی خود خارج نشوند تا مطالب آنها را دولت انگلیس به اصطلاح «شش میخه» کند و اطمینان بگیرد.
فعلا طرف انگلیس است. نزد اینها میروند تمام را راجع به آنها میکنند. آقایان از قرار آن تلگراف بیستم وارد میشوند و در حقیقت اول نزاع و گفتوگو آن وقت است که دولت باید مطالب آنها را قبول کند و فورا اجرا نماید. طهران تماشایی داشته افسوس من نبودم. خدا کند یک نتیجه صحیحی از میان برآید که باعث آسایش عامه و ترقی دولت و ملت ایران شود. از قرار معلوم علمای تمام بلاد ایران هم بعضیها حرکت و برخیها مصمم حرکت کردن به قم بودند و اگر خدای نکرده اتابیک معزول نمیشد و زودتر آقایان به طهران نمیآمدند، تمام مملکت ایران اغتشاش به هم میرسانید، فتنه کلی و ضرر و خسارت بینهایت به مردم میرسید. اغتشاش در طهران چندان مورث ضرر کسی نمیشود، در شهرهای خارج طهران اشرار و الواط هنگامه میکردند. الحمدلله باز به خیر گذشت و امیدواریم نتیجه خیر هم داشته باشد و از شر دولت انگلیس محفوظ و مصون بمانیم.
پدرسوخته انگلیسها
همه چیز به یک اندازه خوب شد، مگر تحصن به سفارت انگلیس که این پدرسوخته انگلیسها هیچوقت کار بیصرفه نمیکنند و هیچوقت از پلتیک و تدابیر آنها کسی مسبوق نمیشود. بیجهت و بیصرفه ابدا از احدی همراهی و نگهداری نمیکنند.
تحصن در سفارت انگلیس
تمام صحبت راجع به طهران و این هنگامه و اغتشاش بود. عینالدوله فعلا کنار رودخانه جاجرود در آهار و اوشان تشریف دارند. علما هنوز وارد نشدهاند. جمعیت در سفارت مقیم است. پسر شیخ احمد از طهران تازه آمده بود حکایت میکرد هر قدر دولت نزد تجار فرستاد تمام را رجوع به سفیر انگلیس نمودند که مطالب ما را از او بخواهید و جواب عرایض را به آنها بدهید. شبی چهار هزار چراغ تمام شمع گچی روشن میکنند. نماز جماعت و روضهخوانی هم میکنند. چادری را هم «مشورتخانه» کرده روزها ساعتی آنجا نشسته کنکاش میکنند. شصت و یک صنف چادر زده و همه همان عبارت «برادری، برابری، عدالت، امنیت» را بالای چادرهای خود نوشتهاند. دکاکین کلیه بسته است. تلگرافا خبر رسیده بود شب عید شاه چنان چراغانی در سفارت و اطراف آن مردم نموده بودند که نظیر آن ممکن نیست و در هیچ سالی نکرده بودند. تمام، انتظار مقدم علما را دارند که نتیجه این اقدامات معلوم شود. سواد جواب دستخط تلگرافی پادشاه انگلیس را دیدم که سرتاپا پلتیک و مطلب است. در حقیقت سرمشق و درس داده است.
منبع:
روزنامه خاطرات عینالسلطنه (برادرزاده ناصرالدین شاه)، جلد دوم، نویسنده: قهرمان میرزا سالور، گردآوری: ایرج افشار، نشر اساطیر، ١٣٧۴ ، صص۱۷۴۲-۱۷۳۵.
ارسال نظر