گروه تاریخ اقتصاد- خلاصه‌ای از بخش دوم مذاکرات نمایندگان مجلس شورای ملی در ۱۲ مهر ۱۲۸۶ شمسی را می‌خوانید: آقا میرزا ابوالحسن خان: دیروز قرار شد که از بابت مالیه گفت‌وگو شود. رییس: چون کمیسیون مالیه مشغول کارند دیگر لازم نیست در این مجلس مذاکره شود. انشاءالله بعد از چند روز نتیجه معلوم مى‌شود. محقق‌الدوله: حاج میرزا بابا کرمانى به موجب اسنادى که در دست دارد هشت هزار تومان ادعاى طلب از شرکت عمومى می‌کند و حالا مستاصل شده اگر صلاح می‌دانید عجالتا لااقل پانصد تومان به او داده شود که گذران نماید تا بعد قرارى در کار شرکت عمومى داده شود. (عریضه شرکاى شرکت عمومى قرائت شد قریب به این مضمون: چند نفرى دارایى ما را به اسم شرکت عمومى خوردند، توقیف املاک ملک‌التجار را چه فایده خواهد بود؟ منافع راه آستارا به کیسه کى می‌رود؟ ما هم همه مفروضیم می‌رویم در سفارت روس پهلوى ملک‌التجار مى‌نشینیم و مال مردم را نمى‌دهیم شما مى‌خواهید بانک تشکیل کنید با این وضع کى پولى به بانک می‌دهد، اگر رسیدگى نشود ما به همه جا اعلان خواهیم کرد که ملت و دولت رسیدگى نکردند و احقاق حق ما را ننمودند از هفده نفر موسسین نتوانستند پول ما را بگیرند. رییس: مقصود این است که تکلیف این بیچاره‌ها چیست؟ آقا میرزا فضلعلى آقا: شکایت آنها از موسسین است یا تنها از ملک‌التجار است؟ وکیل‌الرعایا: آنها از دست هفده نفر متظلمند و احقاق حق مى‌خواهند، باید مجلس توجه مخصوصى بنماید. رییس: معلوم نیست که تقصیر تمام با این هفده نفر است یا با ملک التجار است (گفتند تمام با ملک است)آیا می‌شود قبول کرد که تنها ملک یکطرف و این هفده نفر یکطرف و تقصیر تمام گردن ملک باشد؟ محقق‌الدوله: به طوری که دو کمیسیون تحقیق شد تمام کارهاى شرکت عمومى به امر او بوده است. آقا میرزا حسن: وقتى قبوضات شرکت عمومى را به کرمان آوردند ممهور بود به مهر هفده نفر، مردم می‌دانستند که ملک مرد شارلاتانى است، ولى به اطمینان آن هفده نفر دادند. حاجى سید محمد: صحیح است شرکت با هفده نفر بوده، ولى در نظامنامه داشته است که تمام امورات شرکت در هر هفته یک مرتبه به اطلاع این هفده نفر برسد، اما ملک‌التجار به این ترتیب رفتار نکرد و علاوه این هفده نفر آنچه لازمه مجاهدت بود به جا آوردند و تقصیرات او را ثابت کردند. حال مجازات او را نداده‌اند ربطى به هفده نفر ندارد. آقا میرزا ابوالحسن خان: آن‌وقت هم بنده در بانک بودم شرکت با هفده نفر بود، این را هم نمی‌شود گفت که تنها حاج ملک مقصر است. صرف‌نظر از این عرایض باید اینها در عدلیه آمده معین نمایند که تقصیر تمام با ملک است تا از آنها صرفنظر شود یا با همه است، اما اینکه نوشته‌اند در عمل بانک ملى اخلال خواهند نمود این مطلب هم از آنها مسموع نیست در این موقع آنها هم باید کمال همراهى را بنمایند. وزیر تجارت: عقیده بنده هم این است که اول ملک‌التجار را بیرون بیاورید، بعد تحقیقات شده معلوم شود اگر مال اینها پیش این هفده نفر است بدهند و اگر این هفده نفر مال دیگران را خورده‌اند و ملک مال اینها را خورده باید از او گرفت و به اینها رد کرد. حاجى سید باقر: من گمانم این است که او مسوول هفده نفر است و هفده نفر مسوول اینها هستند، باید رسیدگى کنند در زمان عین‌الدوله رسیدگى شده نصیر دفتر مدتى در این کار بود، اگر مجلس صلاح بداند او را بخواهد مطلب واضح مى‌شود. رییس: اولا باید بدانیم که آن طوری که حاج امام جمعه گفتند این کار مجلس هست یا خیر؟ آقا سید حسین: مجلس باید رسیدگى نماید. آقا میرزا ابوالحسن خان: به عقیده بنده این مجلس نمی‌تواند به این کار رسیدگى نماید؛ زیرا که شعبات زیاد دارد. باید فهمید این بلیت‌ها یا به طور شرکت است یا امانت. همانطور که گفتند باید این هفده نفر حاضر شده به حساب رسیدگى نمایند مگر مجلس بخواهد به طور فوق‌العاده کمیسیونى ترتیب بدهد و رسیدگى شود. حاجى سید محمد: مجلس در این باب رسیدگى کرد و معلوم شد که راه آستارا به غلط اجاره داده شده است تا برنگردد. این شانزده نفر حاضر نمی‌شوند که عمل تمام شود باید راه آستارا برگردد. آقا ملاحسن وارث: آنها یک ورقه چاپ کردند. این مردم بیچاره هم به حسن ظنى که داشتند به مهرهاى اینها پول دادند، حالا حاجى على آقا مى‌خواهند کار را برگردانند به شرع، البته در این موقع حقوق این بیچاره‌ها از میان خواهد رفت. بحرالعلوم کرمانى: وقتی که این شرکت شد راه آستارا در بین نبود مردم باطمینان این هفده نفر پول دادند. حال ملک التجار با این شرکا بد رفتارى کرد ربطى به این مردم ندارد! راه آستارا بعد پیدا شده، باید اول به حساب اینها رسیدگى شود. آقا شیخ حسین: آنچه در این باب گفت‌وگو شود راجع خواهد شد به آنچه آقا میرزا محمود گفت؛ باید دفترهاى آنها را حاضر نمود و به حساب آنها رسیدگى کرد، پیش هر کس هست گرفته مسترد شود. حاج امین‌الضرب: اینکه حاجى سید محمد می‌گوید که تا راه آستارا برنگردد شرکا حاضر نمی‌شود، به عقیده بنده این حرف صحیح نیست. محقق‌الدوله: عرض بنده در این است که عنوان مجلس امروز در باب شرکت در چه خصوص بود؟ رییس: چون متظلم شده بودند صاحبان اسهام که از این هفده نفر احقاق حق ما بشود. (عمل ملک‌التجار با شرکا رجوع به عدلیه شد و قرار شد چند نفر از وکلا براى نظارت معین شوند.)