درخواست انجمن سردارها
گروه تاریخ اقتصاد - عریضه انتقاد آمیز چند تن از سرداران لشکری و مسوولان کشوری به محمد علی شاه قاجار در آبان ماه سال ۱۲۸۶ که حمایت خود را از مجلس مشروطه اعلام کردند واجد اهمیت تاریخی است. در اینجا متن این عریضه که به پیوست نامه ای از طرف امناء مجلس مشروطه به دربار ارسال شده و نیز پاسخ محمد علی شاه به آن را می خوانید: از آنجا که در پیشرفت اساس مقدس مشروطیت خدمات لایقه طبقات نوکر را مدخلیت زیاد است و تشویق آنها مایه دلگرمى است از این رو عرض مىداریم که تا آخرین قدم همراهى خود را با این اساس مقدس اظهار داریم و اینک شاهد صدق دعوای خود را از مفاد عریضه که به حضور اقدس اعلى عرض کردهایم ظاهر مىداریم و از لحاظ مبارک امنای محترم ملت میگذرانیم و خدا را گواه مىخواهیم که مقاصد باطنى ما همین است که عرضه داشتهایم و حصول اطمینان برادران خود را در این راه خواهانیم که از هر جهت مالا و جانا در پیشرفت این اساس مقدس کوتاهى نکنیم.
گروه تاریخ اقتصاد - عریضه انتقاد آمیز چند تن از سرداران لشکری و مسوولان کشوری به محمد علی شاه قاجار در آبان ماه سال 1286 که حمایت خود را از مجلس مشروطه اعلام کردند واجد اهمیت تاریخی است.
در اینجا متن این عریضه که به پیوست نامه ای از طرف امناء مجلس مشروطه به دربار ارسال شده و نیز پاسخ محمد علی شاه به آن را می خوانید:
از آنجا که در پیشرفت اساس مقدس مشروطیت خدمات لایقه طبقات نوکر را مدخلیت زیاد است و تشویق آنها مایه دلگرمى است از این رو عرض مىداریم که تا آخرین قدم همراهى خود را با این اساس مقدس اظهار داریم و اینک شاهد صدق دعوای خود را از مفاد عریضه که به حضور اقدس اعلى عرض کردهایم ظاهر مىداریم و از لحاظ مبارک امنای محترم ملت میگذرانیم و خدا را گواه مىخواهیم که مقاصد باطنى ما همین است که عرضه داشتهایم و حصول اطمینان برادران خود را در این راه خواهانیم که از هر جهت مالا و جانا در پیشرفت این اساس مقدس کوتاهى نکنیم. امضای آصفالدوله سپهدار، علاءالدوله جلالالدوله، معینالدوله وزیر مخصوص، وزیر نظام سردار مفخم، سردار منصور سردار فیروز، امیرنظام بهاءالملک، آجودانباشى امیرسیفالدین، عمیدالسلطنه ضیاءالملک، بهادرالدوله امیراعظم، (قوام الملک) (سردار مخصوص) (نصرالدوله) و (شجاعالسلطنه) .
نامه امرا به شاه قاجار
قربان خاکپاى جواهرآساى اقدس مبارکت شویم برصغیر و کبیر شریف و عالى و دانى اظهر من الشمس است که تمام اعتبار و افتخار و شرف و دارایى غلامان از تصدق فرق فرقدان آساى اعلیحضرت همایونى ارواحنا فدا و این شجره طیبه است و حتىالمقدور سعى و کوشش عموم خانزادان دولت جاویدان این است ترتیبى که پنجاه شصت سال خود خانهزادان و چندین سال آبا و اجداد غلامان زندگى کردهاند باقى بوده در ظل عواطف ظل اللهى و در مهد امن و امان استراحت کنیم بقاى این ترتیب که عادت دیرینه عموم چاکران است نمیشود، مگر در بقاى قدرت و شوکت و ازدیاد نفوذ سلطنت اعلیحضرت شاهنشاهى خلد الله ملکه که امروز قدرت و شوکت سلاطین عظیمالشان روى زمین را مىبینیم که بهواسطه این اساس مقدس مشروطیت به این عظمت نائل شدهاند. حالا که این مساله عقلا و نقلا مبرهن شد چه چیز غلامان را ملتزم به این عرایض کرده است؛ اولا حق نمکخوارگى چندین ساله که خداى واحد شاهد است دیگر تاب و توانایى کتمان این مسائل نمانده به عبارت آخرى، کار به جان و کارد به استخوان رسیده این است در عالم خانهزادى از خاکپاى اقدس مقدس همایونى ارواحنا فدا، مستدعى میشویم که میانه خود و خدا مکنونات خاطر همایونى
را بر خانهزادان مکتوم ندارید؛ زیرا به دلایلی که عرض شد به والله العلى المدرک المنتقم جز دولتخواهى و بقاى همه چیز قبله عالم که بقاى همه چیز خودمان است قصد و غرضى نداریم؛ از دو شق یکى باید مجرى شود، اگر خانهزادان را خیرخواه و مسوول بقاى این سلطنت میدانید چنانچه فردا فرد هم به خاکپاى همایونى کرارا عرض کردهایم قلب مبارک را با این اساس مشروطیت که نتایج معاونت و مساعدت با همچون اساس به راىالعین در دول معظمه اروپ مشاهده میشود صافى و همراه فرمایند و در جهر و اخفا به دست هیچ یک از صغیر و کبیر که شاید هم ندانند و نفهمند حرکت و تصدى که میکنند برخلاف این اساس و صلاح نام نیک و اقدامات قبله عالم است باید ابدا قصد و اقدام روحانى نفرمایند؛ زیرا که به تمام کتب آسمانى و به تاج و تخت پادشاه بااقتدار قسم است که رفتنىها رفته است و آنچه هم باقى مانده با این وضع حالیه خواهد رفت و هیچ ننگى براى خانهزادان که سالها نمک دولت را خورده و همه چیزمان از سلطنت قاجاریه است بدتر و بالاتر نمیشود که چشم باز و گوش شنوا و پاى توانا ببینیم که قبله مقصود و کعبه معهود متزلزل بلکه معدوم شود، اگر در خاطر قبله عالم این عرایض غلامان به
اغراض نفسانیه جلوهگر شود، متفقا عاجزانه مستدعى هستیم که فدویان را از مسوولیت خارج دانند و به هیچ وجه من الوجوه اطلاق اسم نوکرى نفرمایند و این عریضه بعد از خیالات بسیار و تأملات بی شمار آخرالدوایى است که براى ایفای تکلیف به نظر خانهزادان رسیده عرض شد ... آنچه در چاره کار به عقل فدویان رسیده این است که مقرر شود تمام وزراى مسوول در یک مجلس حاضر شوند و از وکلاى مجلس محترم شوراى ملى هم قدر معتد بیایند باحضور چاکران تکالیف کلى و جزئى را که دیگر راه عذر و حرف براى هیچکس نماند معین کنند به این معنى که تکالیف عموم از شاه و گدا معلوم و محدود شود و آنچه نتیجه آرای عموم شد، اعلیحضرت همایونى هم دستخط و امضا کنند، به این معنى که دیگر در راه ترقى مملکت و مساعدت در پیشرفت صلاح عموم و اساس مشروطیت حرفى نگفته و رایى نهفته نماند.
سواد دستخط شاه در جواب عریضه امنا
مجلس مشروطیت را شاهنشاه مرحوم به ملت مرحمت فرمودند و بعد هم ما خودمان امضاى مشروطیت را فرمودیم و از آن وقت تا حال هم کمال همراهى و تقویت را داشته و داریم و مجلس را موجب سعادت و نیکبختى و ترقى دولت و ملت میدانیم، مجلس را خودمان به ملت داده و از خودمان است و شما هم پیرو این عقیده و این مسلک باید باشید و حالا که شماها براى خدمتگزارى دولت و ملت حاضر شدهاید چه بهتر اسباب کمال خوشوقتى است و ما هم انشاءالله نهایت همراهى و مجاهدت و تقویت را خواهیم نمود، شما هم براى خدمتگزارى به دولت و ملت باید همیشه حاضر باشید و به همینطوری که استدعا کردهاید در باب مجلس و وزرا با وکلا بنشینند و شماها هم حاضر شوید و در جهت این اقدامات و نظم مملکت گفتوگو نمایید و قرارى بدهید.
ارسال نظر