گروه تاریخ اقتصاد- اولین شهرداری تهران در روزهای پر تنش مشروطه تاسیس شد تا «اداره احتسابیه» و «محتسب»‌هایش جایشان را به «بلدیه» و «بلدیه‌چی»‌ها بدهند. تا آن زمان، محتسب‌ها وظیفه رسیدگی به تخلفات شهر را به عهده داشتند و عده‌ای از آنها که در شعبه نظافت اداره احتسابیه کار می‌کردند، شهر را آب پاشی کرده و با صد راس الاغ و قاطر زباله‌ها را جمع می‌کردند. بلدیه اگرچه در زبان دهخدا، موسسه‌ای تعریف شده که «به کار نظافت و خوبی آب و نان و چراغ و سوخت و خواربار و صحت نظر دارد»؛ اما در قانونی که ۱۲ خردادماه ۱۳۲۶ به تصویب مجلس رسید، موسسه‌ای بود که هدف اصلی‌اش کمک به دولت و مراقبت از شهر معرفی می‌شد. در این قانون، هدف از راه‌‌اندازی بلدیه «حفظ منافع شهرها و ایفای حوائج اهالی شهرنشین» یا «مساعدت به دولت در ساختن بازار‌ها و نمایشگاه‌های تجاری و کلیه مراقبت، رواج حرفت و تجارت شهر و دایر نمودن محل تشخیص اسعار و معاملات عمومی» در نظر گرفته شده بود.در سلسله مراتب بلدیه تهران قدیم، بعد از شهردار کلانتر قرار داشت که معاون اول شهردار به حساب می‌آمد و در واقع رییس انجمن بلدیه بود. انجمنی که اعضای آن با انتخاب مردم سر کار می‌آمدند و لقب بلدیه‌چی می‌گرفتند. در اولین قانون تشکیل انجمن بلدیه، آمده بود که اعضای انجمن بلدیه باید منتخب مردم باشند. به عبارت درست‌تر، منتخب مردها؛ چرا که در این قانون زنان حق رای نداشتند. در سال ۱۲۸۹ بلدیه تهران در بازار تهران، رو به روی سبزه میدان و در محلی که به آن خیام‌خانه یا چادرخانه می‌گفتند، شروع به کار کرد. متولی این بلدیه «دکتر خلیل‌خان اعلم‌ الدوله» (ثقفی) بود و معاونش یکی از چشم پزشکان سرشناس تهران به نام «علیرضاخان بهرامی» معروف به مهذب‌السلطنه بود که دستی هم در روانشناسی و فلسفه داشت. آب‌پاشی خیابان‌ها با مشک رفتگران بلدیه تهران، خیابان‌ها را با مشک آب‌پاشی می‌کردند تا گرد و غبار خیابان‌ها مردم را آزار ندهد. مدتی بعد، در زمان «عضدالملک» چند خیابان سنگفرش شد تا هم چهره امروزی‌تری به شهر داده شود و هم نظافت شهر بهتر حفظ شود. در آن زمان بلدیه تنها از وسایل بارکشی مثل اسب، قاطر، شتر و گاری که وارد تهران می‌شدند عوارض می‌گرفت و مواجب رفتگران از همین راه تامین می‌شد. بعد از آن اگر چیزی باقی می‌ماند، صرف امور عمرانی و روشنایی و رسیدگی به سر و صورت شهر می‌شد. خیابانی به اسم شهردار در زمان رضاشاه، نظام بلدیه تغییر و تحولاتی پیدا کرد که آن را به شکل امروزی‌اش نزدیک‌تر می‌کرد. سرلشکر کریم آقا بوذرجمهری که شدیدا مورد اعتماد رضاشاه بود، بعد از پشت سر گذاشتن مشاغل نظامی به عنوان شهردار انتخاب شد. بوذرجمهری عوارض جدیدی را وضع کرد و در عوض، مالیات خودروها و کالسکه‌ها را لغو کرد، اداره خیریه و مریضخانه بلدیه و دارالمجانین و آتش‌نشانی را تاسیس کرد و شروع به خیابان‌سازی، ساختمان‌سازی و مدرنیزه کردن تهران کرد. حالا ساختمان‌های پست، بلدیه، مخابرات، شهربانی و خیلی از ساختمان‌های قدیمی تهران امروز یادگارهای کریم آقا بوذرجمهری هستند. او میدان توپخانه را با تاثیر از میدان سن‌پترزبورگ ساخت، خیابان ولیعصر را تا تجریش ادامه داد و دستور داد در کناره آن چنار بکارند. بوذرجمهری بعد از ۱۰سال از شهرداری استعفا داد و به پاس خدماتی که انجام داده بود، نامش را روی یکی از خیابان‌های مهم تهران گذاشتند؛ خیابانی که امروز به نام ۱۵خرداد می‌شناسیم. تا در اواسط دهه ۴۰ که غلامرضا نیک پی از اصفهان به تهران آمد و شهرداری تهران را به دست گرفت، تقریبا هیچ شهرداری نتوانست به اندازه کریم آقا بوذرجمهری تاثیر‌گذار باشد. نیک‌‌پی، اما با ساخت برج آزادی و استادیوم و دریاچه آزادی و دهکده المپیک، بعد از مدت‌ها دوباره شهرداری را رونق داد.