نامه دختر ناصرالدینشاه به پیشکارش
فاطمه معزی- آنچه در ادامه میخوانید نامهای است که تومانآغا فروغالدوله، یکی از دختران ناصرالدین شاه و همسر علیخان ظهیرالدوله، به پیشکار خود حاجیخان نوشته است. این نامه مدیریت و نظارت این زن بر امور ملکی خود را در زمان غیبت همسرش به نمایش میگذارد. در جامعهای که به نظر مردانه میآمد؛ مدیریت امور زندگی و معاش خانواده را زنان برعهده داشتند. تنها گواه این اقتدار مکتوبات و اسنادی است که از زندگی روزمره به جای مانده و در تاریخهای سیاسی کمتر به این موضوعات بر میخوریم. در این نامه فروغالدوله، مسلط به امور باغداری و ملکداری دستورات اساسی به حاجیخان در زمینه باغبانها، کاشت انواع درخت، تعمیر دیوار و رسیدگی به تصرف زمینهای باغ داده است:
عالیجناب حاجی خان از اینکه باغبانها درختهای اینجا را انداختند که حرجی نیست.
عالیجناب حاجی خان از اینکه باغبانها درختهای اینجا را انداختند که حرجی نیست.
فاطمه معزی- آنچه در ادامه میخوانید نامهای است که تومانآغا فروغالدوله، یکی از دختران ناصرالدین شاه و همسر علیخان ظهیرالدوله، به پیشکار خود حاجیخان نوشته است.
این نامه مدیریت و نظارت این زن بر امور ملکی خود را در زمان غیبت همسرش به نمایش میگذارد. در جامعهای که به نظر مردانه میآمد؛ مدیریت امور زندگی و معاش خانواده را زنان برعهده داشتند. تنها گواه این اقتدار مکتوبات و اسنادی است که از زندگی روزمره به جای مانده و در تاریخهای سیاسی کمتر به این موضوعات بر میخوریم. در این نامه فروغالدوله، مسلط به امور باغداری و ملکداری دستورات اساسی به حاجیخان در زمینه باغبانها، کاشت انواع درخت، تعمیر دیوار و رسیدگی به تصرف زمینهای باغ داده است:
عالیجناب حاجی خان
از اینکه باغبانها درختهای اینجا را انداختند که حرجی نیست. من پارسال هم اینجا را دیده بودم. این باغ جفت جنگل بود. از اینکه میگویند ما درخت نینداختهایم، درخت اینجا همین بودست که من باور نخواهم کرد. اگر هزار قسم هم بخورند یقین دارم درختهای اینجا را بیشترش را انداختهاند. شما بفرستید اجارهدار بیاورید، باغبانهای خوب از برای اینجا بگیرید. اینها خیلی نابکار هستند. حکما اینها را باید بیرون کرد.این باغ را قمرالسلطنه در سالی هفتاد هشتاد تومان اجاره میداد. شما که مواجب باغبان را از پارسال تا امسال از خودتان دادید و اجاره اینجا را کسی ندیدهاست. حالا هم اول سال است، اول گل سرخ و چیزهای دیگر اینجاست. مبالغی اینجا زمین دارید، آب هم که دارید اجاره اینجا را معلوم کنید چقدر است.بفرستید معمار بیاورند خرج دیوار باغ بیرون را هم معلوم کنید. بعد بدهید هرچه اجاره اینجاست از همان پول دیوارش را بکشند درخت بکارند. این باغ اندرون که دیوار دارد بدهید اینجا تبریزی زیاد، درختهای میوه بکارند تا به بیرون برسد. این خیابان بالای حوض خانه را بدهید درست تمیز کنند، ریگ بریزند. باغچههای دور حوض خانه را ریگ دورش بریزند. همین باغ
اندرون را آلبالوی زیاد بدهید بکارند. وضع جنگل را درست کنید.دیگر اینها را که نوشتم امروز فردا نکنید. حکما این باغبانها را امروز بیرون کنید که من خیلی از دست اینها به تنگ آمدم. باید امروز و فردا عمل اینجا را منظم کنید. عمل باغبانها، عمل اجاره اینجا را تمام کنید. حقیقت من از کار بینظم، بی قاعده خیلی بدم میآید. هرکاری که دارید حالا زمین بگذارید. اول اینجا را منظم کنید.
جایی که صاحب داشته باشد چرا باید مجدالدوله زمینهای اینجا را شخم کند حاصل بکارد شما هیچ نگویید. بگذارید به امید دو تا باغبان بیمعنی. کاغذ به مجدالدوله بنویسید یا خودتان بروید پیش مجدالدوله بپرسید به چه حساب زمینهای ما را ضبط کرده است. مگر اینجا صاحب ندارد. از این قرار که معلوم است اگر خود باغ را هم بیایند ضبط کنند شما هنوز اطلاع نداشته باشید؛ در بند نباشید.
ارسال نظر