بهار در طول نزدیک به ۴۰ سال و در ارتباط با حوادث مختلف سیاسی-اجتماعی بیش از ۱۱۰ نامه نگاشته است. نخستین نامه مربوط است به درخواست لقب «ملک‌الشعرایی» از آستان قدس رضوی، پس از مرگ پدرش در سال ۱۲۹۲ و آخرین آنها، نامه‌ای است خصوصی به یکی از اقوام بهار که در ۲۷ اسفند ۱۳۲۹ نوشته شده است. این نامه‌ها به لحاظ موضوعی، تقسیم می‌شود به:

-نامه‌های خانوادگی، مانند نامه‌های بهار به همسر (پیش از ازدواج) و فرزندانش.

-نامه‌های سیاسی، مانند نامه‌های بهار در ارتباط با انتخابات مجلس پنجم یا به محمدعلی فروغی به هنگام تبعید در اصفهان.

-نامه‌های ادبی مانند نامه‌های بهار به رییس دارالمعلمین، مربوط به طرح پیشنهادی تدریس تاریخ ادبیات ایران یا نامه منظوم او به صادق سرمد.

- نامه‌های دوستانه، مانند نامه‌های بهار به زین‌العابدین رهنما، مجتبی مینوی و محمدعلی جمال زاده.

-نامه‌های اداری، مانند نامه‌های بهار به رییس دانشکده ادبیات.

بلندترین نامه، پیش‌نویس تحلیلی است مفصل از اوضاع ایران بعد از جنگ جهانی اول که مخاطب آن معلوم نیست و کوتاه‌ترین آنها، تقاضانامه‌ای است خطاب به شهربانی در ارتباط با اخذ پروانه مسافرت به گیلان که در مرداد ۱۳۱۸ نوشته شده است. نامه‌های بهار به همت علی میرانصاری فراهم و از سوی سازمان اسناد ملی ایران منتشر شده است.