فرمان همایون شد آنکه امارت‌پناه نتیجه السلاطین المسیحیه اسوة الولاة الفرنگیه امیرزاده اعظم آنطونیا شرلی به وفور توجهات بیکران شاهانه و تلطفات بی‌پایان پادشاهانه عزاختصاص و شرف ‌[ما] بداند که‌ حالا چند سال شد که از خدمت اشرف به جانب فرنگستان رفته اصلا از جانب او یک مرتبه خبری نرسیده و عرضه‌[ای‌] که مبنی بر حقایق حالات آنجای بوده‌ باشد نفرستاده که معلوم شود که چه کار ساخته و در چه کار است. از او بسیار عجیب‌ و بعید نمود که در این ایام کس به درگاه معلی نفرستاده و شرح حالات آنجای‌ را عرض نکرده. رایات نصرت آیات جاه و جلال حالا سه سال شد که به جانب‌ دار السلطنه تبریز نهضت نموده و الکاء آذربایجان بالتمام بتحت تصرف اولیاء دولت روزافزون درآمده از جانب او خبری نرسیده که سلاطین فرنگیه‌ در چه کارند. برادر او در خدمت اشرف و به دستور منظور انظار شفقت و التفات‌ نواب همایون ماست. می‌باید که برخلاف سابق حقیقت حال خود و سلاطین‌ عظام فرنگیه و ارادت خاطر ایشان را عرض نموده تقصیر ننماید و چنان نماید که نواب همایون ما نیز از اوضاع آنجا و قرارداد خاطر سلاطین فرنگیه واقف‌ و به نوازشات خسروانه واثق بوده باشند.

تحریرا فی شهر محرم الحرام.

منبع: نشریه بررسی‌های تاریخی، آبان‌ماه ۱۳۴۷