مجلس اگر باشد خرابی‌ها آباد خواهد شد

مظفرالدین شاه: چنان نکنید که خشم ما همگی را فراگیرد

گروه تاریخ‌اقتصاد- هفته‌نامه «ایران ما» در دهه ۱۳۲۰ هر جمعه منتشر می‌شد. در سال ۱۳۲۷ این هفته‌نامه در یکی از شماره‌های خود، بخشی از نامه آیت‌الله طباطبایی، از روحانیون مشروطه‌خواه را خطاب به مظفرالدین شاه منتشر کرد. در این نامه آمده است «مملکت خراب و رعیت پریشان و گدا، دست تعدی حکام و مامورین به مال و عرض و جان رعیت دراز، ظلم حکام و مامورین اندازه ندارد. از مال رعیت هرقدر میل‌شان اقتضا کند می‌برند. قوه غضب و شهوتشان به هر چه میل کند از زدن و کشتن و ناقص کردن اطاعت می‌کند. این عمارت و مبل‌ها و وجوهات و املاک در اندک زمان از کجا تحصیل شده، تمام مال رعیت بیچاره است. این ثروت همان فقرای بی‌مکنت‌است که بر حالشان مطلعید. در اندک زمان از مال رعیت صاحب مکنت و ثروت شده‌اند. پارسال دخترهای قوچانی را که در عوض گندم مالیات نداشته‌اند بدهند، گرفته و به ترکمن‌ها و ارامنه عشق آباد به قیمت گزاف فروختند، هزار رعیت قوچانی از ظلم به خاک روس فرار کردند.هزارها رعیت ایران از ظلم حکام و مامورین به ممالک خارجه هجرت کرده، به حمالی و فعلگی گذران می‌کنند و در ذلت و خواری می‌میرند. حال این مردم از ظلم ظلمه به این مختصر عریضه ممکن نیست. تمام این قضایا را از شاه مخفی می‌کنند و نمی‌گذارند شاه مطلع شده، در مقام چاره‌ای بر آیند.حالت حالیه این مملکت اگر اصلاح نشود، عن‌قریب این مملکت جزو ممالک خارجه خواهد شد. البته شاه راضی نمی‌شوند در تاریخ نوشته شود در عهد همایونی ایران به باد رفت، اسلام ضعیف و مسلمین ذلیل شدند.تمام این مفاسد را مجلس عدالت یعنی انجمنی مرکب از تمام اصناف مردم که در آن انجمن به داد عامه برسند و شاه و گدا در آن مساوی باشد، رفع خواهد کرد. فوائد این مجلس را شاه همایونی بهتر از همه می‌دانند. مجلس اگر باشد این ظلم‌ها رفع خواهد شد و خرابی‌ها آباد خواهد شد. خارجه طمع به مملکت نخواهد کرد، سیستان و بلوچستان را انگلیس نخواهد برد، فلان محل را روس نخواهد خورد، عثمانی تعدی به ایران نمی‌تواند بکند.وضع نان و گوشت که قوت غالب مردم است و مابه الحیات خلقند، بسیار مغشوش و بد است. بیشتر مردم از این دو محرومند... افسوس آنها که روزی مبلغی گزاف از خباز و قصاب می‌گیرند، نمی‌گذارند این مقصود حاصل و مردم آسوده شوند.حال سرباز که حافظ دولت و ملت است بر «شاه» مخفی است. جزئی جیره و مواجب هم به آنها نمی‌دهند. پیش‌تر به عملگی و فعلگی قوتی تحصیل می‌کردند، آن را هم قدغن نمودند و همه روزه جمعی از آنها از گرسنگی می‌میرند. برای دولت نقصی از این بالاتر تصور نمی‌شود.در زاویه حضرت عبدالعظیم ۳۰ روز با کمال سختی گذراندیم تا دستخط همایونی در تاسیس مجلس مقصود صادر شد. شکرها به جا آوردیم، به شکرانه مرحمت چراغانی کرده، جشن بزرگی گرفته شد. به انتظار انجام مضمون دستخط مبارک روز می‌گذراندیم، اثری ظاهر نشد.

همه را به طفره گذرانده، بلکه صریحا می‌گویند این کار نخواهد شد و تاسیس مجلس منافی سلطنت است. نمی‌دانند سلطنت صحیح بی زوال با بودن مجلس است. بی مجلس، سلطنت بی معنی و در معرض زوال است.»

و اما پاسخ مظفرالدین شاه به نامه آیت‌الله طباطبایی چنین بوده است:«جناب سیدمحمد مجتهد، نامه شما را خواندیم. به اتابک می‌سپاریم که خواسته‌های شما را به انجام برساند. شما هم در وظایف خود کوتاهی ننمائید و به دعاگویی بپردازید و هر آینه «اشرار و الواط» را به اندرز خاموش گردانید و شورش و آشوب را فرونشانید و چنان نکنید که خشم ما همگی را فراگیرد.»