سال ۱۲۸۰- روزنامه‌های تندرو به امر سپهدار توقیف و مدیران آنها به محکمه جلب شدند. سال ۱۳۰۰- احمدشاه قاجار سیدضیاءالدین طباطبایی را از رییس الوزرایی عزل کرد.

سال ۱۳۰۹- اتاق‌های تجارت در سراسر کشور منحل شد تا بعدها با برنامه‌ها و اصول صحیح‌تری شکل بگیرد.

سال ۱۳۲۶- سفیر کبیر آمریکا در یک فقره چک به مبلغ چهارده میلیون و دویست و سی و یک هزار ریال بدهی دولت آمریکا به راه‌آهن ایران را پرداخت کرد.

سال ۱۳۳۴- بانک صادرات و واردات آمریکا ۵۳ میلیون دلار وام به ایران داد.

سال ۱۳۴۹- ورود انواع لاستیک آزاد شد.

شکست گرانیکوس، نخستین «روزسیاه» ایرانیان

به نوشته آریان مورخ یونانی ـ رومی ۲۳ مه سال ۳۳۴ پیش از میلاد و به نوشته پلوتارک (فصل ۱۶ کتاب زندگی اسکندر) سی‌ام مه آن سال (هفت روز اختلاف پس از تطبیق تقویم‌ها) نیروهای ایران در شمال غربی قلمرو این دولت و در کنار رود گرانیکوس (شمال غربی ترکیه امروز و به فاصله‌ای کم از تنگه داردانل) از سپاه اسکندر مقدونی که از نظر شمار کمتر از آنان بود شکست خوردند و شاید این روز، نخستین «روز سیاه» در تاریخ ایرانیان باشد. علت شکست این بود که اسکندر با تاکتیک نوینی که برای افسران ایرانی تازگی داشت و نیز تسلیحات نوظهور از جمله نیزه‌های بلند پنج‌متری وارد جنگ شده بود. به علاوه، آن دسته از نظامیان یونانی زبان اجیر شده برای خدمت در ارتش ایران که پنج هزار پیاده سنگین اسلحه بودند، وفاداری کامل به ما نداشتند. در این جنگ، تنها نیروهای محلی سه ساتراپی (استان) ایران در آناتولی مرکب از ۱۵ هزار سوار، ۱۴ هزار پیاده و پنج هزار مرسنر یونانی شرکت کرده بودند و اسکندر پنج هزار سوار و ۲۵ هزار پیاده داشت که عمدتا مقدونی و ایلریایی (یوگوسلاوی - مناطق شرق دریای آدریاتیک) بودند. فرماندهی نیروهای ایران با دو ژنرال به نام‌های سپهرداد و تیرداد بود که سپهرداد در نخستین برخورد دو نیرو کشته شد و سربازانش که در قسمت راست جبهه می‌جنگیدند با مرگ او روحیه خود را از دست دادند.مورخان نظامی دلایل شکست ایران را یکی ضعف اطلاعاتی ژنرال‌های مستقر در آناتولی نوشته‌اند که متوجه تجهیز نیروهای اسکندر به نیزه‌های بلند نشده بودند که سواره نظام ایرانی در برابرشان آسیب پذیر بود. ضعف دیگر را هم، غرور بیجای دو فرمانده نیروهای محلی ایران ذکر کرده‌اند که از ستاد مرکزی ارتش تقاضای اعزام نیروی کمکی نکرده بودند. این دو ژنرال همچنین به توصیه قدیمی داریوش بزرگ توجه نکرده بودند که تاکید کرده بود در جنگ‌های دفاعی، تنها باید از عنصر ایرانی استفاده شود که می‌داند اگر شکست بخورد، میهن و عزیزانش نابود خواهند شد، نه از مرسنر خارجی (نظامی مزدبگیر). غرور دو ژنرال ایرانی که اسکندر را ـ پیش از حمله دست کم گرفته بودند و درصدد کسب اطلاع از اسلحه و تاکتیک وی بر نیامده بودند عامل دیگر شکست در جنگ گرانیکوس به شمار آورده شده است که نخستین نبرد از سه درگیری نظامی ایران و اسکندر بود. ضعف مدیریت داریوش سوم دلیل اصلی شکست‌های بعدی ایران قلمداد شده است. اسکندر پس از پیروزی در گرانیکوس، به جای ادامه پیشروی به سوی مرکز ایران، در حاشیه ساحل اژه و به موازات دریا به سمت جنوب پیش راند تا یونانی‌های تبعه ایران را به سوی خود جلب و وارد واحدهایش کند و داریوش سوم پیش از آن که اسکندر به این‌گونه تقویت شود جلوی او را نگرفته بود و ....

منبع: Rooznamak.com