تــحلیـــل
روایت سفیر فرانسه از رقابت روس و انگلیس در ایران
«اوژن اوبن» سیاستمدار و دیپلمات فرانسوی از نوامبر ۱۹۰۵ تا ژوئن ۱۹۰۷ سمت سفارت کشورش را در تهران بر عهده داشته و از جمله انقلاب مشروطیت ایران را از نزدیک شاهد بوده است.
بخش نخست
«اوژن اوبن» سیاستمدار و دیپلمات فرانسوی از نوامبر ۱۹۰۵ تا ژوئن ۱۹۰۷ سمت سفارت کشورش را در تهران بر عهده داشته و از جمله انقلاب مشروطیت ایران را از نزدیک شاهد بوده است. کتاب «ایران امروز» حاصل تحقیقات وی درباره ایران طی مدت زمانی است که عهدهدار سفارتخانه کشور خود در تهران بوده است. او طی این مدت به شهرهای مختلف ایران سفر کرد و وضعیت زندگی مردم را مشاهده نمود. مقاله زیر بخشی از کتاب مذکور است که درباره رقابت استعماری روس و انگلیس در ایران و آثار و تبعات آن نوشته شده است.
* * *
سازش و قرارداد سیو یکم اوت ۱۹۰۷ که به موجب آن، ایران به دو منطقه نفوذ انگلیس و روس تقسیم شد، در مذاق ایرانیان حساس و میهنپرست سخت تلخ و ناگوار آمد. البته حقوق بینالمللی هنوز هم ایران را کشوری مستقل میشناسد که زیر حمایت یا نظارت هیچ قدرت بیگانه دیگر نیست، اما موقعیت حساس جغرافیاییاش و هرج و مرج سیاسی حاکم بر آن، این سرزمین را از برخوردار بودن از امتیاز استقلال و عدموابستگی به قدرتهای دیگر، عملا بیبهره ساخته است. از آن لحظاتی که خطوط روسها و انگلیسیها در آسیا به هم نزدیکتر شده است، خاورمیانه به میدان نبردهای بیپایانی مبدل گردیده که در این میدان، دو نیروی رقیب، راههای حمله و عملیات دفاعی را معین میکنند. در چنین شرایط استثنایی، خطمشی سیاسی هر کشور، ترکیب و آمیزهای از روشهای خاصی است که به تدریج توسط نظامیان طرحریزی میشود. در شرایطی که دولتهایی در حد واسط دو یا چند قدرت واقع شدهاند و به تنهایی توانایی آن را ندارند که کشورهای همسایه خود را وادار سازند تا به بیطرفی و حق حاکمیت آنها احترام بگذارند، دیگر استقلال و حق حاکمیت در میان نمیماند تا کشورهای متخاصم آن را به رسمیت بشناسند. در چنین وضعی، تعیین و تثبیت مرزهای ایران و ترکیه، آسیای مرکزی یا افغانستان، به تصمیمات دولتهای انگلستان و روسیه مربوط میشود. افسران انگلیسی و روسی در تحدید حدود عملا مداخله میکنند. ایران به سرزمین بلاتکلیف و نامشخصی تبدیل میگردد که در آن منافع دو کشور رقیب، دائما در حال تداخل هستند و هر کدام نیز درصدد یافتن راههای نفوذی جدید و بلند شدن روی دست حریف برمیآید. رقابت انگلیس و روس، موجب شده است که در حکومت ایران، یک خط انگلیسی و یک خط روسی که هر دو خوب جا افتادهاند، بر همه اعضا حاکم باشند و هر دو جریان نیز تلاش میکنند تا با استفاده از کوچکترین فرصت، وضعیت حکومت و امتیازات تازهای را به سود خود به دست آورده و علیه رقیب قدمی فراتر بگذارند. حوادث آفریقای جنوبی، روسها را یک قدم جلوتر انداخت جنگ روس و ژاپن فرصت تعرض خوبی به نفع انگلیس فراهم آورد. با وقوع انقلاب در ایران، دولت انگلستان نقشههایی برای شمال ایران طرح و سعی نمود با توجه به سازش اخیرش با روسها، موقعیت خود را در آن نواحی مستحکمتر کند.
مرزهای طولانی مشترک میان روسیه و ایران و تسلط کشور مزبور بر دریای خزر، برای عملیات نفوذی روسها، پایگاه مناسبی به شمار میروند. از لحاظ سوقالجیشی، تمامی استانهای شمالی ایران که جزو بهترین ایالتهای این کشور محسوب میشوند زیر مهمیز روسها واقع شدهاند. عملیات نفوذی انگلیسیها هم از جانب جنوب و از طریق صحراهای بلوچستان و سواحل متروک خلیجفارس آغاز میشود. اولین اقدام عملی روسیه، عبارت از ایجاد و تامین راههای نفوذی احتمالی نظامی بود. دولت روسیه، زیر پوشش مشترکی که توسط یک بانکدار یهودی از اهالی مسکو، به نام آقای «لازار پولیاکوف» تشکیل شده بود، به احداث جاده شوسهای از رشت تا قزوین و تهران، با تمدید راه قزوین تا همدان، اقدام کرده است.
راه دیگری نیز از ارس تا تبریز کشیدهاند که خاکهای دستی و گودالهایی کنار آن، در صورت نیاز، موجبات نصب میلههای راهآهن و اتصال آن به شبکه خطآهن ماوراء قفقازرا که تاکنون تا لب رودخانه رسیده است، فراهم آورده. راه دیگری نیز «عشقآباد» را در آن سوی خزر به مشهد، در خراسان متصل میکند. ناگفته پیداست که اداره و نگهداری هر سه این راههای شوسه که در قلمرو ایران واقع شدهاند، با نمایندگان روس است. دستهای از قزاقان ایرانی که تحت نظارت افسران روسی تربیت و فرماندهی میشوند، جلوداران نیروی ضربتی ارتش را در تهران تشکیل میدهند. عده آنان، یک تیپ مرکب از دو هزار سوار است که به چهار هنگ و دو آتشبار توپخانه صحرایی قسمت میشوند. افراد آنان از میان طوایف شاهسون که در جنوب تهران استقرار دارند، انتخاب میشوند. «قزاق»ها از لحاظ وضع ظاهری بسیار آراسته و
عالی و از نظر کارآیی، منضبط و به درد بخورند. ضمنا به وجود روسا و فرماندهان خویش سخت میبالند.
نفوذ مالی روسها از سال ۱۹۰۰ آغاز شد. دو فقره وام پی در پی، مجموعا معادل سی و دو میلیون و نیم روبل برای ارضای ولخرجیهای مظفرالدین شاه و پر کردن جیب نوکران طمعکار وی، از روسیه اخذ گردید و به عنوان وثیقه عوائد گمرکات - به استثنای گمرکات خلیج فارس که قبلا در قبال وام ناچیزی به مبلغ پانصد هزار لیره از انگلستان در سال ۱۸۹۲، در گرو آنان قرار گرفته است، - به گروگان رفت. ضمنا دولت ایران اجبارا تعهدی سپرد که به غیر از روسیه، از هیچ کشور دیگری وام نگیرد و تا سال ۱۹۱۰ نیز در مورد احداث راهآهن اقدامی به عمل نیاورد. از آن تاریخ به بعد، میزان بدهیهای ایران، از بابت پیش پرداختهای کوتاهمدت بانکهای انگلیسی و روسی بسیار سنگینتر شده است.
تا آن تاریخ، به موجب عهدنامه ترکمانچای، واردات ایران، الزاما تابع شرایط تعرفه یکنواختی به ارزش ۵ درصد به نسبت کالاهای وارداتی بود. در سال ۱۹۰۱ روسها متعاقب وامهایی که به ایران دادند، یک قرارداد تجارتی نیز به این کشور تحمیل نمودند که حقوق ویژهای در مفاد قرارداد گنجانده شد. به این معنا که از محصولات عادی بازرگانان روسی عوارض بسیار ناچیز، ولی از محصولات دیگر، عوارض سنگینتر اخذ گردد.
شعبه مرکزی بانک استقراضی که وابسته به بانک دولت روس است، در تهران و شعبات آن در شهرهای عمده شمالی و مرکزی ایران دائر شده و آغاز به کار کرده است. اداره گمرکات نیز از نظر دوراندیشی و احتیاط، مصلحت را در این دید که با نفوذ حاکم، رابطه دوستانه برقرار کند. روی این اصل، ماموران بلژیکی که امور بهداشتی نیز بر عده آنان محول شده بود، در مرزهایی که با تجارت انگلیسیها سر و کار داشتند، به جنگ و جدال پرداختند.
ارسال نظر