تحلیــــــل-۱ - داوریهای اقتصادی ریچارد نیکسون-۳
تجارت میتواند بلشویکها را آرام کند
ریچارد نیکسون که سابقه طولانی در مذاکره با روسها و چینیها داشت و کمونیستهای جهان او را دشمن خود میشناختند، در مناسبات بازرگانی با اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی توصیههایی کرده که جذاب و خواندنی است.
نمایی از کاخ سفید محل استقرار روسای جمهور آمریکا
ریچارد نیکسون که سابقه طولانی در مذاکره با روسها و چینیها داشت و کمونیستهای جهان او را دشمن خود میشناختند، در مناسبات بازرگانی با اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی توصیههایی کرده که جذاب و خواندنی است. بازرگانی با اتحاد شوروی
مساله دادوستد و تجارت با شوروی امری است که مستلزم جهتگیریهای جدید و دقت و مراقبت دائم و مستمر است: شورویها برای در هم شکستن قدرتهای اقتصادی و حیاتی جهان غرب در آفریقا و خاورمیانه و سایر نواحی و مناطق بحرانی از کلیه سلاحهایی که در قدرت و اختیار خود دارند، استفاده میکنند. در این صورت ما نیز نباید برای نجات اقتصاد آنها از وسائل و امکانات خود استفاده کنیم، البته مگر در مقابل بهای مخصوص.
- در کشور ایتالیا ترقی و پیشرفت اقتصادی بعد از جنگ در پایان سالهای ۱۹۶۰ به علت اعتصابهای دستهجمعی که توسط کمونیستها رهبری و اداره میشود متوقف و منجر به افزایش تاسفبار دستمزدها (ارقام ۵۰ درصد به بالا) شد. برطبق نظر ریچارد ماک کومایک برابر ارزیابی که کارشناسان اقتصادی به عمل آوردهاند افزایش دستمزدها در کشور ایتالیا به مراتب بیشتر از بالا رفتن قیمت نفت توسط سازمان اوپک موجب خسران و زیان اقتصادی برای این کشور بوده است. از طرفی این افزایش سبب ضعف و تنزل بنیه رقابت اقتصادی بینالمللی ایتالیا شده و باعث از دست رفتن امکانات سرمایهگذاری کشور مذکور شد. از آنجا که تروریسم بریگاد سرخ نیز مانند چاشنی شوری بر این سوپ دهانسوز اضافه میشد سرمایهگذاریهای بخش خصوصی در ایتالیا عملا متوقف شد. با خودداری از سرمایهگذاریهای جدید سطح زندگی در کشور ایتالیا باز هم پایین آمده و این خود عاملی برای برانگیختن نارضایتیهای بیشتر گردیده و این درست همان چیزی است که کمونیستها برای وصول به هدفهای خود از آن بهرهبرداری میکنند.
- احزاب کمونیست محلی با برانگیختن و به راهانداختن اعتصابها به بهانه درخواست اضافه دستمزدهای گزاف و به عنوان ملی کردن بعضی صنایع و با توسل به ترور علیه مدیران و صاحبان صنایع و غیره موجد محیط عدم اعتماد نامطلوبی در امر سرمایهگذاری کشور شده، بهطوری که آثار و نتایج آن موجب سقوط ناگهانی پول در گردش میشود.کیفیت مذکور بهخودی خود این مساله را در مورد کشور مفروض مطرح میسازد که آیا میتواند کشوری آزاد بماند یا خیر؟
- چریکهای چپنمای کشور کوچک السالوادور آسیبهای سنگینی بر اقتصاد این کشور وارد کردهاند. رافائل کالنته (Rafael Calente) یکی از رهبران قویترین سازمانهای چپ گفته است: اگر بتوانیم از جمعآوری محصول جلوگیری کنیم خواهیم توانست دشمن کاپیتالیست خود را طوری از پا در بیاوریم که اثر آن از صد بمب نیز بیشتر باشد. قهوه یکی از محصولاتی است که تقریبا ۷۰ درصد درآمد ملی کشور مزبور را شامل میشود.
هواخواهان کالنته بهتازگی هفت واحد از بزرگترین کارخانههای نگهداری و تصفیه قهوه را اشغال نموده و صاحبان آنها را با زور و تهدید مجبور به افزایش صد درصد دستمزدها نمودهاند. مسالهای که اقتصاد کشور را به پرتگاه ورشکستگی سوق میدهد. رافائل کالنته در جایی دیگر گفته است مساله چانه زدن یا امتیاز گرفتن مطرح نیست. بلکه همه چیز باید زیرورو و منهدم شود. در حدود اواخر سال ۱۹۷۹ جنگجویان کمونیست مسوولان و مدیران کارخانهها و شرکتها را دزدیده و در آن تاریخ از محل باجگیری و آدم دزدی ۵۰ میلیون دلار جمعآوری کرده بودند. در نتیجه بسیاری از مدیران غیربومی موسسات و شرکتهای آمریکایی به کشور خود برگشتهاند.
نیکسون درباره صنعت توریسم، امور ساختمانی و صنایع کشور روسیه این چنین گفته است: به تصور من ما میتوانیم روسیه را از راه بازرگانی نجات دهیم. بازرگانی واجد اثر دفعالوقتکنندهای است. به اعتقاد من دادوستد تجارتی بهطور قطع حالات خشونت و یکدندگی و عدم انعطاف و زمختی و توحش بلشویسم را از هر طریقه و متدی بهتر و کاملتر از بین میبرد.این نوع طرز تفکر و ایده در ۵۰ سال قبل که کمونیسم شوروی برای جهانیان چیز ناشناختهای بود شاید قابل اغماض بود، ولی افکار و عقاید عارفانه و توام با رحمت و شفقت در حال حاضر و در این مورد قابل بخشش نخواهد بود.
تئوری و نظریهای که امروز مد و رایج شده و طبق آن یک کمونیست چاق (متعصب و تندرو) از یک کمونیست لاغر (میانهرو) دارای خطر کمتری است، جز یک حماقت بهتمام معنی و عقیدهای ابلهانه چیز دیگری نیست. خروشچف بدون تردید از این عقیده بهرهمند بوده و سهم زیادی داشت.
ارسال نظر