رجال - سفرهای تاریخی وزیرنظام-۷
تاکتیکهای سنجیده امیرکبیر
ایران و عثمانی دو قدرت بزرگ اسلامی بودند که مورخان میگویند به دلیل تحرکات انگلیس و روسیه مدام با یکدیگر در نبرد و آشتی بودند. امیرکبیر یکی از کادرهای ورزیده دولت وقت بود که برای مذاکره به کشور عثمانی رفت و در بحث و گفتوگو بسیار سنجیده عمل میکرد و در هر بحث تازهای نوعی تاکتیک خاص به کار میگرفت... اختیارنامه محمدتقیخان وزیر نظام، با عنوان «وکیل مختار» دولت ایران در صفر ۱۲۵۹.ق با مهر محمدشاه صادر گردید و امیر در همین ماه عازم ارزنهالروم شد.
برخی منابع، تعداد همراهان او را تا دویست نفر نیز ذکر کردهاند. البته پس از شروع مذاکرات، تعدادی از آنان به وطن مراجعت نموده و در نهایت هیات و نمایندگان ایران به سی نفر محدود گردیدند.
پاشا - حاکم - ارزنهالروم از امیر خواست تا در آن جا به عنوان میهمان رسمی دولت عثمانی اقامت کند؛ اما وی بنا به دلایلی این امر را نپذیرفت.
همراهان میرزامحمدتقیخان را گروهی مرکب از دستیار، منشی، مترجم، مامور واسطه طبیب گرفته تا وقایعنگار و کاتب و مامور رمز تشکیل میداد که درواقع امیرکبیر از این طرق قصد داشت ضمن کنترل و نظارت دقیق بر روند مذاکرات و ثبت و ضبط آنها، ایران را نیز از پیشرفت مذاکرات آگاه کند.
از آنجا که مذاکرات طولانی و گسترده بود، میرزاتقیخان سعی کرد از تمام جوانب مساله اطلاع کسب کرده و ضمن اطلاع از روحیات افراد، اخبار دقیقی از اوضاع و احوال مملکتهایشان به دست آورد. البته او در این ملاحظه خود صرفا اتباع و نمایندگان دولتهای روسیه، عثمانی و انگلستان را مدنظر داشت.
امیرکبیر علاوه بر این عده، با گروهی از ماموران خارجی مستقر در خاک عثمانی نیز ملاقاتهایی به عمل آورد که از آنجمله میتوان به ملاقات او با کنسول فرانسه و چند کشیش آمریکایی اشاره کرد.
مقدمات مذاکرات در حال تدارک بود که اوضاع و احوال بسیار سخت و پیچیدهتر از قبل گردید. ماجرا از این قرار بود که والی بغداد، شهر کربلا را به توپ بست و فرمان قتلعام مردم را صادر نمود. این اقدام درواقع با دستور دولت عثمانی صورت گرفت؛ اما بریتانیا و عثمانی پنهانی تصمیم گرفتند که در مذاکرات اعلام شود که این حمله به طور خودسرانه از سوی والی بغداد صورت گرفته است.
در حالیکه در حقیقت عثمانیها قصد داشتند در آغاز گفتوگوهای ارزنهالروم خرمشهر را تصرف کنند و ایران را در مقابل عمل انجامشده قرار دهند. اما در ایران، دولت و بهویژه شخص حاجیمیرزا آغاسی تلاش میکردند تمام این تحولات را از دید مردم و شاه مخفی نگه دارند که نهایتا مردم از مسائل مطلع و برآشفته شدند، لذا شاه بهرغم بیماری، دستور حمله به عثمانی را صادرکرد. سرانجام با وساطت و در حقیقت اعمال فشار دولتهای روس و انگلیس، موضوع لشگرکشی دولت ایران منتفی و صرفا قرار شد خسارت و غرامت دریافت گردد.
نخستین جلسه مذاکرات ارزنهالروم در پانزدهم ربیعالثانی ۱۲۵۹.ق (پانزده مه ۱۸۴۳.م) برگزار شد معمولا مذاکرات ارزنهالروم را به دو دوره تقسیم میکنند: دوره اول از سال ۱۲۵۹.ق تا ۱۲۶۰.ق که در برگیرنده هیجده جلسه بود و دوره دوم از اواسط سال ۱۲۶۱.ق تا ۱۲۶۳.ق که پیمان نهایی منعقد شد.
در دوره اول مذاکرات، بیش از هرچیز مسائل مورد مناقشه مطرح گردید و نمایندگان شرکتکننده از چهار دولت در این خصوص به گفتوگو پرداختند. اما در دوره دوم شرکتکنندگان سعی کردند ضمن حل اختلافات به تدوین مواد عهدنامه بپردازند. در حین گفتوگوها کماکان درگیریهای مرزی بین ایران و عثمان ادامه داشت و همین امر بر پیچیدگی اوضاع میافزود.
با این وجود جلسات مذاکره بهطور منظم و هربار در خانه یکی از چهار نماینده برگزار میشد و مترجمان تمام مذاکرات را به فارسی و ترکی ترجمه مینمودند. جالب آنکه نظیر بسیاری از مذاکرات سیاسی امروزی، در آن روزگار نیز علاوه بر جلسات رسمی، نشستهای خصوصی متعددی جهت حل اختلافات و حصول تفاهم برگزار میگردید که در این مذاکرات نیز برخی از نشستها به حلوفصل اختلافات کمک شایانی نمود.
اما در خصوص مشخصات دو طرف اصلی مذاکرهکننده باید چنین گفت که صدر هیات عثمانی - انور افندی - هرچند در دفاع از منافع عثمانی از خود قابلیت زیادی نشان میداد؛ اما در فن گفتوگو مهارت چندانی نداشت و ضمن عدم رعایت متانت در برخی موارد، موجب بروز جنجال و درگیری در حین مباحثات میگردید.
اما در مقابل آنچه که دوست و دشمن راجع به صدر هیات ایرانی - امیرکبیر- گفتهاند، همه نیکی و تحسین و تمجید است. صورت جلسات و گزارشهای باقیمانده از مذاکرات ارزنهالروم نزد نمایندگان، اعضا و سفرای چهار دولت شرکتکننده در این مذاکرات نشان میدهد که امیرکبیر در این گفتوگو بسیار سنجیده سخن گفته و با رعایت موقعشناسی شیوهای بسیار ماهرانه در مذاکرات اتخاذ کرده بوده است.
او «میدانست کجا باید دست بالا را بگیرد و کجا کوتاه بیاید، کجا استوار باشد و تندی نماید و کجا باید گذشت کند و نرمی به خرج دهد. پیبرده بود در چه اموری روس و انگلیس با هم سازش و مواضعه نمودهاند و در چه مواردی سیاستشان همسان نیست. رفتار میرزاتقیخان، چه در محیط کنفرانس و چه در شهر [ارزنهالروم] بسیار سنگین و متین بود. بهحدی احترام دوست و دشمن را به خود جلب کرده بود که گزارشهای نمایندگان انگلیس پر است از ستایش نسبت به کاردانی و دانایی و نیکرفتاری و بزرگمنشی او؛ گرچه از حساسیت وی همیشه دلخوش نبودند.»
ارسال نظر