۲۶سال نفت ایران-۲
اجبار برای تاسیس کنسرسیوم
ج.بمبرگ تاریخنویس رسمی شرکت بریتیش پترولیوم که کتاب «۲۶ سال با صنعت نفت ایران» را براساس مشاهدات خود نوشته است، جریان مذاکرات ایران، آمریکا و انگلیس را تشریح کرده است. شرکت انگلیسی برای اینکه بتوانند برای ادامهکار خود و ناامید کردن مصدق، متحد نیرومندی داشته باشد، پای آمریکاییها را به مذاکرات باز کرده بود. نمایندگان آمریکایی حاضر در مذاکرات که در سفارت آمریکا در ایران مستقر شده بودند، از یک طرف اراده کافی برای همراهی با ایرانیان را نداشتند و از سوی دیگر نمیخواستند فشار بر ایران موجب رویکرد ایرانیان به سایر کشورها شود و ...
صحنهای از دادگاه دکتر محمد مصدق
ج.بمبرگ تاریخنویس رسمی شرکت بریتیش پترولیوم که کتاب «۲۶ سال با صنعت نفت ایران» را براساس مشاهدات خود نوشته است، جریان مذاکرات ایران، آمریکا و انگلیس را تشریح کرده است. شرکت انگلیسی برای اینکه بتوانند برای ادامهکار خود و ناامید کردن مصدق، متحد نیرومندی داشته باشد، پای آمریکاییها را به مذاکرات باز کرده بود. نمایندگان آمریکایی حاضر در مذاکرات که در سفارت آمریکا در ایران مستقر شده بودند، از یک طرف اراده کافی برای همراهی با ایرانیان را نداشتند و از سوی دیگر نمیخواستند فشار بر ایران موجب رویکرد ایرانیان به سایر کشورها شود و ... هوور روز ۴ نوامبر وارد لندن شد. همان روز بعدازظهر و ظرف چند روز بعد از آن، با نمایندگان ارشد شرکت و مقامات دولتی چند بار ملاقات کرد. فریزر میگفت شرکت مایل است در مورد اوضاع ایران اطلاعات دست اول داشته باشد تا بتواند با هر نوع مذاکرهای که فاقد امکان مراجعت شرکت به ایران باشد، موافقت نماید. هوور با قضیه امکان بازگشت شرکت به ایران مخالفت نداشت و در واقع گزارش نمود که از نظر دولت آمریکا و شرکتهای نفتی آن کشور بهترین راهحل مناقشه نفتی این است که شرکت بهعنوان تنها گرداننده عملیات صنعت نفت ایران به آن کشور بازگردد. با این حال، معتقد بود که ایرانیها چنین راهحلی را نخواهند پذیرفت و میگفت فکر نمیکند که عدم محبوبیت شرکت در ایران در درازمدت از بین برود و اصولا ایرانیها معتقدند که «بهعنوان یک اصل، شرکت نفت ایران و انگلیس نباید صنعت نفت ایران را در کنترل خود داشته باشد». همچنین، هوور یادداشت امضا نشده ایرانیها را که در تهران دریافت کرده بود به آنها ارائه نمود. گذشته از مطالب همیشگی در مورد شرکت، در آن پیشنهاد شده بود که شرکت ملی نفت ایران باید مسوولیت مدیریت عملیات نفت ایران را داشته باشد و دیگر اینکه برای خرید و بازاریابی نفت ایران در عرصه بینالمللی، یک کنسرسیوم بینالمللی میتواند تشکیل شود که شرکت حداقل سهام را در آن داشته باشد. در این یادداشت قید شده بود که پرداخت غرامت به شرکت نیز باید توسط سایر اعضای کنسرسیوم مزبور صورت پذیرد.
با موافقت هوور، تصمیم گرفته شد که در پاسخ به یادداشت مزبور، هندرسون به اطلاع دولت ایران برساند که دولت انگلستان نمیتواند آن پیشنهادها را بپذیرد و معتقد است که باید مناسبات سیاسی بین دو کشور برقرار شود تا مذاکرات مستقیم بین آنها نیز صورت پذیرد. سپس هوور به نیویورک رفت و حدود دو هفته در آنجا ماند تا اینکه دور بعد میانجیگری او آغاز شد.روز ۲۷ نوامبر، برای گفتوگوی بیشتر به لندن برگشت. روز قبل از ورودش، کمیته رسمی پارس تشکیل جلسه داد که فریزر و گس در آن حضور داشتند تا در مقابل هوور موضع مشترکی اتخاذ نمایند. در این جلسه موافقت شد که مواضع قبلی مجددا تکرار شود که آنان طالب برقراری روابط سیاسیاند تا مذاکرات مستقیم بین انگلستان و ایران آغاز گردد. در مورد فکر و اندیشه تشکیل کنسرسیوم، فریزر گفت که نمیخواهد در مورد این طرح با هیچکس در خارج از محافل دولت انگلستان صحبت کند تا اینکه مشخص شود هیچ راهحل دیگری عملی نخواهد بود. روز بعد، هوور با کمیته مزبور ملاقات و ارزیابی و موضعگیری آمریکا را به اطلاع اعضای آن رساند. نسبت به از سرگیری روابط سیاسی ایران و انگلستان خوشبین نبود و مطمئن نبود که ایرانیها بخواهند در حالی که محاکمه مصدق در جریان است و هنوز توجه افکار عمومی را به خود متمرکز نموده است، به چنین خطری تن در دهند. به اعتقاد وی، فرصت در حال از دست رفتن بود چون وام اضطراری پرداخت شده توسط آمریکا به ایران به زودی هزینه میشد و امکان دستیابی به راهحل مورد نظر نیز به این سرعت فراهم نمیشد.
بنا به همین دلایل هوور میخواست که وقت تلف نشود و مذاکره مبتنی بر راهحل در برگیرنده طرح کنسرسیوم در سفر بعدی وی به تهران، آغاز شود. این دقیقا همان چیزی بود که انگلیسیها مایل به انجام آن نبودند، چون براساس آن باید مذاکرات از طریق میانجی، سریعا آغاز میشد، حال آنکه مناسبات سیاسی انگلیس و ایران همچنان متوقف مانده بود و علاوه بر این، این حرکت به مثابه پذیرش طرح کنسرسیومی بود که انگلیسیها هنوز به ضرورت وجود آن پی نبرده بودند. ایدن نیز با نگرانی روز ۳۰ نوامبر با هوور ملاقات نمود و گفت هدف او برقراری مناسبات سیاسی با ایران میباشد. پس از تحقق آن هدف و دریافت گزارش نماینده انگلستان در ایران، از کابینه خواهد خواست در مورد چگونگی حل و فصل مناقشه نفتی تصمیمگیری کند. هوور قبول کرد که حداقل تا مدتی از سفر به تهران خودداری نماید ولی از ایدن پرسید، در صورتی که نماینده مزبور گزارش دهد که ایرانیها، با مراجعت شرکت به ایران موافقت نمیکنند، دولت انگلستان چه خواهد کرد؟ به نظر او، انگلیس باید خود را برای رویارویی با چنین وضعیتی آماده سازد.
به همین منظور آماده است تا حداقل و صرفا به صورت فرضی، در این زمینه با شرکتهای نفتی عمده و امکان طرح راهحلی مورد قبول به بحث و تبادلنظر بپردازد تا هنگام ابراز مخالفت قطعی ایران با مراجعت شرکت به ایران، آمادگی لازم وجود داشته باشد.
چند ساعت بعد در همان روز، کمیته رسمی پارس برای بررسی درخواست هوور تشکیل جلسه داد. مثل همیشه، فریزر، اصرار داشت، تا زمانی که از نماینده شرکت یا حداقل نماینده دولت انگلیس در ایران گزارش دریافت نکرده باشد، نمیتواند فکر اعاده موقعیت انحصاری شرکت در ایران را از سر بیرون نماید. وی خاطرنشان نمود «حیثیت انگلستان در خاورمیانه به خطر افتاده و نمیتوانیم بپذیریم که طرح کنسرسیوم به ما تحمیل شود». بدون اینکه به محتوا بپردازد، قبول کرد که با هوور درباره تشکیل کنسرسیوم گفتوگو کند، البته بر این مبنا «تا قبل از دریافت گزارش دست اول از اوضاع ایران، به هیچوجه خود را متعهد نسازد». علاوه بر این پذیرفت که در زمینه احتمال تشکیل کنسرسیوم مورد بحث، با شرکتهای بزرگ نفتی، مذاکراتی غیررسمی داشته باشد.
روز ۳ دسامبر، فریزر نامهای با همین مضمون به شش شرکت عمده نفتی دیگر که به همراه شرکت، «هفت خواهران» صنعت نفت را تشکیل میدادند، نوشت و آنان را دعوت کرد تا در اسرع وقت به لندن بیایند تا در خصوص قضیه فرضی شکل گرفتن کنسرسیوم بحث و بررسی صورت گیرد.
شرکتهای مورد نظر عبارت بودند از رویال داچ- شل و پنج شرکت آمریکایی شامل شرکت استاندارد اویل نیوجرسی، سوکانی، سوکال، شرکت نفت تگزاس و شرکت نفت گلف. چند روز بعد دعوتنامهای نیز برای شرکت نفت فرانسه (COMPAGNIE FRANCAISE DES PETROLES) فرستاده شد. در این دعوتنامه، فریزر تصریح کرد که به نظر او و هوور، بهترین راهحل، مراجعت شرکت به ایران است. و بدون هرگونه تشریفات، قید نمود که این دعوتنامه به اصرار هوور برای بحث و گفتوگو پیرامون موضوع تشکیل یک کنسرسیوم ارسال شده است.
در ادامه نیز نوشت، شخصا ترجیح میدهد که منتظر از سر گرفته شدن مناسبات سیاسی انگلیس و ایران باشد و پس از آن با دولت ایران مستقیما وارد مذاکره شود. در همان حال که فریزر از مجبور شدن به گفتوگو در مورد تشکیل کنسرسیوم ناخشنود بود، اتفاق دیگری او را بسیار خوشحال کرد و آن اعلام از سر گرفته شدن روابط دیپلماتیک انگلیس و ایران در روز ۵ دسامبر بود. حداقل این بود که انگلستان میتوانست نمایندگان خود را برای ارزیابی اوضاع به ایران اعزام نماید و در تدارک مقدمات مذاکره برای حل و فصل مناقشه نفتی برآید.
ارسال نظر