تاریخ نهادها
فرآیند اصلاحات سازمان نظامی در دوره قاجار-۱
عمر تکنوکراسی و دیوانسالاری در ایران چندان زیاد نیست و نهادهای مدرن مثل دولت، مراکز آموزشی، مجلس و... در ۱۰۰ سال گذشته تاسیس شدهاند. نوشته حاضر که توسط دکتر علی بیدگلی نوشته و در ماهنامه زمانه درج شده است معتقد است که شکست ایران در جنگ با روسها یکی از دلایل رویکرد دولتمردان در تاسیس این نهادهای مدرن است که امیرکبیر در این راه پیشگام است. حدود دو قرن پیش میان ایران و روسیه جنگهای نسبتا طولانی درگرفت و با وجود رشادتهای سربازان ایرانی در حفظ کشور، شکست خفت باری نصیب ارتش شد و سرزمینهای گرجستان و قفقاز از بدنه ایران جدا شدند. همین شکست و بستن دو عهدنامه ننگین گلستان و ترکمانچای، ایرانیانی را که گذشته پرتوان این سرزمین را میشناختند و به آینده آن امید داشتند با پرسشهای جدی روبهرو کرد. پرسش آن بود که لشکریان روسیه چه داشتند که ما نداشتیم؟ چگونه میتوانیم نیرومند شویم و شکست و عقبماندگی خود را جبران کنیم؟
اندیشمندان و اصلاح طلبان جامعه، وجود نظم و قانون و داشتن علم و فناوریهای جدید را عامل پیروزی تشخیص دادند و چاره کار را، دست یافتن به آنها از راه تاسیس مراکز علمی و فنی، استخدام معلمان و مشاوران خارجی، اعزام محصل به خارج، انتشار روزنامه، ترجمه و تالیف کتابهای علمیو فنی و برقراری ارتباط با کشورهای پیشرفته یافتند؛ و به دنبال فرصت مناسب برای عملی کردناین کارها بودند.
با روی کار آمدن میرزا تقیخان امیرکبیر و استقرار سلطنت ناصرالدین شاه ١٢٦٤ ه. ق، اقدامات اصلاحی همه جانبهای در کشور آغاز شد که یکی از آنها تاسیس دارالفنون و آغاز آموزش علوم و فنون جدید درایران بود. اما ابتدا دارالفنون به ساختمان، معلم، برنامه، کتاب درسی و وسایل کار و بودجه نیاز داشت که آنها را امیرکبیر برنامهریزی کرد.
ابتدا امیرکبیر زمین ساختمان را نزدیک کاخهای سلطنتی و در مجاورت میدان توپخانه از هر جای دیگر مناسبتر تشخیص داد و پس از موافقت شاه از میرزا رضاخان مهندس تبریزی خواست نقشه ساختمان را تهیه کند. میرزا رضاخان نقشه عمارت را شبیه سربازخانهای که در انگلیس دیده بودترسیم و آماده کرد. معمار ساختمان، استاد محمدتقی معمارباشی جد مادری کامران میرزا، پسر ناصرالدین شاه بود که در مدت دو سال (از ١٣٦٦ تا ١٣٦٨) ساختمان را به پایان رساند.
امیرکبیر نسبت به پیشرفت کار ساختمان و تاسیس مدرسه بسیار علاقهمند بود به طوری که هر وقت فرصتی مییافت به سرکشی ساختمان و کار بنایان میپرداخت. همزمان با شروع کار ساختمان مدرسه، امیرکبیر از داودخان که زبان فرانسه میدانست، درخواست کرد که به اتریش برود و شش نفر معلم دانا و ماهر اتریشی را برای مدت شش سال استخدام کند. سالانه با هزینه رفت و آمد حقوق هر معلم را حداکثر چهار هزار و چهارصد تومان مشخص کرد.
پس از مدتی دستور داد که یک معلم که فیزیک و شیمی و دواسازی درس بدهد و دو نفر که در معدن سررشته داشته باشند، استخدام کند.
جان داودخان، مترجم اول دولت، پس از سفر به اتریش هفت معلم، هر یک به مدت پنج سال، با قراردادی مشخص استخدام کرد و بهایران فرستاد. پنج نفر از استادان درست دو روز پس از عزل امیرکبیر از صدارت به تهران رسیدند و استقبال شایستهای از آنها نشد. این استادان رشتههای پیاده نظام، توپخانه، مهندسی، طب و جراحی، داروسازی و معدن را دایر کردند.
در آن زمان افرادی که بتوانند در کلاس درساین استادان آموزش لازم را دریافت کنند وجود نداشت، نزدیک به ١٥٠ نفر جوان بین چهارده و شانزده ساله که توانایی خواندن و نوشتن داشتند و اغلب از خانوادههای اعیان و شاهزادگان بودند برای آموزش در دارالفنون انتخاب شدند. البته این گروه آمادگی یادگیری نداشتند و استادان هم به زبان خارجی (اغلب به فرانسه) تدریس میکردند و مترجمان به طور همزمان مطالب آنها را ترجمه میکردند. این کار با مشکلات و مسائل فراوانی همراه بود. با وجود این، استادان خارجی مردان تجربه و عمل بودند و آموزش آنها عملی و تجربی بود.
نخستین کتابهای درسی را، پس از چند سال که استادان خارجی در کلاسها به طور عملی تدریس کرده بودند، مترجمان آنها با استفاده از یادداشتهایی که خود آماده ساخته بودند و یا کتابهایی که آن استادان از خارج آورده یا دراینجا نوشته بودند، فراهم آوردند.
این کتابها در چاپخانه دارالفنون به صورت چاپ سنگی تهیه میشد و در دسترس دانشجویان قرار میگرفت. علاقه و پشتکار اولین گروه معلمانایرانی و خارجی دارالفنون بسیار چشمگیر بود. آنها همه لوازم کار خود اعم از کتاب، آزمایشگاه، کارگاه، عکاسخانه و چاپخانه را شخصا تهیه کردند و با آنکه دانشجویان آنها فرزندان شاهزادگان و درباریانی بودند که آمادگی و پشتکار لازم را نداشتند، باز هم توانستند دانش آموختگانی را تربیت کنند که برای آنان جانشینان شایستهای باشند.
ارسال نظر