7 پرده از داستان افزایش قیمت نفت(بخش نخست)

ریچارد نیکسون

مهندس قباد فخیمی از معدود مدیران ارشد نفت در رژیم گذشته بود که پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز مدتی در مدیریت‌های بالا در این بخش باقی ماند. «سی سال نفت ایران از ملی شدن نفت تا انقلاب اسلامی» کتابی است که وی نوشته و در سال ۱۳۸۷ توسط انتشارات مهراندیش چاپ شده است. قباد فخیمی در این کتاب ضمن بیان خاطرات دوران فعالیتش در صنعت نفت تلاش کرده است مسائل این صنعت را در ابعاد کلان و در سطح جهان مطرح کند. فصل نهم کتاب او درباره افزایش قیمت نفت در جهان است که آن را در ۷ پرده از «دوران نیکسون» تا «جنگ در خاورمیانه» بررسی کرده است. مزیت این نوشته این است که در ضمن بحث‌های جهانی درباره تحولات قیمت نفت، رفتار ایران نیز کالبدشکافی شده است.

پرزیدنت لیندون جانسون در نوامبر ۱۹۶۳، بعد از ترور پرزیدنت کندی، به عنوان سی و پنجمین رییس جمهور آمریکا منصوب و در انتخابات سال ۱۹۶۴ به پیروزی مجدد رسید و به کار خود به عنوان رییس جمهور آمریکا ادامه داد. در دوران رییس جمهوری جانسون، مشکلات مربوط به جنگ ویتنام و آلودگی آمریکا به این جنگ موجب ایجاد اختلافات داخلی شدید در موافقت و مخالفت با جنگ در جامعه آمریکا شده بود. جانسون بر اساس نظرات مشاوران نظامی در اوایل دوره ریاست جمهوری خود تصور می‌کرد که با به‌کاربردن قدرت نظامی، در مدتی کوتاه به جنگ ویتنام پایان خواهد داد. با این امید در ۱۵ فوریه ۱۹۶۵ یعنی یک ماه بعد از شروع دوره جدید ریاست جمهوری، دستور حمله گسترده به ویتنام شمالی و بمباران هانوی؛ پایتخت آن کشور را صادر نمود، اما در مدتی کوتاه متوجه گردید که این امید انتظاری بیهوده بوده است و حمله گسترده آمریکا که تعداد سربازان آن کشور را از حدود ۶۰ هزار به ۵۰۰ هزار نفر افزایش داد و آمریکا را درگیر جنگی خانمانسوز نمود، نه تنها توفیقی در عملیات جنگی به وجود نیاورد، بلکه ملت آمریکا را با مشاهده جنازه‌های سربازان کشته شده چنان ملتهب نمود که ثبات حکومت و اقتدار آمریکا را در جهان به خطر انداخت. کوشش جانسون برای پیداکردن راه‌حل سیاسی برای خاتمه جنگ با مخالفت مشاوران نظامی بی‌نتیجه ماند و چون آمریکا در دوراهی بحران گرفتار شده بود، جانسون مصلحت را در آن دید که به خاطر حفظ اتحاد کشور خود را بازنشسته نماید و از شرکت در انتخابات دور دوم ریاست جمهوری کناره‌گیری کند.

با کناره‌گیری لیندون جانسون، سناتور رابرت کندی برادر رییس جمهور فقید آمریکا که در دوران ریاست جمهوری او در مقام دادستان کل آمریکا، اقدامات فراموش نشدنی در زمینه از بین بردن محدودیت حقوق اجتماعی اقلیت سیاه‌پوست آمریکا و مبارزه با سازمان‌های بزرگ مافیای آمریکا به عمل آورده بود، داوطلب نمایندگی حزب دموکرات برای انتخابات ریاست جمهوری گردید. مبارزات فشرده ای بین او و سناتور همفری یکی از اعضای برجسته سنا و حزب دموکرات آمریکا برای احراز نمایندگی آن حزب به عمل آمد، ولی همه آمار و شواهد کار حاکی از آن بود که سناتور کندی با برخورداری از توجه ملت آمریکا به برادر فقیدش که فردی آزادی‌خواه، طرفدار برابری و مساوات همه افراد ملت آمریکا، حمایت از ضعفا و خودداری آمریکا از حمایت حکومت‌های خودکامه در جهان سوم بود، نه تنها سناتور همفری را در مبارزات داخلی حزب شکست خواهد داد، بلکه با پیروزی قاطع بر ریچارد نیکسون کاندید منتخب حزب جمهوری‌خواه، غلبه خواهد نمود و به عنوان سی‌وششمین رییس جمهور آمریکا انتخاب خواهد گردید، اما در آخرین روز مبارزه مقدماتی حزب دموکرات در ایالت کالیفرنیا که به پیروزی چشمگیر رابرت کندی منجر شده بود دقایقی قبل از نطق اعلام پیروزی‌‌اش در هتل آمباسادور در شهر لوس آنجلس که ستاد انتخاباتی او در آنجا قرار داشت، توسط فردی ناشناس و اردنی‌الاصل ترور شد و به قتل رسید. رابرت کندی از نظر مقابله با حکومت‌های خودکامه جهان سوم که به دلایل مبارزه با کمونیسم دوست و هم‌پیمان آمریکا به شمار می‌آمدند به مراتب از برادر فقیدش استوارتر و مصمم‌تر بود و به‌خصوص در رابطه با ایران از حوادث کودتای ۲۸ مرداد انتقاد می‌کرد، با گروه‌های مخالف دولت ایران در آمریکا ارتباط داشت و خواهان برقراری دموکراسی و اجرای مقررات قانون اساسی در ایران بود. این قتل‌ها، خاطرات ترورهای سیاسی قبل از ملی شدن نفت در ایران را زنده می‌کرد و این تصور را به وجود می‌آورد که این قتل‌ها نیز مانند حوادث کشورهای جهان سوم ریشه‌های سیاسی دارد و در مرکز دموکراسی جهانی در مدتی کمتر از چهارسال دو شخصیت برجسته آمریکا که خواهان تغییرات اساسی در داخل آمریکا و در سیاست خارجی آمریکا بودند از صحنه خارج شدند و میدان را برای طرفداران ادامه سیاست‌های استعماری خالی کردند. ستاره اقبال ریچارد نیکسون معاون ریاست جمهوری پرزیدنت آیزنهاور و یکی از طراحان کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ ایران که قبلا در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۹۶۰ در مقابل جان‌اف‌کندی و بعدا در مبارزات انتخاباتی فرماندار ایالت کالیفرنیا شکست خورده بود و با سنت معمول در آمریکا یک کاندیدای مطرود به شمار می‌رفت با مرگ رابرت کندی ناگهان تابناک گردید و با شکست سناتور هیوبرت همفری به عنوان سی‌وششمین رییس جمهور آمریکا انتخاب و در اواسط ژانویه ۱۹۶۹ آغاز به کار کرد.

پرزیدنت نیکسون یک سیاستمدار حرفه‌ای و از سال ۱۹۶۰ پس از خاتمه ریاست جمهوری ژنرال آیزنهاور، در آرزوی به دست آوردن قدرت بود و در این راه از هیچ اقدامی فروگذار نمی‌کرد. طی سال‌ها که در انتظار مانده بود با دوستان مختلفش در تندروترین جناح حزب جمهوری‌خواهان که شیوه‌های حکومت مدل امپراتوری را در سر دارند، برنامه از پیش تدوین شده برای تثبیت قدرت در آمریکا و در جهان داشت. در رابطه با ایران هر قدر جان‌اف‌کندی و رابرت کندی به شاه ایران توصیه می‌کردند از حکومت دیکتاتوری پرهیز، اصول دموکراسی را در کشور اجرا و درآمد نفت ایران را صرف بهبودی وضع اجتماعی نه مصارف نظامی کند، ریچارد نیکسون مسیری صد‌و‌هشتاد درجه در جهت مخالف را که عبارت بود از دیکتاتوری مطلق شاه و مصرف درآمد نفت برای خرید بی‌محدودیت تسلیحات نظامی از آمریکا، برای حفظ منافع آن کشور در خلیج‌فارس، انتخاب کرد تا شاه را راضی و ملت ایران را ناراضی کند.

پرده اول: پرزیدنت ریچارد نیکسون

در کمتر از دوماه پس از شروع ریاست جمهوری، ریچارد نیکسون در مارچ ۱۹۶۹ کمیته جدیدی به نام کمیته کنترل واردات نفت از اعضای کابینه خود با مشارکت وزیر کار، رییس کمیته جورج شولتز و عضویت وزرای دفاع، خزانه‌داری، کشور، بازرگانی و مدیر دفتر برنامه‌های اضطراری ایجاد کرد تا این کمیته، مقررات دولت فدرال آمریکا درباره واردات نفت به آمریکا را بررسی و برای رفع مشکلات آن پیشنهادهای جدید ارائه نمایند. کمیته مورد بحث پس از حدود یک سال رسیدگی گزارشی منتشر کرده و رییس‌جمهور در تاریخ ۲۰ فوریه ۱۹۷۰ بیانیه‌‌‌ای صادر نمود تا نتیجه این مطالعات را به اطلاع ملت آمریکا و جهانیان برساند.

بررسی سیاست جدید انرژی آمریکا

مدتی از صدور این بیانیه نگذشته بود که اطلاعیه خودکفایی انرژی و واردات نفت از طریق سفارت آمریکا در تهران به دربار شاهنشاهی واصل و از آنجا به دستور شاه به شرکت ملی نفت و به دستور دکتر اقبال برای رسیدگی به معاون مدیر امور بین‌المللی، دکتر پرویز مینا احاله گردید. دکتر مینا این اطلاعیه را به واحد پروژه‌های مشارکت خارج از کشور به نام من ارسال نمود و کمیسیون مخصوصی با عضویت مهندس رضا عظیمی حسینی از امور بازاریابی و صادرات، مهندس حسن مصطفوی کاشانی هماهنگ‌کننده امور مدیریت تولیت و عملیات نفتی که تحت نظر و مدیریت مهندس فتح الله نفیسی اداره می‌شد تشکیل و من را مامور رسیدگی به آن نمود. این اطلاعیه مربوط به گزارش کمیته مخصوص رسیدگی به مساله واردات نفت بود، اما هیچ پیوستی و هیچ‌گونه اشاره‌ای به بیانیه ۲۰ فوریه ۱۹۷۰ پرزیدنت نیکسون نداشت، ولی به طوری که در متن بیانیه ملاحظه می‌شود این اطلاعیه تهیه شده بود تا کشورهای دوست را در جریان مطالعاتی که در دست انجام بود، قرار دهد و از نظرات آنها مطلع شود.