نفت ایران - اقتصاد بدون نفت ایران-۲
مجادله کارتل با ایران
کشورهای نفتخیز مستقر در خاورمیانه شاید به لحاظ سیاسی با یکدیگر تخالف داشته باشند، اما سرنوشت اقتصادی مشترک آنها موجب میشود که با یکدیگر پیوند داشته باشند. انگلیسیها به عنوان یک کشور استعمارگر در قرن بیستم و یک کشور نیرومند اقتصادی، در اکثر بازیهای نفتی حاضر بوده است. مصطفی علم، نویسنده کتاب نفت، قدرت و اصول این مسائل را تشریح کرده است که میخوانید. وزارت خارجه انگلیس باز هم زیر بار نرفت و گفت راهزنان دریایی نمیتوانند کار زیادی انجام دهند، چه کمپانیهای عمده نفت در موقعیتی هستند که میتوانند آنها را از تسهیلات توزیع و تصفیه محروم سازند.
اما پشت این ظاهر سرد و بیتفاوت، عملا انگلیسها در وضع وحشتزدهای به سر میبردند، چه آمریکاییها که نگران آن بودند سقوط اقتصادی ایران به دستیابی کمونیستها به امتیازات سیاسی منجر خواهد شد، دیگر به طور کلی مقررات تحریم نفتی ایران را رعایت نمیکردند.
دیکسن که میگفت «بگذار مصدق در آتش نفت خودش بسوزد» اینک به وزارت خارجه آمریکا اعلام میکرد «هیچ نشانهای از پیشرفت کمونیستها دیده نمیشود.» او به سر راجر مکینز که به عنوان جانشین سر اولیور فرانکز به سفارت انگلیس در واشنگتن منصوب شده بود، دستور داد: «فعلا با آمریکاییها بازی کنید، اما نه تا آن حدی که کاسه صبرشان لبریز شود.»
پیتر رمزبوتهام از اداره روابط اقتصادی وزارت خارجه انگلیس پیشنهاد میکرد، «آمریکاییها را در اتخاذ یک سیاست نفتی درازمدت آلوده کنید که به سادگی نتوان خصوصیت آن را نمونهای از سیاست سرسختانه و منفی انگلیس تلقی کرد.»
آنچه «کارتل نفتی» را بیش از همه چیز ناراحت میکرد، این بود که ادامه فروش نفت ارزانقیمت ایران، منجر به سقوط چشمگیری در بهای نفت تمامی مناطق خاورمیانه شده بود. کمپانی شل پیشنهاد میکرد که کمپانیهای نفتی انگلیسی و آمریکایی برای تثبیت قیمتهای نفت، از طریق پایین آوردن سطح تولید نفت با یکدیگر همکاری کنند. با وجود این برای برقراری چنین همکاریهایی بایستی در انتظار پیدا شدن راهحلی برای قوانین ضدتراست آمریکا میماندند.
البته دولت ایران نیز به نوبه خود هنوز نگران آن بود که ممکن است نتواند بر قدرت کارتل فائق آید. (NIOC) ظرف ۱۸ ماه از ابتدای سال ۱۹۵۲ فقط موفق به فروش ۱۱۸ هزار تن از نفت خود شده بود که در مقایسه با فروش ۳۱ میلیون تنی نفت ایران در سال ۱۹۵۰ توسط (AIOC) رقم بسیار ناچیزی را تشکیل میداد، اما کاظم حسیبی که مشاور نفتی مصدق بود، اطمینان داشت تخفیفهای عظیم ایران سرانجام تحریم را کاملا در هم خواهد شکست و امکان فروش مقادیر هنگفتی نفت به وجود خواهد آمد. او استدلال میکرد اگر ما فقط بتوانیم سالانه پنجمیلیون تن نفت خام و سهمیلیون تن محصولات نفتی تصفیه شده بفروشیم، در مقابل ۷۰ میلیون دلار عایدی خواهیم داشت که دو برابر میزانی است که (AIOC) بابت فروش سالانه ۳۱ میلیون تن نفت ایران به ما پرداخت میکرد. بنابر گزارشهای اطلاعاتی آمریکاییها، از آنجا که بعضی از کشورهای تولیدکننده نفت برای جایگزین کردن خلا نفت ایران سطح تولید خود را بالا برده بودند، کل مقدار نفتی که ایران قادر بود بفروشد، در سال از ۵/۳ میلیون تن نمیتوانست تجاوز کند.
به عنوان بخشی از اقدامات انگلیس، به منظور فلج ساختن ایران از لحاظ اقتصادی دولت آن کشور به بانک آف انگلند (بانک مرکزی بریتانیا) دستور داد قابلیت تسعیر موجودی استرلینگ ایران را عملا غیرممکن سازد. وقتی ایران اعتراض کرد که اقدام انگلیس مغایر اصول حاکم بر مقررات بینالمللی بانکداری و بازرگانی است، پاسخ این بود که اقدام دولت ایران «که بریتانیا را از منافع خود در نفت آن کشور محروم ساخته» برای دولت اعلیحضرت پادشاه انگلستان «راهی باقی نگذارده... جز آنکه تسهیلاتی را که قبلا برای دولت ایران در نظر گرفته بود، به علت اهمیتی که نفت آن کشور برای اقتصاد بریتانیا دارد، لغو نماید.» در چنین شرایطی مصدق نگران شد که ممکن است انگلیس از این حد هم فراتر رفته و ۷۰ تن طلایی را که در حسابهای دولت ایران وجود داشت و بخش اعظم آن در «اتاوا» (کانادا) و «پرتوریا» (آفریقای جنوبی) نگاهداری میشد، ضبط نماید. مصدق ابتدا تصمیم گرفت این طلاها را به بانک ذخایر فدرال نیویورک منتقل کرده و در آنجا سپرده نماید، اما سرانجام از یک تصمیم خود منصرف شد. بریتانیا برای آنکه مطمئن شود ایران کماکان از لحاظ تهیه ارز در مضیقه خواهد ماند، به طور مداوم جلوی اعطای هرگونه کمک مالی از طرف آمریکا را میگرفت. مصدق در عکسالعمل به فشار اقتصادی انگلیس برای در هم شکستن دولت وی، روز ۲۹ ژوئن ۱۹۵۲ اعلام کرد که حاکمیت ایران را وجهالمصالحه عایدات نفت نخواهد کرد. وی گفت: «اگر ملت ایران... آرزومند است موقعیت و شخصیتی را که شایسته آن است حفظ کند، نباید در برابر محرومیتها، در دادن قربانی و اصرار به حفظ وفاداری نسبت به سرزمین خویش تزلزلی به خود راه دهد... ما نبایستی این امر را تحمل کنیم که در شرایطی زندگی نماییم که در آن اثری از آزادی و استقلال به چشم نخورد.»
ارسال نظر