۵۰سال نفت ایران-۲
کافتارادزه امتیاز نفت شمال را خواست
اتحاد شوروی تحت اداره کمونیستها، در اوایل تاسیس تلاش میکرد در مناسبات با دنیای اطراف و به ویژه همسایههای مهم مثل ایران تحول بنیادین در مقایسه با دوران تزار نشان دهد، اما در ادامه چنین چیزی را به زیان خود تشخیص داد. رهبران این کشور با استفاده از نفوذ حزب توده که به لحاظ ایدئولوژیکی به شوروی نزدیک بود، در ایران منشا اثر باشد و سرانجام به این فکر افتاد که از ایران امتیاز بگیرد، در حالی که ایران در موقعیت سیاسی دشواری بود، سرانجام کافتارادزه در گفتوگو با روزنامهها خواستار امتیاز نفت شمال ایران میشود.
نیروهای متفقین در تبریز
اتحاد شوروی تحت اداره کمونیستها، در اوایل تاسیس تلاش میکرد در مناسبات با دنیای اطراف و به ویژه همسایههای مهم مثل ایران تحول بنیادین در مقایسه با دوران تزار نشان دهد، اما در ادامه چنین چیزی را به زیان خود تشخیص داد. رهبران این کشور با استفاده از نفوذ حزب توده که به لحاظ ایدئولوژیکی به شوروی نزدیک بود، در ایران منشا اثر باشد و سرانجام به این فکر افتاد که از ایران امتیاز بگیرد، در حالی که ایران در موقعیت سیاسی دشواری بود، سرانجام کافتارادزه در گفتوگو با روزنامهها خواستار امتیاز نفت شمال ایران میشود. همینکه دولت شوروی اطمینان پیدا کرد که در تهران مذاکراتی برای واگذاری امتیازهای نفت به شرکتهای خارجی در جریان است، به فکر این افتاد که از موقعیت استفاده کرده و هیاتی به ایران اعزام دارد تا تقاضای امتیاز نفت شمال را بکند. در تاریخ ۱۵ شهریور ۱۳۲۳ مجید آهی، سفیر ایران در مسکو به دولت تلگراف کرد که هیاتی برای مذاکره راجع به نفت خوریان از طرف دولت شوروی به تهران خواهد آمد. در جواب دولت اطلاع میدهد که از ملاقات و مذاکرات حضوری که به نفع دو کشور باشد کمال مسرت حاصل خواهد شد. در تاریخ ۲۴ شهریور هیات مزبور به ریاست کافتارادزه وارد تهران شد و پس از مسافرتی به سمنان و سایر نقاط شمالی به تهران مراجعت کرد و در یک مصاحبه مطبوعاتی چنین اظهار داشت: من در راس یک هیات دولتی به منظور مطالعه وضع شرکت نفت خوریان و تحصیل اطلاعات در مورد منابع طبیعی نفت شمال وارد ایران شدهام و با اجازه دولت خود پیشنهادی به دولت ایران تقدیم خواهم داشت که امتیاز کشف و استخراج نفت در مناطق شمالی ایران به دولت شوروی واگذار گردد.
در تاریخ ۲۷ مهرماه ۱۳۲۳ محمد ساعد، نخستوزیر در مجلس شورای ملی خطابهای ایراد کرده و گفت مذاکراتی با شرکتهای خارجی در باب واگذاری امتیازات نفت در جریان بوده است، ولی دولت در تاریخ یازدهم شهریور ۱۳۲۳ تصمیم گرفت که قبل از روشن شدن وضع اقتصادی و مالی دنیا و استقرار صلح عمومی مطالعه اعطای هیچگونه امتیاز خارجی مقتضی و ضروری نمیباشد.
در تاریخ سوم آبانماه ۱۳۲۳ کافتارادزه مصاحبه مطبوعاتی ترتیب داد و به اربابان جراید شرح مفصلی راجع به فواید امتیازی که دولت شوروی تقاضا کرده است بیان کرد و گفت که نخستوزیر در مذاکرات خود با او نه تنها حسن تلقی کامل و وارد بودن در موضوع را اظهار نمود، بلکه برای انجام کار هم وعده مساعدت داد و در پایان مصاحبه گفت اکنون معلوم شده که دولت ایران تصمیم گرفته است مطالعه واگذاری امتیاز را به پایان جنگ موکول سازد و این تصمیم در محافل شوروی کاملا به طور منفی تلقی گردیده است و دولت ایران به وسیله چنین رویهای در راه تیرگی مناسبات بین دو کشور قرار گرفته است.
در تاریخ هفتم آبان نخستوزیر مصاحبهای با جراید کرد و اظهار داشت که عنوان آمدن هیات شوروی به ایران برای مذاکره در باب نفت خوریان بود نه برای نفت شمال و پس از آمدن کافتارادزه و عنوان اینکه نفت شمال را میخواهند به ایشان اطلاع دادیم که هیات دولت تصمیم گرفته است تا پایان جنگ هیچ امتیازی داده نشود و بعد نخستوزیر اظهار داشت علت تصمیم دولت این است که اولا در این موقع که نیروی سه دولت متفق در ایران هست هر امتیازی با هر شرطی که داده شود افکار عام این طور تلقی خواهد کرد که شاید دولت آزادی نظر و آزادی تصمیم را در دادن امتیاز نداشته است. ثانیا در حال حاضر وضع اقتصادی دنیا روشن نیست و بعد از جنگ البته بهتر میتوان تشخیص داد که به چه ترتیب و با چه شرایطی امتیاز بدهیم. ثالثا مذاکراتی که در کنفرانس نفت در واشنگتن به عمل آمده موضوع را در بلاتکلیفی و ابهام قرار داده است. رابعا تمام گزارشهایی که از نمایندگان دولت در خارج رسیده تاکید میکند که تا پایان جنگ هیچ امتیازی داده نشود.
پس از مصاحبههای فوق روزنامههای حزب توده و هواخواهان آنها حملات شدیدی به دولت کردند و حزب مزبور با وجود اینکه یکی از پیشوایان آن در مجلس صریحا مخالفت با دادن هر امتیازی کرده بود دستههایی برای طرفداری از اعطای امتیاز نفت به روسها در خیابانهای شهر راه انداخته و خواهان تغییر تصمیم دولت شدند و در مقابل هم از طرف مردم تظاهراتی بر ضد اظهارات کافتارادزده به عمل میآمد. چند هفته این حملات و تظاهرات ادامه داشت تا آنکه دکتر مصدق در جلسه یازدهم آذرماه ۱۳۲۳ طرحی به قید دو فوریت به تصویب مجلس رساند که ماده اول آن می گفت هیچ نخستوزیر و وزیر و کفیل وزارتخانه و معاون نمیتواند در باب امتیاز نفت با هیچ یک از نمایندگان رسمی و غیررسمی دول مجاور و غیرمجاور یا نمایندگان شرکتهای نفت و هر کس غیر از این مذاکراتی که اثر قانونی دارد بکند. در ماده دوم این لایحه گفته شده بود که نخستوزیر و وزیران میتوانند برای فروش نفت و طرزی که دولت ایران معادن نفت خود را استخراج و اداره میکند مذاکره نمایند و از جریان مذاکرات باید مجلس شورای ملی را مستحضر نمایند و در ماده سوم و چهارم مجازاتهای سنگین برای متخلفین منظور کرده بود.
قبل از تصویب طرح فوق، دکتر مصدق نطقی به شرح زیر ایراد کرد: «هیچکس نمیتواند بگوید که نفت نباید استخراج شود یا اینکه نفت شمال به جنوب برود و در آنجا به آمریکا فروخته شود. هیچ کس نمیتواند منکر این اصل اقتصادی شود که هر قدر مخارج استخراج واداری و کرایه کم شود نفت بهتر میتواند در بازار بینالمللی رقابت نماید و باز کسی نمیتواند منکر شود که اگر دولت شوروی با متفقین ساخت و موانع گرفتن امتیاز را از بین برداشت دیگر خریدار نفت نیست و استخراج نفت به دست خودمان محال است. آنهایی که استخراج نفت را به بعد از جنگ محول میکنند غیر از اجرای مقاصد بیگانگان نظری ندارند. آقای نخستوزیر من عقیده خود را در مقابل خدا و وجدان گفتم و اگر قصور کنید شما و هیات شما را خادم به مملکت نمیدانم. باید به استخراج نفت به دست خود ما اهمیت بدهید و برای این کار وزارت خاصی تشکیل دهید و هر چه زودتر یک وزیر صاحب عقیده و کاردان معین کنید و برای مردم بیکار تهیه کار نمایید که صلاح ما و متفقین در این است، زیرا ما باید بین متفقین مجاور و دوست فاصله باشیم و صلح عالم را تامین کنیم.
روز بعد یعنی در جلسه دوازدهم آذرماه ۱۳۲۳ نماینده قوچان (غلامحسین رحیمیان) طرحی برای الغای امتیاز نفت جنوب به مجلس تقدیم نمود که متن آن به قرار زیر بود: ماده واحده مجلس شورای ملی ایران امتیاز نفت جنوب را که در دوره استبداد به شرکت دارسی واگذار شده و در دوره دیکتاتوری نیز آن را تمدید و تجدید نمودهاند به موجب این قانون الغاء مینماید.
رحیمیان پس از قرائت طرح پیشنهادی خود خطاب به دکتر مصدق نموده و گفت: «آقای دکتر شما که طرح مقید دیروز را راجع به عدم اعطای هرگونه امتیاز به خارجیها پیشنهاد کردید و تصویب شد، اکنون باید اولین کسی باشید که این طرح را امضا کنید.»
دکتر مصدق از امضای طرح فوق استنکاف کرده و گفت نمیتوانیم قرارداد را یک طرفه فسخ نماییم.
پس از تصویب قانون منع اعطای امتیاز نفت شمال کافتارادزه به روسیه مراجعت نمود و همه کس میدانست که رنجش روسها از این بابت عواقب وخیمی را در بر خواهد داشت.
سازش بین آمریکا و انگلیس
همانطور که پس از جنگ اول جهانی شرکتهای نفت آمریکا تبلیغات دامنهداری راجع به کم شدن ذخایر نفتی آمریکا کردند و با کمک دولت خود توانستند در منابع نفت خاورمیانه سهم بسزایی تحصیل نمایند، در جنگ دوم هم فغان و فریاد برداشتند که عملیات جنگی موجب شده است که قسمت عمده مصرف نفت متفقین از منابع آمریکا تامین گردد و سزاوار است که جبران این کار بشود.
در ماه فوریه ۱۹۴۳ کمیته مخصوص سنای آمریکا که مامور بررسی برنامه دفاع ملی بود و ریاست آن با سناتور ترومن بود، گزارش خود را درباره وضع نفت در موقع جنگ منتشر نمود. در این گزارش شرح مبسوطی راجع به کاهش ذخایر نفتی آمریکا بیان شده و پیشنهاد کرده بود که اتباع آمریکا بایستی بیش از پیش ذخایر نفتی سایر کشورها و به خصوص خاورمیانه را به دست آورده و دولت آمریکا باید از سرمایهداران آمریکایی که به این کار مبادرت میکنند نهایت تقویت و پشتیبانی را بنماید. چندی بعد یکی از سناتورهای آمریکا موسوم به سناتور بروستر گزارشی تقدیم مجلس سنای آمریکا نمود که در آن چنین گفته شده بود: «با وجود اینکه بریتانیا ذخایر نفت عمدهای دارد که از ذخایر آمریکا کمتر نیست میزان مصرف آن طوری است که تا یکصد سال دیگر هم ذخایر آن کشور دوام خواهد داشت. در حال حاضر فقط هشت درصد از کل مصرف دول متفق در این جنگ از منابعی که تحت کنترل بریتانیا است تحصیل میشود، در صورتی که هشتاد درصد مصرف دول مزبور را آمریکا تامین مینماید.»
ارسال نظر