روابط ایران و انگلیسمداخلات تاریخی انگلیس در امور ایران-۸
قحطی انگلیسی و کشتار ایرانیان
پس از ۴۰ سال رقابت سخت سیاسی و نظامی در اروپا بالاخره کشورهای اروپایی وارد جنگی خونین با هم شدند که به نام جنگ جهانی اول موسوم شد.
جنگ جهانی اول
پس از ۴۰ سال رقابت سخت سیاسی و نظامی در اروپا بالاخره کشورهای اروپایی وارد جنگی خونین با هم شدند که به نام جنگ جهانی اول موسوم شد. در این جنگ پای ایران نیز وسط کشیده شد، هرچند که ایران اعلام بیطرفی کرده بود، اما مقدمات دخالت در ایران از سال ۱۹۰۷ با قرارداد تقسیم ایران بسته شده بود. انگلیسیها که حالا منافع بسیار مهمی در ایران داشتند لشکریان خود را وارد ایران کردند. در حالی که در بوشهر رزمندگان محلی به شدت در مقابل آنها استقامت میکردند، آنها برای حفظ خطوط لوله نفت و همچنین پالایشگاه تازهساخت آبادان یک تیپ مختلط انگلیسی - هندی را وارد این منطقه کردند. ژنرال دیکسون به عنوان فرمانده کل قوای انگلیسی انتخاب و در ژانویه ۱۹۱۵ وارد ایران شد. او لشکری را به نام «خط خاوری ایران» راهی مناطق سیستان و خراسان کرد تا به زعم خود از ورود نظامیان عثمانی به افغانستان جلوگیری کند.
جنایاتی که انگلیسیها از سال ۱۹۱۷ - پس از انقلاب بلشویکی در روسیه و خروج نظامیان آن از ایران - کردند بیسابقه بوده و جای تعجب دارد که چرا تاکنون به آن پرداخته نشده است.
در حالی که صهیونیستها با تمسک به داستان هولوکاست تمام دنیا را بابت ظاهرا کشتار یهودیها به خود مشغول داشته و ارمنیها نیز به خاطر کشتار کمتر از دو میلیون ارمنی توسط ترکها هنوز این کشور را به چالش میکشند. انگلیسیها به خاطر قتلعام ۱۰ میلیون ایرانی هنوز جوابی ندادهاند و کسی نیز از آنها بازخواست نکرده است. در ادامه این مبحث به این کشتار بزرگ اشاره خواهیم کرد. اقداماتی که انگلیسیها در این زمان در ایران انجام دادند، ایران را به صورت کشوری تحتاشغال آنها درآورد و دولت مرکزی ایران را به هیچ گرفتند. آنچه که در مورد این جنگ در این مجال میآید؛ اندکی است از بسیار آنچه که در ایران تحتاشغال انگلیسیها اتفاق افتاده و باید مورد بررسی بیشتر قرار بگیرد. این سیاستها را «لرد کرزن» وزیر امور خارجه وقت انگلیس که دوست داشت امپراتوری بریتانیا را در آسیا و خاورمیانه کاملا گسترش دهد وضع کرد. او سیاستهایی داشت که در نتیجه آن ایران حتی نتوانست در کنفرانس صلح ورسای که پس از جنگ جهانی اول تشکیل شد نیز به حقوق خود دست یابد.
پلیس جنوب: یکی از دخالتهای آشکار انگلیسیها پس از اشغال ایران، تشکیل نیروی مزدور به نام پلیس جنوب یا SPR بود. این نیرو با توجه به نیازهای استعماری انگلیس و با فرماندهی افسران انگلیسی و نیروی سرباز بومی ایران تاسیس شد. هدف از این نیرو برقراری امنیت در مناطق جنوبی ایران بود و به مدت سه سال کار خود را ادامه داد. این نیرو که در سال ۱۹۱۶ م (۱۳۳۴ هـ ق) تشکیل شد، در زمان اوج خود یعنی در سال ۱۹۱۸ حدود هشت هزار سرباز، درجهدار و افسر ایرانی، هندی و انگلیس داشت. براساس اسناد و مدارک موجود این نیرو در غیاب ارتش انگلیس که سرگرم پیشروی در مناطق شمالی ایران و قفقاز و آسیای مرکزی بود، نقش مهمی در سرکوب مردم جنوب ایفا میکرد و یکی از مهمترین بانیان کشتار بزرگ مردم ایران است.
کشتار بزرگ مردم ایران: جنگ جهانی اول مصیبتهای بسیاری برای مردم ایران داشت. شاید تاکنون بخشهای بسیاری از این مصیبتها ناشناخته مانده باشد، اما بررسی آنها میتواند راه را برای پژوهشهای بیشتر و در نتیجه اعاده حقوق از دست رفته ایرانیان باز کند. اگر بگوییم ایران بزرگترین قربانی جنگ اول جهانی و آن هم بر اثر سیاستهای استعماری انگلیس است، راه دوری نرفتهایم. آنچه که در سال ۱۹۱۷ تا ۱۹۱۹ در ایران اتفاق افتاد هرچند تاکنون از چشم بسیاری به دور مانده است، ولی مورخان انگلیسی که ظاهرا به حقیقتنویسی!! شهرهاند و تاریخ جهان مینویسند نیز به آن اشارهای نکردهاند. در این میان، مرگ ۱۰ میلیون ایرانی بر اثر قحطی ساختگی که انگلیسیها به وجود آوردند، باید بیشتر مورد بررسی قرار گیرد و سران این کشور باید به خاطر این جنایت مورد بازخواست قرار گیرند.
محمدقلی مجد در کتاب «قحطی بزرگ» به این موضوع مهم پرداخته است و پرده از این جنایت بزرگ انگلیسیها در ایران برداشته است. مجد مینویسد: برای بازشناسی جنگ جهانی اول در ایران چهار مرحله شاخص وجود دارد:
در مرحله اول (نوامبر ۱۹۱۴ تا پایان ۱۹۱۵) انگلیسیها، ترکهای عثمانی و روسها بیطرفی ایران را نقض کردند؛ بریتانیا و روسیه برای تقسیم جدید ایران به توافقی پنهانی رسیدند و ایرانیها نیز به کمک آلمانیها برای بیرون راندن روس و انگلیسی منفور، شجاعانه تلاش کردند.
در مرحله دوم (دسامبر ۱۹۱۵ تا مارس ۱۹۱۷) ایران بار دیگر مورد تهاجم روسیه و انگلیس قرار گرفت؛ تلاش عثمانی به سرانجامی نرسید و روسیه و انگلستان بخشهای وسیعی از خاک ایران را به کنترل خود درآوردند. انگلستان که پیشتر بخشهای جنوب غرب ایران- خوزستان را در نوامبر ۱۹۱۴ اشغال کرده بود، از ۱۹۱۵ استیلای خود را بر دیگر مناطق جنوب و غرب ایران گسترش داد: اشغال بوشهر در سال ۱۹۱۵؛ تاسیس پلیس شرق ایران در سال ۱۹۱۵ و ورود هیات سایکس به فارس در سال ۱۹۱۶.
ارسال نظر