قیمت قند و شکر در دوره هرج و مرج

عکس:کارخانه قند کهریزک

به هر حال، حضور بیگانگان و هرج و مرج سیاسی کشور بر ناامنی راه‌ها افزود و سارقین را قادر ساخت به‌راحتی دست به غارت و یغما بزنند. هر روز دسته و گروه جدیدی تشکیل می‌شد و در راه‌ها به باج‌گیری از قوافل می‌پرداختند. اتحادیه تجار طی اعلانی خواهان رسیدگی به امنیت راه‌ها، کاهش ه‍رج و مرج تشکیل نیروی نظامی دولتی برای سر و سامان دادن به این وضعیت شد:

در سنه‌ ماضیه به واسطه سرقت‌های پیاپی، تجار ۴ ماه تعطیل عمومی کرده و متحمل سه کرور ضرر و خسارت شدیم و تقاضای تشکیل ژاندارمری نمودیم،‌ ابدا نتیجه نبخشید. اکنون وضع راه به مراتب از سابق بدتر، قوافل که از دهکرد به اصفهان می‌آید در این راه جعفر‌قلی خان به شراکت دیگران شتری ۱۵ قران باج می‌گیرد. از اصفهان به طهران حرکت می‌کند. در اصفهان احمد‌‌خان مورچه‌خورتی شتری ۵ قران، سوار بختیاری در مورچه‌خورت شتری ۳ قران رضاخان جوزانی در جوشقان شتری یک تومان، مجموع شتری ۳۵ قران، کاش این پول را می‌گرفتند قوافل سلامت می‌رفت. هر مرتبه دویست بار، صدبار هم سرقت می‌شود.

علاوه برباج‌های غیر قانونی یاد شده، دولت نیز بر برخی راه‌ها حق‌‌العبور تعیین کرده‌ بود. به طور مثال، اداره مالیات به عنوان حق‌العبور راه شمیران از هر اتومبیل و درشکه به میزان مشخصی مالیات دریافت می‌کرد. به رغم فعالیت‌های دولت‌های بیگانه در ایجاد راه‌های شوسه و افتتاح راه‌آهن در مناطق مورد نیاز، به دلیل محدود بودن این امکانات، رفت و آمدهای کاروان‌های تجاری و قوافل ارزاق همچنان با مشکل بسیار روبه رو بود. وسایل حمل و نقل جدید،‌ مانند کامیون و اتومبیل نتوانست گسترش یابد و همچنان عمده حمل و نقل کشور به وسیله قاطر و شتر صورت می‌گرفت. از آنجا که دولت‌های درگیر در جنگ برای جا به جایی محموله‌ها و مواد مورد نیاز سربازان خود شروع به خریدن، یا خارج کردن قاطرها و شترهای موجود از ایران کردند، کشور دچار بحران وسایل حمل و نقل گردید. البته کمبود علوفه و کاهش واردات شتر که معمولا از ایلات ترکستان خریداری می‌شد، همچنین کمبود قاطر که در بین عشایر غرب کشور پرورش داده می‌شد و به دلیل نیاز ارتش عثمانی تمامی آنها به کشور مزبور فرستاده می‌شد از دیگر عوامل این بحران بود. انگلیسی‌ها نیز کلیه حیوانات بارکش را برای عملیات نظامی خود در بین‌‌النهرین خریده بودند؛ این عوامل موجب کاهش شدید وسایل حمل و نقل گردیده بود. علاوه بر خریدن و به کارگیری کلیه امکانات حمل و نقل کشور توسط دولت‌های درگیر، در صورت مشاهده مکاری‌ها و صاحبان حیوانات باربر، آنان را وادار به حمل بارهای خود می‌کردند. این عوامل جا به جایی مایحتاج عمومی مردم را دچار اشکال ساخت و موجب گشت که در هنگام کمبود ارزاق، ایالت‌های مجاور قادر به کمک رسانی به یکدیگر نباشند. کمبود وسایل حمل‌و‌نقل از عوامل افزایش قیمت‌ها، افزایش فوق‌العاده‌ کرایه حمل‌و‌نقل و محدودیت‌های تجاری بود. به نوشته روزنامه ایران: اثرات همین بحران و قلت وسایل حمل و نقل است که از مازندران به طهران در صورتی که بیش از پنج ـ شش منزل راه نیست، کرایه خرواری به هفتاد تومان بالغ گشته است و با تصدیق به گرانی نرخ کاه و جو باز هم هر قدر مخارج قاطر تخمین شود با کرایه آن متناسب نخواهد بود. اگر این نکته را تشخیص دهیم که هر یک من قندی که امروز در طهران مصرف می‌شود و یک‌من پنج تومان خریداری می‌نماییم، یک من سه تومان و نیم‌ و چهار تومان از بندر اهواز یا بوشهر تنها کرایه بر می‌دارد نتیجه فقدان وسایط نقلیه را بهتر تمیز خواهیم داد.

در گزارش‌های مربوط به علل کمبود ارزاق به خشکسالی و فقدان آب در سال ۱۹۱۷ اشاره شده است. این خبر می‌افزاید، در سال پیش از آن با وجود فراوانی باران و کثرت آب و برطرف شدن خطر هرگونه آفت زراعتی، باز هم کمبود همچنان وجود داشت. هر چند وضع بد کشاورزی و خشکسالی از عوامل مهم کاهش محسوب می‌گردید، با این حال در بیشتر منابع، کرارا‌ به احتکار و انباشت کالاهای مورد نیاز مردم به منظور افزایش قیمت و به دست آوردن سود بیشتر به عنوان عامل اساسی کمبودها اشاره شده است. برخی تجار و ملاکین یا متنفذین اجتماعی با دست زدن به احتکار، سرمایه‌های کلانی به دست آوردند.

یکی از این افراد شخصی به نام حاج یمین‌الملک بودکه املاک خالصه را از دولت اجاره کرد. در سال تصدی وی میزان غله وارده به انبار دولتی از ۴۲ هزار خروار به ۲۷ هزار خروار رسید و بقیه آن به سرمایه شخصی وی مبدل گشت.

در مقاله‌ای تحت عنوان «باز هم آذوقه طهران و ولایات» با بررسی مقدار گندم و جو زمین‌های اطراف تهران ثابت می‌شود که این مقدار محصول برای اصلاح نان تهران به راحتی کافی بوده است، ولی آنچه وضع ارزاق و نان را بسیار بحرانی ساخته بود، احتکار و انباشت آ‌ذوقه مورد نیاز مردم توسط محتکرین بوده است.