جنگ در آفریقای شمالی و اروپا

عکس:جنگ جهانی دوم

مدت کوتاهی پس از ورود ‌ایالات متحده به جنگ،‌ایالات متحده، انگلیس و اتحاد جماهیر شوروی (که از ۲۲ ژوئن ۱۹۴۱ با آلمان وارد جنگ شد) تصمیم گرفتند که اقدام اصلی آنها باید در اروپا متمرکز شود.

در طول سال ۱۹۴۲، نیروهای انگلیس و آلمان در پیکارهای متناوب ولی بدون نتیجه در لیبی و مصر جهت به دست آوردن کنترل کانال سوئز درگیر بودند، ولی در ۲۳ اکتبر، نیروهای انگلیس، به فرماندهی ژنرال سر برنارد مونتگومری، از ال علمین به آلمان‌ها حمله کردند. انگلیس‌ها، مجهز به ۱.۰۰۰ تانک که بسیاری‌شان ساخت‌ایالات متحده بودند، ارتش ژنرال اروین رومل را در یک نبرد بسیار سخت که دو هفته به طول انجامید، شکست دادند. در ۷ نوامبر، نیروهای مسلح ارتش‌ایالات متحده و انگلیس در منطقه فرانسوی آفریقای شمالی پیاده شدند. آلمان‌ها، تحت فشار از جانب شرق و غرب، به عقب رانده شدند و پس از مقاومت بسیار شدید، در ماه مه‌ ۱۹۴۳ تسلیم شدند.

سال ۱۹۴۲ همچنین نقطه عطفی در جبهه شرق بود. اتحاد جماهیر شوروی که تلفات بسیار سنگینی را تحمل کرده بود، در دروازه‌های لنینگراد و مسکو تجاوز ارتش نازی را متوقف کرد. در زمستان ۴۳- ۱۹۴۲، ارتش سرخ، آلمان‌ها را در استالینگراد (وولگوگراد) شکست داد و حمله نظامی‌ای را آغاز کرد که نهایتا آنها را در سال ۱۹۴۵ تا برلین رسانید.

در ژوئیه ۱۹۴۳، نیروهای آمریکا و انگلیس به جزیره سیسیلی حمله کردند و ظرف یک ماه کنترل‌این جزیره را به دست گرفتند. در همان زمان، بنیتو موسیلنی در‌ ایتالیا از قدرت ساقط شد. جانشین او با متفقین وارد مذاکرات شد و بلافاصله پس از حمله آنها به خاک‌ ایتالیا در ماه سپتامبر تسلیم شد. ولیکن، ارتش آلمان در طی‌ این مدت شبه جزیره را تحت کنترل خود درآورده بود. جنگ با نیروهای نازی در ‌ایتالیا بسیار سخت و طولانی بود. رم تا ۴ژوئن ۱۹۴۴ آزاد نشد. با پیشروی آهسته متفقین به سمت شمال، آنها فرودگاه‌هایی می‌ساختند که از آنها حملات هوایی بسیار سهمگینی را علیه خطوط راه آهن، کارخانجات و انبارهای سلاح در جنوب آلمان و اروپای مرکزی انجام دادند، از جمله تاسیسات نفتی در پلوستی، رومانی.

در اواخر سال ۱۹۴۳، متفقین، پس از بحث و جدل‌های بسیار بر سر استراتژی، تصمیم گرفتند جبهه جدیدی در فرانسه باز کند تا آلمان‌ها را مجبور سازند نیروی بسیار بیشتری را از اتحاد جماهیر شوروی به‌این منطقه اعزام کنند.

ژنرال ارتش ایالات متحده، دوایت دی. ‌آیزنهاور، به سمت فرمانده ارشد نیروهای متفقین در اروپا منصوب شد. پس از تدارکات بسیار گسترده، در روز ۶ ژوئن ۱۹۴۴، ارتشی متشکل از نیروهای آمریکایی، انگلیسی و کانادایی، با حمایت نیروی هوایی بسیار قوی، در پنج ساحل نورماندی پیاده شد. با برقرار کردن پایگاه‌هایشان در ساحل پس از نبردی بسیار سهمگین، نیروهای بیشتری در‌این منطقه پیاده شدند و آلمان‌ها را در نبردهای سنگین بسیار خونین پی در پی به عقب راندند. در روز ۲۵ اوت پاریس آزاد شد.

حملات متفقین در طول پاییز متوقف شد و سپس در زمستان در شرق بلژیک مجبور به عقب نشینی شدند، ولی با فرا رسیدن ماه مارس، آمریکایی‌ها و انگلیسی‌ها از رودخانه راین عبور کرده بودند و ارتش شوروی با قدرت تمام و به شکلی مقاومت ناپذیر از سمت شرق پیشروی می‌کرد. در روز ۷ مه، ارتش آلمان بدون قید و شرط تسلیم شد.

جنگ در پاسیفیک

در اوایل سال ۱۹۴۲، ارتش‌ ایالات متحده مجبور به تسلیم در فیلیپین شد، ولی در ماه‌های بعد نیروهای آمریکایی تجدید قوا کردند. ژنرال جیمز «جیمی» دولیتل، فرمانده بمب افکن‌های آمریکایی در حمله‌ای بود که علیه توکیو در ماه آوریل انجام گرفت. ‌این حمله از لحاظ نظامی‌خیلی مهم نبود، ولی به شدت موجب تقویت روحیه آمریکایی‌ها شد.

در ماه مه، در جنگ «کورال سی» یا «دریای مرجانی» - اولین نبرد بین دو نیروی دریایی در طول تاریخ که فقط با استفاده از هواپیماهایی انجام شد که از ناوهای هواپیمابر بلند شده بودند- یک ناوگان دریایی ژاپن جهت حمله به جنوب گینه نو و استرالیا اعزام شد که در یک درگیری تنگاتنگ با نیروهای آمریکایی مجبور به بازگشت شد. چند هفته بعد، «نبرد میدوی» در ناحیه مرکزی اقیانوس آرام به اولین شکست بزرگ نیروی دریایی ژاپن منتهی شد که چهار ناو هواپیمابر را از دست داد. با پایان یافتن پیشروی ژاپن در ناحیه مرکزی اقیانوس آرام، نبرد میدوی یک نقطه عطف بود.

نبردهای دیگری نیز در پیروزی متفقین نقش داشتند. جنگ زمینی و هوایی که شش ماه به طول انجامید، برای تصرف جزیره گوادال کانال (اوت ۱۹۴۲ - فوریه ۱۹۴۳) اولین پیروزی زمینی مهم ارتش ‌ایالات متحده در اقیانوس آرام بود. طی دو سال بعد، نیروهایی آمریکایی و استرالیایی از جنوب اقیانوس آرام به سمت شمال و از غرب اقیانوس آرام به سمت نواحی مرکزی آن پیشروی کرده و در یک سری حملات خاکی و آبی سالامونز، مارشالز و ماریاناز را تصرف کردند.