تاریخ آمریکا -آمریکای نخستین-۱۲
حق رای به رشد فعالیتهای اجتماعی انجامید
آمریکاییها، به طرق پیچیده دیگری میانشان اختلاف افتاده بود. تعداد زیادی از مهاجران کاتولیک، در نیمه اول قرن نوزدهم که بیشترایرلندی و آلمانی بودند، شورشهایی در میان پروتستانهای آمریکایی الاصل راهانداختند.
عکس: با ورود مهاجرین، سرخپوستان کاشانهای نداشتند
آمریکاییها، به طرق پیچیده دیگری میانشان اختلاف افتاده بود. تعداد زیادی از مهاجران کاتولیک، در نیمه اول قرن نوزدهم که بیشترایرلندی و آلمانی بودند، شورشهایی در میان پروتستانهای آمریکایی الاصل راهانداختند. مهاجران، رسوم و اعمال مذهبی جدید و عجیب همراه خود به آمریکا میآوردند. آنها با کسانی که متولد آمریکا بودند، در کرانههای شرقی کشور، بر سر کار پیدا کردن رقابت میکردند. حق رای همگانی برای مردان سفیدپوست در جریان انتخابات دهههای ۱۸۲۰ و ۱۸۳۰ نفوذ سیاسی آنان را افزایش داد. سیاستمداراناشرافزادهای که از دور بر کنار شده بودند، مهاجران را به خاطر از دست دادن قدرتشان سرزنش میکردند. هنگامی که کلیسای کاتولیک در حفظ و پیشبرد جنبش اعتدالگرایی با شکست مواجه شد، رم را متهم به براندازی ایالات متحده به وسیله الکل نمود.
مهمترین تشکیلات بومیگرایی که دراین دوران پدید آمد، فرقه پرچم پرستاره، تاسیس شده در سال ۱۸۴۹بود. وقتی اعضایاین فرقه از آشکار کردن هویت خود سر باز زدند، به زودی ملقب به «هیچ ندانها» شدند. آنها، بعد از چند سالی، تبدیل به یک سازمان ملی و برخوردار از قدرت چشمگیر سیاسی گردیدند.
هیچ ندانها درخواست کردند که مدت اقامت خارجیان تا قبل از کسب تابعیت آمریکا، از ۵سال به ۲۱سال افزایش پیدا کند. آنها قصد داشتند متولدان خارج از آمریکا و کاتولیکها را از دستیابی به مناصب دولتی محروم کنند. در سال ۱۸۵۵ کنترل قوه مقننه در نیویورک و ماساچوست را در دست گرفتند؛ تا آن موقع حدود نود تن از اعضای کنگره متعلق بهاین حزب بودند. این زمانی بود که حداکثر قدرت را داشتند. بعد ازاین دوره، بحران انجمن شمال و جنوب بر سر توسعه بردهداری، در این حزب به طور خطرناکی چند دستگی ایجاد کرد و بحثهای دیرین میان ویگها و دموکراتها که در ربع دوم قرن نوزدهم، سیاست آمریکا را رقم میزد، باعث اضمحلالاین حزب گردید.
هیجانات اصلاحطلبی وقوع اغتشاشات دموکراتیک که نمونه آن انتخاب جکسون به ریاستجمهوری بود، صرفا یک مرحله از به دست آوردن حقوق و امکانات بیشتر برای تمام شهروندان به حساب میآمد. مرحله دیگر سازمانهای کارگری بود که در وهله اول شامل کارگران ماهر و نیمه ماهر میشد. در سال ۱۸۳۵، نیروهای کارگری، در فیلادلفیا، موفق شدند که طول روز کاری را از «تاریکی به تاریکی» سابق، به ده ساعت کاهش دهند. در سال ۱۸۶۰، روز کاری جدید، در تعداد زیادی از ایالات به قانون تبدیل شده بود و استانداردی بود که مور قبول همگان قرار گرفت.
حق رای همگانی به دریافت تازهای از آموزش و پرورش منجر شده بود. دولتمردان روشن بین دریافتند که حق رای همگانی مستلزم رای دهندگانی با سواد و آموزش یافته است. سازمانهای کارگری درخواست مدارسی را داشتند که رایگان، معاف از مالیات و به روی همه کودکان باز باشند. به تدریج، درایالتی بعد از دیگری، قوانینی به اجرا گذاشته شد که تحصیلات رایگان را تامین میکرد. رهبری هوراس مان در ماساچوست، تاثیر ویژهای بر این امر داشت. سیستم مدارس دولتی در تمام مناطق شمال عمومیت یافت. در بخشهای دیگر کشور، مبارزه برای دستیابی به تحصیلات رایگان، سالها ادامه یافت.
یک حرکت اجتماعی موثر دیگر که دراین دوره بروز کرد، مخالفت با فروش و مصرف الکل، یا جنبش اعتدالگرایی بود. این جنبش از یک سلسله نگرانیها و انگیزهها نشات گرفته بود: باورهای مذهبی، تاثیر الکل بر نیروی کار، خشونت و ظلمیکه به دست مشروب خواران به زنان و کودکان تحمیل میشد. در سال ۱۸۲۶، کشیشهای بوستون جامعه ارتقای اعتدالگرایی را بنیانگذاری کردند. هفت سال بعد،این جامعه در فیلادلفیا اجلاسی تشکیل داد که اتحادیه اعتدال گرایان آمریکا را تاسیس نمود. این اتحادیه درخواست ممنوعیت مشروبات الکلی را داشته و به قانونگذاران ایالت فشار میآورد تا تولید و فروش آن را قدغن کنند. بااین که متعاقبا این قوانین در دادگاه مورد اعتراض قرار گرفته بود، تا سال ۱۸۵۵، سیزدهایالت با آنها هم صدا شده بودند. آنها فقط در شمال نیواینگلند موفق به ادامه حیات شدند، اما بین سالهای ۱۸۳۰ و۱۸۶۰، جنبش اعتدال گرایی باعث کاهش مصرف سرانه مشروبات الکلی در آمریکا شد.
اصلاح گرایان دیگر توجه خود را معطوف مسائل زندانها و مراقبت از بیماران روانی کردند. سعی میشد زندانها را که در آنها تاکید زیادی بر مجازات میشد، به ندامتگاههایی تبدیل کنند و گناهکاران را تحت باز پروری قرار دهند. در ماساچوست، دورتی دیکس، برای بهبود شرایط بیماران روانی که در زندان و نوانخانههای فلاکت بار نگهداری میشدند، مبارزه میکرد. بعد از نایل شدن به پیشرفتهایی در ماساچوست، او فعالیت خود را به جنوب منتقل کرد و در آن جا، در نهایالت، میان سالهای ۱۸۴۵ و ۱۸۵۲، بیمارستانهایی برای نگهداری از بیماران روانی تاسیس شد.
ارسال نظر