تاریخ آمریکا -آمریکای نخستین-۷
بردهداری؛ پر منفعتتر از آزادی
در سال ۱۶۸۱ ویلیام پن یک کواکر ثروتمند و دوست چارلز دوم، یک سطح وسیعی از زمینهای غرب رودخانه دلاور را به دست آورد که پنسیلوانیای امروز است. بعدها برای ازدیاد جمعیت، پن مرتبا به استخدام تعداد زیادی مذهبیون مخالف از انگلستان و کل قاره شامل کواکرها، منونیتها، آمیشها، مورووینها و بپتیستها پرداخت.
زمانی که پن سال بعد به آنجا رسید جمعیتی مرکب از هلندیها، سوئدیها و انگلیسیهای مهاجر در طول رودخانه دلاور سکونت اختیار کرده بودند، آنجا بود که او بنیاد شهر فیلادلفیا یا «شهر عشق برادرانه» را بنیان گذاشت.
بنای اتحاد
جنگ سال ۱۸۱۲، به معنایی، جنگ دوم استقلال بود که یک بار برای همیشه آمریکا را از انگلستان جدا کرد. با پایان آن، بسیاری از مشکلات جدی که جمهوری نو پا با آنها روبهرو بود از میان رفت. اتحاد ملی در سایه قانون اساسی، توازن میان آزادی و نظم را برقرار کرد. با کاهش قروض ملی و قارهای که هنوز کاملا کشف نشده بود، چشمانداز صلح، شکوفایی و پیشرفت اجتماعی در مقابل ملت پدیدار شد.
تجارت به اتحاد ملی استحکام بخشید. محرومیتهای دوران جنگ، به خیلیها اهمیت حمایت از تولیدکنندگان صنعتی را تا زمانی که بتوانند به تنهایی در مقابل رقبای خارجی بایستند، آموخت. بحث خیلیها بر سراین بود که استقلال اقتصادی بهاندازه استقلال سیاسی اهمیت دارد. برای ترویج خودکفایی، رهبران کنگره، مانند هنری کلی از کنتاکی، و جان کلون از کارولینای جنوبی سیاست حمایت از صنایع داخلی - قائل شدن محدودیتهایی برای کالاهای وارداتی به منظور ترویج رشد صنایع آمریکا - را ضروری میدانستند.
زمان برای بالا بردن تعرفههای گمرکی مساعد بود. چوپانان ایالتهای ورمونت و اوهایو، در مقابل هجوم پشم از انگلستان، درخواست حمایت میکردند. در کنتاکی، یکی از صنایع نوپای کنف بافی، از سوی همتای اسکاتلندی خود مورد تهدید بود. پیترزبورگ در پنسیلوانیا که مرکزی فعال در زمینه ذوب آهن بود، تامینکنندگان انگلیسی و سوئدی آهن را به چالش میطلبید. تعرفههایی که در سال ۱۸۱۶ به مورد اجرا گذاشته شد، مالیات گمرکی را آن قدر بالا تعیین کرده بود تا یک حمایت واقعی از تولید کنندگان داخلی باشد.به علاوه، ساکنان غرب از یک سیستم ملی جاده و کانال حمایت میکردند که آنها را با مراکز شهری در شرق و بنادر مرتبط سازد و سرزمینهای مرزی را برای سکونت مهاجران بگشاید. به هر جهت، تقاضای آنها برای داشتن یک نقش فدرال در پیشرفتهای داخلی، به دلیل مخالفت نیواینگلند و جنوب، مورد قبول واقع نشد. جادهها و کانالها در تخصصایالات باقی ماند تا این که قانون فدرال کمک جاده در سال ۱۹۱۶ به تصویب رسید.در این زمان، موقعیت دولت فدرال، توسط تصمیمات متعدد دیوانعالی بسیار مستحکم شده بود. یکی از فدرالیستهای متعهد، جان مارشال از اهالی ویرجینیا، رییس دیوان عالی شد و سمت خود را تا زمان مرگ، در سال ۱۸۳۵ حفظ کرد. دادگستری - که قبل از او نهادی ضعیف بود-تبدیل به تریبونی قدرتمند گشت و موقعیتی همپایه کنگره و رییس جمهور یافت. طی یک رشته تصمیمهای تاریخی، مارشال قدرت دیوان عالی را تثبیت کرده و حکومت ملی را استحکام بخشید.مارشال، در صف طولانی روسای دیوان عالی، اولین کسی بود که با تصمیماتش، به قانون اساسی معنا داده و ضوابطی برای اجرای آن در نظر گرفت. وقتی دوره خدمت طولانی او به پایان رسید، دادگستری درحل پنجاه موضوع، از موارد قانون اساسی استفاده کرده بود. در یکی از نظرات معروف مارشال - قانون ماربری در برابر مدیسون (۱۸۰۳) - او قاطعانه مقرر کرد که دیوان عالی حق دارد از نقطه نظر مطابقت باقانون اساسی، بر قوانین مصوبه کنگره وایالات نظارت داشته باشد. در قانون مککولاک در برابر مریلند(۱۸۱۹)، او با جسارت بر نظریههامیلتون، مبنی براین که قانون اساسی به طور ضمنی اختیاراتی فراتر از آن چه علناعنوان شده به دولت میدهد، صحه گذاشت.
اشاعه بردهداری
بردهداری که تا آن زمان از توجه مردم برخوردار نبود، به عنوان یک امر ملی اهمیت یافت. در سالهای ابتدای تشکیل جمهوری، هنگامیکهایالات شمالی در فکر آزادی فوری یا تدریجی بردهها بودند، بسیاری از رهبران تصور میکردند که بردهداری به زودی از بین خواهد رفت. در سال ۱۷۸۶، جورج واشنگتن نوشت که از صمیم قلب آرزو میکند که با تصویب شدن قانون «بردهداری به صورتی آهسته و تدریجی منسوخ شود.» جفرسون، مدیسون و مونرو که هر سه ویرجینیایی بودند و دولتمردان جنوبی دیگر هم اظهاراتی شبیه بهاین کردند.فرمان شمال غرب، در سال ۱۷۸۷، بردهداری را در سرزمینهای شمال غرب ممنوع اعلام کرده بود. در سال ۱۸۰۸، هنگامی که تجارت بینالمللی برده لغو شده بود، بسیاری از ساکنان غرب فکر میکردند بردهداری به زودی بر چیده میشود.این انتظارات دروغ از آب درآمد، زیرا تا نسل بعدی، اتحاد جنوب، با نهادینه کردن بردهداری مستحکمتر شد؛ چون در بین فاکتورهای جدید اقتصادی آن را پر منفعتتر از آن چه تا قبل از سال ۱۷۹۰ بود، میدانستند.
ارسال نظر