مستعمرات تازه در زمین‌های حاصلخیز

در طول انقلاب مذهبی قرن شانزدهم، یک گروهی از زنان و مردان که به نام پیورتین نامیده می‌شدند، براین بودند که نظام کلیساهای تاسیس شده در انگلیس را از داخل تغییر دهند. تقاضای آنها این بود که مراسم مذهبی و عبادت که اساس آن وابسته به کلیسای کاتولیک روم بود، به وسیله یک فرم ساده‌تری که پروتستان‌های کال وینیست عرضه می‌کردند جایگزین شود. عقاید تجدید نظر خواهانه آنها که منجر به جدایی دولت و کلیسا می‌شد و در عین حال باعث تفرقه اندازی بین مردم و دست کم گرفتن قدرت سلطنت بود.

در سال ۱۶۰۷ یک گروه کوچک از جدایی خواهان که یک فرقه افراطی از پیورتین‌ها بودند که اعتقاد داشتند کلیسای بنیان گذاشته شده به هیچ وجه قابل تغییر نیست، از بقیه جدا شدند و به لایدن در هلند رفتند و هلندی‌ها به آنها پناهندگی سیاسی دادند.

با این حال، هلندی‌های کال وینیست این پناهندگان را بسیار محدود کردند و فقط قادر به گرفتن مشاغل کارگری و مزد بسیار ناچیز بودند. بعضی اعضای این گروه اتحادیه مذهبی به تدریج از این تبعیض ناراضی شده و تصمیم به مهاجرت به سرزمین‌های جدید گرفتند.

در سال ۱۶۲۰ یک گروه از پیورتین‌های لایدن زمین‌هایی را از کمپانی ویرجینیا گرفته و به نام خودشان به ثبت رساندند. تعداد ۱۰۱ نفر از آنها با کشتی می‌فلاور عازم ویرجینیا شدند. توفان مسیر آنها را عوض کرد و خیلی بیشتر به طرف شمال رفته و بالاخره در کیپ کاد نیوانگلند لنگر انداختند، با اعتقاد براینکه از حوصله قانونی هر نوع تشکیلات دولتی دور هستند، خودشان یک موافقت نامه رسمی صادر کردند که براساس «تساوی و صلاحیت» نوشته شده و به وسیله رهبرانی که از بین خودشان انتخاب کردند تصویب شد. این قرارداد یا موافقت‌نامه «می فلاور کامپکت» نام دارد.

در ماه دسامبر می‌فلاور به بندر پلی موت رسید و مهاجرین در طول زمستان شروع به ساختن محل اقامتشان کردند. نیمی از این مهاجرین از سرما و بیماری از بین رفتند ولی همسایگان سرخپوست به نام وم پنوگ اطلاعاتی برای یادگیری پرورش ذرت در اختیارشان گذاشتند، تا جایی که پاییز سال بعد مهاجرین مقدار زیادی محصول داشتند و داد و ستد برای پوست و چوب شروع به رشد کرد.

در سال ۱۶۳۰ یک موج از مهاجرین به سواحل ماساچوست‌بی رسیدند که حامل یک امتیاز از طرف چارلز اول بودند که برای تاسیس اولین مستعمره بود. تعداد زیادی از آنها پیورتین‌ها بودند که اعتقادات دینی آنها در انگلستان ممنوع بود. رهبرشان جان وینتراپ تشویقشان کرد که «شهری در بالای تپه» برای خودشان در سرزمین دنیای جدید بسازند؛ جایی که بتوانند با آزادی کامل و برحسب اعتقادات دینی آنها زندگی کنند و تازه نمونه‌ای هم برای کل دنیای مسیحت باشند.

مستعمره ماساچوست بی، نقش بسیار مهمی در توسعه تمامی نواحی نیوانگلند داشت. قسمتی به این دلیل که وینتروپ و طرفداران پیورتینش قادر بودند امتیاز را همراه خود بیاورند؛ بنابراین اختیارات دولت مستعمره در خود ماساچوست بود نه در انگلستان.

تحت اجازه نامه این فرمان قدرت در دست دادگاه عمومی بود که اعضایش مردمان آزادی بودند که عضویت پیورتین یا کنگره یا کلیسا را داشتند. این باعث می‌شد که تضمین قدرت سیاسی و مذهبی در این مستعمرات برای پیورتین‌ها باقی می‌ماند. دادگاه عمومی استاندار را انتخاب می‌کرد که برای بیشترین دوره نسل بعد هم جان وینتروپ بود.

خشکی ارتدوکسی پیورتین‌ها چیزی نبود که مطلوب همه باشد. یکی از اولین کسانی که به طور علنی مخالفت را با دادگاه عمومی آغاز کرد، کشیش جوانی به نام راجر ویلیامز بود که مخالفت خود را با گرفتن زمین از سرخپوستان اعلام کرد و خواستار و طرفدار جدایی دولت و کلیسا بود. یک ناراضی سیاسی دیگر، آن هاچینسون بود که به مخالفت با اصول عقاید و فلسفه پیورتین‌ها برخاست. هر دو نفر آنها و طرفدارانشان تبعید شدند. در سال ۱۶۳۶ ویلیامز زمین‌هایی از سرخپوستان نرگن‌ست خرید، جایی که حالا به نام پراویدانس در ایالت رود ایلند می‌باشد. در سال ۱۶۴۴ یک پارلمان انگلیسی در کنترل پیورتین‌ها به ویلیامزها امتیازی را داد که براساس آن رود ایلند به عنوان یک مستعمره استثنایی تاسیس شد. در این مستعمره دولت و کلیسا جدا شده و آزادی کامل برای انتخاب دین و اعتقادات مذهبی وجود داشت.

ویلیامزها تنها کسانی نبودند که به عنوان مرتد، ماساچوست را ترک کردند بلکه پیورتین‌های ارتدوکس هم که به دنبال سرزمین و موقعیت‌های بهتر بودند، به زودی شروع به ترک مستعمره ماساچوست بی کردند. برای مثال خبر حاصل خیزی دره‌های رودخانه کانه تیکات باعث جلب کشاورزانی شد که مشکلات زیادی با زمین‌های غیر حاصلخیز داشتند. در اوایل سال ۱۶۳۰ خیلی‌ها آماده بودند خطر حمله سرخپوست‌ها را بپذیرند ولی در مقابل زمین‌های مسطح با خاک خوب و حاصلخیز داشته باشند.

این جوامع جدید اغلب شرط عضویت کلیسا را که لازمه حق رای دادن بود حذف کردند و همین مساله باعث جلب تعداد بیشتری به این مناطق شد.

در همین زمان، مستعمرات دیگری شروع به ظاهر شدن در طول نیوهمشایر و سواحل مِین کردند زیرا که مهاجرین بیشتر و بیشتر در جست‌وجوی زمین و آزادی که دنیای جدید، نوید آن را می‌داد سرازیر شدند.