تاریخ آمریکا -آمریکای نخستین-۲
ورود اسپانیاییها به قاره نو
جایی که وجود منابع طبیعی فراوان از قبیل ماهی و مواد خام باعث میشده مواد اولیه برای تهیه غذا به طور دائم و به وفور وجود داشته باشد و باعث تشکیل دهکدههای مستقری حتی درهزار سال قبل از میلاد مسیح بشود. گردهماییهای تجملی مهمانیها و جشنهای مفصل افراطی آنها هنوز هم استانداردی است که قابل مقایسه با هیچ گروهی در هیچ زمانی در تاریخ آمریکای اولیه نیست.
عکس:کریستفر کلمبوس
جایی که وجود منابع طبیعی فراوان از قبیل ماهی و مواد خام باعث میشده مواد اولیه برای تهیه غذا به طور دائم و به وفور وجود داشته باشد و باعث تشکیل دهکدههای مستقری حتی درهزار سال قبل از میلاد مسیح بشود. گردهماییهای تجملی مهمانیها و جشنهای مفصل افراطی آنها هنوز هم استانداردی است که قابل مقایسه با هیچ گروهی در هیچ زمانی در تاریخ آمریکای اولیه نیست.
فرهنگهای سرخپوستی
آمریکایی که به اولین مهاجرین اروپایی خیرمقدم گفت، تفاوت بسیار زیادی با آن طبیعت وحشی و بدوی اولیه داشت. حال اعتقاد براین است که تعداد جمعیت در آن زمان در نیمکره غربی حدود ۴میلیون؛ یعنی معادل جمعیت اروپای غربی بوده است. جمعیت سرخپوستان در مکانی که امروز ایالات متحده آمریکا است، در اوج زمان استعمار اروپا رقمی بین ۲ تا ۱۸میلیون نفر تخمین زده شد که البته اغلب تاریخ نویسان نظر به ارقام پایینتر دارند. حقیقتی که مسلم است تاثیر نابودکنندهای در این جمعیت بومی داشتند، امراض مسری اروپایی به خصوص در اولین برخوردشان با این مردم بوده است. تلفات آبله به تنهایی بیشتر از درگیری در جنگهای متعدد با مهاجرین اروپایی در قرن شانزدهم در کاهش جمعیت سرخپوستان تاثیر داشته است.
آداب و رسوم و فرهنگ سرخپوستان در آن زمان با توجه به وسعت سرزمینی و محیط زیستشان بیش از اندازه متفاوت بوده؛ البته بعضی موارد را میشود عمومیت داد؛ برای مثال بیشتر قبایل به خصوص آنهایی که در قسمت مرکزی غرب و نواحی جنگلی شرق زندگی میکردند، نحوه زندگیاشان ترکیبی از شکار حیوانات به صورت دسته جمعی، پرورش ذرت و بعضی محصولات دیگر که قسمت عمده مواد غذاییشان را تشکیل میداده مشابه است. به همین صورت در بسیاری موارد زنها مسوول کشاورزی و توزیع مواد غذایی و مردها مسوول شکار حیوانات و شرکت در جنگهای دفاعی بودهاند.
نتیجه تحقیقات مختلف نشان میدهد که زندگی آمریکاییهای بومی در آمریکای شمالی به شدت وابسته به سرزمینشان بوده است. شناسایی طبیعت و عوامل طبیعی هم آمیخته با اعتقادات مذهبی بوده است. نحوه زندگی اساسا به شکل قبیلهای و محلی بوده و اطفال از آزادی بسیار زیاد و خیلی بیشتر از آنچه آداب و رسوم اروپایی در آن زمان مجاز میدانست برخوردار بوده اند.
اولین اروپاییها
نورسها، اولین گروه اروپاییهایی هستند که به آمریکایشمالی رسیدند، یاحداقل اولین گروهی که آثار محکم و ثابتکنندهای از آنان باقی مانده است. اینها از غرب گرین لند جایی که اریک سرخ در اطراف سالهای ۹۸۵ در آنجا استقرار بنیان گذاشت، حرکت کردند.در سال ۱۰۰۱ پسر او لایف، موفق به کشف سواحل شمال شرقی، جایی که کانادای فعلی است، شد و حداقل یک زمستان را در آنجا سپری کرد.
نظریه حماسه اسکاندیناوی مبنی بر اینکه وایکینگها موفق به کشف سواحل آتلانتیک در شمال آمریکا تا پایین باهاما شدند ثابت نشده است، اما در سال ۱۹۶۳ بقایای بعضی از خانههای نورسها که ساختمانش متعلق به این دوره است، در
لانسو - مِدو در نواحی شمالی «سرزمین تازه کشف شده» حداقل تا حدودی این نظریه و ادعا را تایید میکند.
در سال ۱۴۹۷ فقط ۵ سال بعد از اینکه کریستفر کلمبوس در حالی که در جستوجوی پیدا کردن راهی از غرب برای رسیدن به قاره آمریکا بود، به کاراییب رسید. یک ملوان ونیزی به نام جان کبات که ماموریتی از طرف پادشاه انگلستان داشت به این سرزمین تازه کشف شده رسید. اگر چه این به سرعت فراموش شد، ولی مسافرت کبات بعدها وسیله اولین ادعاهای دولت انگلیس در آمریکای شمالی شد.
این سفر حتی باعث باز شدن راهی برای مرکز غنی و ثروتمند ماهیگیری جورج بانکس و شروع رفت و آمد ماهیگیران اروپایی و به خصوص پرتغالی به این ناحیه شد.
کلمبوس هیچوقت در واقع سرزمین اصلی را که بعدها ایالات متحده نامید شد را ندید، ولی اولین مکتشفین حرکتشان را از جایی شروع کردند که متعلق به تاسیسات اسپانیاییها بود که کلمبوس در بنیان گذاریش کمک کرده بود. اولین مهاجرین اسپانیایی در سال ۱۵۱۳ مهاجرت را آغاز کردند. اینها یک گروه از مردان تحت ریاست خوان پانس دولیون بودند که ابتدا به محلی در نزدیکی شهر فعلی سانت آگوستین در سواحل فلوریدا رسیدند.با فتح مکزیک در سال ۱۵۲۲، اسپانیاییها موقعیتشان را در نیمکره غربی مستحکم کردند. این اکتشافات به احتمال زیاد به اروپاییها کمک کرد که بیشتر درباره سرزمینی که آمریکای فعلی است مطالبی یاد بگیرند؛ به خصوص بعد از اینکه آمریگو وسپوچی مطالبی بسیار گسترده، محبوب و مشهوری در باب مسافرتش به «دنیای جدید» نوشت. در حدود سال ۱۵۲۹ نقشههای معتبری تهیه شد از سواحل اقیانوس اطلس که از لابرادور تا تییرا را در برمیگرفت، ولی حدود یک قرن طول کشید تا آرزوی کشف «راه عبور شمال غربی» به آسیا به طور کامل کنار گذاشته شود.
در بین مهمترین اولین مکتشفین اسپانیایی، هرناندو دِسوتو یک فاتح جنگی که در فتح پرو همراه فرانسیسکو پیزارو بوده است، نام برده میشود. هیات اکتشافی او در سال ۱۵۳۸ از هاوانا حرکت کرد و به فلوریدا رسید و تا جنوب شرقی ایالات متحده تا رودخانه میسیسیپی به دنبال پیدا کردن ثروت پیش رفتند.
یک اسپانیایی دیگر به نام فرانسیسکو وازکِز دِ کورونادو در سال ۱۵۴۰ در جستوجوی هفت شهر افسانهای سی بولا سفرش را از مکزیک شروع کرد و این جستوجو او را به گران کانیون و کانزاس کشید، ولی موفق به پیدا کردن طلا و گنجینههایی که مردانش به دنبال بودند نشد.
ارسال نظر