داستان دزدیده شدن تکنولوژی ولید آلومینیوم

آمریکایی‌ها اغلب تقلید می‌کنند، اغلب ایده دیگران را می‌دزدند و پس از آن تشکیلاتی برای تولید می‌دهند و این کار را به نحو احسن و استادانه انجام می‌دهند. مدت زیادی آمریکایی‌ها با سوءظن به مهندسین با تحصیلات دانشگاهی می‌نگریستند و این صحیح بود، چون در آن زمان نمونه مهندس آمریکایی جز ماجراجوی گستاخ چیز دیگری نبود و شخصی بود خودآموخته که اعتنا به تحصیلات علمی و قوانین نداشت. بهترین نمونه چنین روحیه مبارزه آنها برای آلومینیوم بود. در اواسط قرن نوزدهم تهیه آلومینیوم فقط با وسایل شیمیایی بدون استفاده از نیروی برق و به مقدار ناچیز شروع شد. در سال ۱۸۵۴ پس از آنکه سنت حکر دویل آلومینیوم را کشف کرد مورد استفاده‌اش خیلی کم بود؛ مثلا برای ساخت جواهرات یا منظورهای خاص و پوشش مجسمه واشنگتن در آمریکا به کار رفت در آن موقع آلومینیوم جزو فلزات نیمه‌گرانبها محسوب می‌شد.

ایده تهیه آلومینیوم به طریقه الکترولیز مستقیما از املاح متعلق است به اشخاصی که در زیر نامبرده می‌شوند که هر یک مستقلا و بدون اطلاع دیگری و همه در یک زمان آن را کشف کردند. کراتسل در آلمان- پل‌ارو در فرانسه- کوئولس وهل در آمریکا و مبارزه برای ثبت این اختراع شروع گردید. در سال ۱۸۹۲ اختراع مهمی شد که آن هم تصادفی بود. جاسوسی صنعتی هم در کار آن اختراع بر کنار نماند. ویلسن نامی از اهالی کانادا کوشش کرد تمام امتیازات آلومینیوم‌سازی را دور ریخته و بدون جریان الکترونیک آلومینیوم تهیه کند. طریقه او گرم کردن آهک و زغال در کوره الکتریکی بود، ولی در حین عمل کاربید کالسیم به دست آورد که اهمیت فوق‌العاده یافت، زیرا کاربید کالسیم پس از مخلوط شدن با آب، گاز آستلین تولید کرده که باعث به وجود آمدن لام کاربیدی نشد. این کشف باعث پیدایش و ایجاد چندین رشته صنایع شیمیایی نشد که سبب اصلی آن مبارزه برای آلومینیوم بود. این مبارزه ادامه داشت و برای جاسوسان صنعتی مساله‌ای شده بود اگر برای کارهای دیگر فقط کپی کردن نقشه یک ماشین یا یک فرمول ساده کافی بوده در این مبارزه آلومینیومی لازم بود مجموعه مدارک تکنولوژی مشکل جمع‌آوری گردد و کار سخت و دشواری بوده. اصولا کار تهیه آلومینیوم بسیار دشوار است می‌بایست در حمام الکترولیز کریولیت را که مواد معدنی است، ولی در آن زمان کاملا شناخته نشده بود قرار می‌دادند. استفاده از این الکترولیت اجازه می‌دهد درجه حرارت را یکنواخت نگاهدارند که برای نگاهداشتن مواد در حال مذاب بدون استفاده از نیروی برق خارجی مورد لزوم است و گذشته از آن چون تراکم محلول کمتر از تراکم آلومینیوم است لذا آلومینیوم ذوب شده در کف حمام ته‌نشین می‌شود علاوه بر آن احتیاج به الکترودهای مخصوص زغالی داشت.

در تقاضاهای ثبت کشف و طریقه تهیه آلومینیوم که در سال ۱۸۸۶ در فرانسه و آمریکا شده بود هیچ‌گونه شرح جالبی در اطراف طریق آن نشان داده نشده بود به این علت جاسوسان صنعتی برای به دست آوردن اسرار آن یک حلقه محاصره به دورش تشکیل دادند.

در بخش بعدی حوادث دراماتیک انتقال اسرار آلومینیوم مقاوم از آلمان به انگلیس را موقع جنگ اول جهانی شرح خواهیم داد.استفاده از آلومینیوم باعث زنده شدن مجدد جریان دائم الکتریکی گردید در صورتی که تصور می‌رفت در جنگ بین ادیسون ارائه‌دهنده جریان دائم و وستینگهاوس ارائه‌دهنده جریان متناوب جریان اخیر برنده شده است. مبارزه علمی این دو دانشمند بر سر دو نوع جریان الکتریکی دائم و متناوب نیز شنیدنی است. باید بگوییم که در این مبارزه افرادی شرکت می‌کردند که فاقد دانش لازم بوده‌‌اند و مخصوصا در کارهای اجرایی مثلا «کمپانی تومپسون- هوستون» آمریکایی که در ۱۸۹۰ تشکیل یافته بود مخصوص امور برق مجبور بود از همه نوع افراد غیرمتخصص استفاده کند؛ از قبیل کاسب خیابانی، بوکسورهای حرفه‌ای و چوپان‌ها. خود رییس کمپانی چارلر کوفین کفاش بود یکی از اشخاصی که برای مدیریت شعبه‌ای در آن کمپانی استخدام شده بود به کوفین گفته بود:

«من از نیروی برق هیچ‌گونه اطلاعی ندارم» کوفین جواب داد: «چه بهتر من خیلی کارمند دارم که می‌دانند یا تصور می‌کنند می‌دانند نیروی برق چیست. من فروشنده لازم دارم بنابراین هرچقدر شما از برق کمتر بدانید بهتر است.» در چنین شرایطی جنگ در اطراف نیروی عظیم آبشار نیاگارا شروع شد و موضوع جنگ و دعوا این بوده که چه نوع برقی را انتخاب کنند دائم یا متناوب، چون مساله بسیار مهم بوده اجازه داده شد که از تمام وسایل بدون مضایقه استفاده شود. ادیسون به وسیله جاسوسان صنعتی نقشه‌های ژنراتور جریان متناوب وستینگهاوس را به دست آورد و نظیر آن را ساخت و به ایالت نیویورک پیشنهاد کرد برای اعدام محکومین از آن استفاده شود. به این ترتیب صندلی الکتریکی اعدام به وجود آمد. پس از آن گروه ادیسون که مخالف جریان متناوب بودند، شروع کردند به تبلیغات در مطبوعات و دادوفریاد راه انداختند که این جریان کشنده است از آن برای اعدام محکومین استفاده می‌کنند. علوم رسمی نیز که هنوز به محسنات برق متناوب دست نیافته بود، با ادیسون موافق بود و برجسته‌ترین دانشمند علوم آن زمان لرد کلوین به کمیته بهره‌برداری از آبشار نیاگارا تلگراف کرده: «من امیدوارم از استفاده از جریان برق متناوب صرف‌نظر کنید» زیرا استفاده از آن اشتباه بزرگی است؛ ولی تمام اقدامات بی‌نتیجه ماند و جریان برق متناوب برای انتقال برق به فاصله دور در آبشار نیاگارا مورد استفاده قرار گرفت و در این مبارزه وستینگهاوس بر ادیسون غالب شد. اختراع یک مخترع مجنون به نام پنکلاتسلا اهل یوگوسلاوی مورد تصویب وستینگهاوس قرار گرفت. آن مخترع ادعا داشت که می‌تواند با کبوتران صحبت کند و اخباری از مالکین مریخ دریافت دارد.