روایت دیگر
تاریخچه مالیات در ایران
بنا بر سوابق، ایران از قدیمیترین کشورهایی است که برای تامین مخارج عمومی، دست به وصول مالیات زده است. بهزعم برخی از تاریخ نویسان عمر تاریخ مالیات در ایران به بیش از پنج هزار سال میرسد و وصول مالیات به زمان سومریان برمیگردد.اما برای اولین بار امور مالیات در زمان داریوش بزرگ هخامنشی تنظیم و تعیین و ساتراپ یا بخشهای امپراتوری ملزم به پرداخت میزان معینی مالیات میشوند. در حالی که قبل از آن به دریافت پیشکشها و هدایا اکتفا میشد. از زمان سلوکیان به بعد نظام مالیاتی مختلط و شامل هر دو نوع مالیاتهای مستقیم و غیرمستقیم بود. مهمترین مالیاتهای مستقیم خراج؛ یعنی مالیات اراضی و پس از آن مالیات سرانه بود.در این زمان هنوز هدایا گرفته و علاوه بر آن مبالغی مالیات جنسی نیز دریافت میشد ولی مالیات غیرمستقیم منحصر به حقوق گمرکی بود. در زمان هخامنشیان مالیات توزیعی بود و مبلغ کل مالیات مملکتی بین نواحی مختلف کشور تقسیم میشد. در دوره ساسانیان مالیات نرخی شد و بر حسب «مقاسمه» وصول میشد و به نسبت خوبی و بدی محصول سهمی از حاصل اراضی دریافت میشد. شاهان ساسانی غالبا میل داشتند نسبت به مردم با عدالت رفتار کنند.گفتهاند که انوشیروان در این خصوص بسیار سختگیر بود و در یک زمان هشتاد نفر مامور وصول مالیات را که به رعیت تعدی کرده بودند یک جا کشت.در صدر اسلام، نظام مختلط مالیاتی پدید آمد و از منابع متنوع تری مالیات گرفته شد و بر مالیاتهای عرفی سابق،تعداد مالیات جدید از قبیل مالیات مستغلات،مالیات ضرابخانه، مالیات کشتیرانی، باج ماهیگیری، مالیات معادن و مالیات کسبه صنعتگران اضافه و به علاوه شماری مالیاتهای شرعی مانند زکات و خمس نیز بر آنها افزوده شد. نرخ مالیات در این زمان جز در مورد زکات تناسبی بود. اما نرخ زکات نرخ تصاعدی داشت.در عهد عباسیان طبقات پر درآمد و ثروتمند مورد توجه بیشتری قرار گرفتند، توده مردم کماکان آماج اجحاف و تعدی قرار داشتند و مالیاتهای سنگینی از آنان مطالبه میشد.در دو قرن اولیه ظهور اسلام، سرزمین ایران به عنوان بخشی از سرزمینهای یکپارچه اسلامی، زیر نظر حکام عرب و با اصول اداری حکومت مرکزی اسلام اداره میشد؛ از زمان صفاریان به بعد است که حکومتهای مستقل با اصول مالیاتی جداگانه در ایران پدید میآید.در زمان صفاریان اصل عدالت و رعایت حال طبقات کم درآمد مورد کمال توجه بود.در این دوره از کسانی که کمتر از ۵۰۰ درم مال داشتند، مالیات گرفته نمیشد. ولی در زمان سامانیان و غزنویان و پس از آنها به اینگونه اصول کمتر توجه میشد.در عصر مغول،رواج اصلاحات خاص مغولی نظام مختلط مالیاتی را پیچیده ساخت و بر تعداد منابع درآمد بهطور چشمگیری افزود. قسمتی از مالیاتها نرخی بود و به نرخهای نسبی وصول میشد، نظیر قبچور، رسم خزانه، خراج، حقالتحصیل و قسمتی دیگر توزیعی شمرده میشد از قبیل تغار، باژ، سرانه و بیغار.از لحاظ اداره مالیات و اثرات آن باید دوران مغول را بهطور کلی به سه مرحله شامل: دوره قبل از غازان، زمان غازان و پس از غازان تقسیم کرد. در نخستین دوره خوانین مغول برای جبران کمبود درآمد خود دست به سنگین کردن مالیاتها و وضع عوارض متنوع زدند. در دومین دوره میزان مالیات تثبیت شد و برای عدهای معافیت مالیاتی قائل شدند.کوشش میشد در اداره امور مالیاتی از وجود افراد صالح و درستکار استفاده شود. رشیدالدین فضلاله وزیر غازاندر این باره مینویسد: عاملان با کارمندان مالیه را باید از میان اشخاص سیر و ثروتمند برگزید تا چشم طمع به مال رعایا نداشته باشند.در دوره سوم -پس از غازیان-وضع مجددا به صورت زمان قبل از او برگشت. نفوذ خوانین و صاحبان منزلت قبیلهای افزایش یافت و در وصول مالیاتها تعدی وجور متداول گشت.در دوران سلطنت صفویه، ایران در مسیر ترقی علمی و صنعتی قرار گرفت.از نظر اداره امور کشور نیز،اساسی که در این دوران بنیان نهاده شد،تا آغاز دوره مشروطه برقرار ماند.در این زمان پارهای از مالیاتها، نظیر مالیاتهای ارضی، اغنام و احشام، مالیات سرانه و آب بها دارای نرخ معین بود و بهطور نسبی دریافت میشد و بقیه از قبیل مخارج دیوان بیغار یا بیگار،و اخراجات توزیعی بود و بین اهالی سرشکن میشد. در عمل مالیات را از کشاورزان و پیشهوران و طبقات کم درآمد و متوسط میگرفتند. شاه عباس بزرگ با تجدیدنظر در وضع مالی کشور، اصلاح مالیاتها و مراقبت در جلوگیری از اجحاف ماموران موجبات دلگرمی رعایا و مودیان را به کشاورزی و سایر فعالیتهای اقتصادی فراهم آورد و با تقلیل نرخ حقوق گمرکی بسط تجارت خارجی را امکانپذیر کرد.کریمخان زند، به منظور رواج تجارت و رونق فعالیت در بندرهای جنوب،حقوق گمرکی را از مالالتجارههای صادره و وارده اخذ میکرد در مورد سایر مالیاتها هم در دوره زندیه به مردم فشار وارد نمیشد و غالبا از این حیث در رفاه بودند.شاهان قاجار مالیاتها را بیشتر به مقاطعه میدادند و با آنکه پارهای از مالیاتها از قبیل مالیات ارضی،سرانه،خانواری،مستغلات و اغنام و احشام دارای نرخ نسبی بود،عملا به طریقی توزیعی بین مردم هر محل تقسیم میشد و با این مالیاتها، همچون متفرقه، بیگار و اصناف صادرات یا باج، سیورسات، رفتار میکردند. در زمان ناصرالدین شاه، امیرکبیر به تنظیم امور مالی و ایجاد تعادل بین درآمد و هزینه و توازن بودجه همت گماشت ولی پس از او، بینظمی سابق دوباره حاکم شد. در اواخر سلطنت ناصرالدین شاه مجددا وضع مالی مورد توجه حکومت قرار گرفت. دستور ممیزی املاک صادر شد و میزان مالیات هر حوزه برای آگهی عموم در هر محل اعلان شد، در این دوره نیز مثل تمام ادوار گذشته تاریخ ایران،مهمترین منبع ثروت کشور اراضی مزروعی بود و چشم امید عمال دولت هماره به برزگران دوخته شده بود.
با برقراری حکومت مشروطه، دخالت در دخل و خرج مملکت به عهده مجلس شورای ملی و نمایندگان مردم گذاشته شد. اصل مساوات و برابری افراد و اتباع کشور در مقابل مالیات به شکل منظم و جدید مورد توجه قرار گرفت و کلیه طبقات مکلف به پرداخت مالیات شدند. نظام مالیات در اوان مشروطیت از جهت مالیاتهای غیرمستقیم که پیش از آن تقریبا منحصر به حقوق گمرکی و راهداری بود، متنوع شد و مالیات نمک، رسومات، زبایح، تریاک، پوست بره، دخانیات و غیره را هم در بر گرفت. مالیاتها نرخی و نرخها نسبی بود.از سال ۱۳۰۰ شمسی در اوضاع مالی و به خصوص نظامات مالیاتی اصلاحاتی به عمل آمد. و از این گذشته سیاست مالیاتی مورد توجه قرار گرفت و بین مقررات مالیاتی و فعالیتهای اقتصادی مورد احتیاج کشور ارتباط برقرار شد.
ارسال نظر