نگاهی به ضرب سکه در دوره ساسانیان
سکههای هنری اردشیر بابکان
بانو ملک زاده بیانی- سکههای بازمانده از دورههای تاریخی کشورمان معرف هنر، فرهنگ، تمدن، مذهب و اقتصاد و اجتماع آن دوران است. در مورد سکههای ساسانی این نظر به طور کامل صدق میکند، زیرا در این دوران طولانی که در حدود چهار قرن و نیم دوام داشت شاهنشاهان متعددی سلطنت کردند که مدت سلطنت بعضی از آنها بیش از چند ماه نبوده و برخی مانند خسرو اول (انوشیروان) زمانی طولانی یعنی چهل و هشت سال بر تخت نشستند و سکههای مختلف و متنوعی ضرب کردند که هریک به نوبه خود بسیار جالب توجه است. مطالعه سکه هریک از شاهان ساسانی میتواند بدون تردید بسیاری از وقایع آن زمان را روشن کند، مانند تحقیق درباره ضرابخانههای مختلف و نام شهرهایی که ضرابخانه داشته است.مطالعه و بررسی دقیق و کامل درباره هرقسمت مانند: تغییر و تحول از ابتدا تا انتهای آن دوره، نوشته و القابی که هریک از شاهنشاهان به کار بردهاند، شکل و قیافه و لباس و تزئینات تاج و کلاه و آرایش مو و ریش، انواع آتشدانها و نگهبان آنها، علامات و ترتیب اوزان، تاریخگذاری روی سکه و خلاصه جنس فلزی که برای سکه زدن به کار رفته است، بحثی مفصل و جداگانه میطلبد و آنچه در این مختصر مورد نظر ماست تحقیق درباره سکههای آخرین شاه پارس و اولین شاهنشاه ساسانی یعنی اردشیر (بابکان) ساسانی است که زمانی شاه پارس و سپس شاهنشاه مقتدر و بزرگ ایرانزمین و موسس سلسله ساسانی بوده است. سکههای اردشیر اول ساسانی مانند زندگی او به دو دوره متمایز تقسیم میشود:دوره اول یا دوره شاهی او، و دوره دوم که دوره شاهنشاهی او بوده است.سکههای ساسانی از جنس طلا و نقره و مس و مسوار (POTIN) بوده است.
پارس یکی از مراکز ضرب سکه بوده و در دوره هخامنشی موقعیت خاص و بسیار مهمی داشته است، زیرا شاهنشاهان هخامنشی علاوه بر سکونت در پایتختها با مراکز بزرگ شاهنشاهی مانند شوش، بابل و اکباتان، اعیاد و مدتی از سال را نیز در کاخهای مجلل تختجمشید میگذراندند. به این مناسبت پارس بهواسطه سکونت شاه و از لحاظ مذهبی وضع خاصی داشته و فرمانروایی این ناحیه از دوره هخامنشی در دست شاهزادگان این خاندان بوده است.
در طول مدت فرمانروایی شاهان پارس نقش سکهها بسیار متفاوت و مناسب با وضع زمان بوده است سکههای اولین فرمانروایان منقش به تصویر شاه است که کلاه پارسی فرمانروایان هخامنشی به سر گذاشته و در پشت سکه در وسط آتشگاه قرار دارد که یک طرف آن درفشپارسی و طرف دیگر شاه که ریاست مذهبی را دارد در حال نیایش در مقابل آتشگاه ایستاده است.نقش سکههای پارس از زمان فرادات دوم (۱۳۳-۸۸ قبل از میلاد) که در دوران شاهنشاهی مهرداد دوم اشکانی فرمانروایی داشته، تحت تاثیر سکههای اشکانی قرار گرفته است. به این لحاظ سکههای اردشیرپنجم پارس و بابک پدرش که جزو آخرین سکههای این دوره محسوب میشود از حیث نقش و آرایش سروتاج نزدیکی و شباهت زیادی به سکههای آخرین شاهان اشکانی دارد.قدیمیترین سکههای پارس از شاهان سلسله بغداتهاست که در حدود اواخر قرن سوم قبل از میلاد دوره سلطنت آنها شروع شده است. نقش درفشی که بر روی سکههای شاهان پارس نقش شده است به طور یقین درفش خاص ایرانیان بوده که معرف و نشانه پیروزی و تسلط است و آن طور که بسیاری از مورخان عقیده دارند همان درفش معروف کاویانی است که شرح آن به طور کامل در شاهنامه فردوسی آمده و آن شاعر گران قدر و بلندمرتبه آرایش و زینت آن چرم پاره را به صورت مهیج و دلانگیزی وصف کرده است. اولین سکههای اردشیر با تصویر پدرش بابک همراه است. روی سکه، تصویر نیمرخ بابک دیده میشود با کلاه مخصوص و ریش و موی نسبتا بلند که از زیر لبه کلاه در دو ردیف بیرون آمده است.بغدات اول پسر بغکرت در حدود سال ۲۲۰ قبل از میلاد به سلطنت رسیده است و تا زمانی که اردشیر پنجم پسر بابک به سلطنت پارس رسید (۲۱۰ قبل از میلاد) در حدود سی نفر از شاهان در این منطقه فرمانروایی داشتند و اگر زمانی هم قدرت آنها بسیار محدود و کم بوده معهذا در این مدت طولانی که ۵ قرن دوام داشت از همگسیختگی و پراکندگی واقعی روی نداد و کانون و مهد ایرانی برپا ایستاد.پشت سکه تصویر تمامرخ اردشیر با ریش بلند و موی مجعد که در چهار ردیف از زیر لبه کلاه بیرون آمده و به ترتیب باریک شده در طرفین صورت به شکل مثلث درآمده است. تاج پدر و پسر هردو به سبک اشکانی و مزین به جواهر و مروارید است و در وسط تاج ماه و ستاره یا بالای تاج طرح ستاره مانندی قرار دارد. در اطراف تصویر هریک از آنها نام و عنوان شاه (ملکا) به خط پهلوی نوشته و نقر شده است. سکههای دیگری از این دوره سلطنت اردشیر نیز موجود است که تصویر او را در یک طرف سکه و آتشدان مشتعلی در طرف دیگر قرار دارد. این سکهها در دوره ۲۱۰ تا سال ۲۲۶ میلادی یعنی آغاز شاهنشاهی اردشیر، ضرب شده است و در دو طرف سکه نوشته نام او نقر است: ارتخشتر ملکا-اردشیر شاه. در مورد تاجگذاری اردشیر مورخان عقاید مختلفی ابراز میکنند بعضی نقشرجب یا نقش رستم را محل تاجگذاری او میدانند، زیرا کتیبههای اردشیر که حلقه سلطنت را آهورا- مزدا به او تفویض میکند در این دو محل قرار دارد، ولی برخی میگویند که محتمل است اردشیر در معبد آناهیتا که اجداد او ریاست آن را داشتند تشریفات تاجگذاری را انجام داده و بر اورنگ شاهنشاهی نشسته و شهنشاه ایرانزمین شده است. سکههای اردشیر اول ساسانی را بدون اغراق میتوان جزء شاهکارهای هنری دنیای قدیم دانست.
سکههای این دوره پنج نوع مختلف است که هرکدام دارای آرایش و تزئین خاصی است که هنرمند حکاک با دقت فراوان و در نهایت ظرافت توانسته هنرمندی خود را در نقش تصویر و تاج و تزئینات دیگر آن به کار برد.در دو نوع از سکههای اردشیر نزدیکی و شباهتی بین تاج این دوره و تاج دوران فرمانروایی او نمایان است، ولی در سه نوع دیگر تاجها به- صورت دیگری است. یکی تاج زرین بسیار زیبای کنگرهدار و دو نوع دیگر تاج مدوری است که بالای آن گویی پارچهای قرار گرفته که از مروارید و سنگهای قیمتی زینت یافته است. در پشت تاج قسمت بالا دو نوار چیندار مواج گره خورده و در پایین تاج دو نوار بلند تابدار آویزان است.آرایش مو و ریش در سکهها نیز متنوع است.گاهی موها در زیر کلاه جا داده شده و زمانی در چند ردیف حلقهوار بر دوش و پشت سر ریخته شده است.پشت سکههای اردشیر اول آتشدان بسیار مجللی با شعلههای فروزان در وسط نقش شده که نوارهای چیندار از طرفین آن آویزان است و دور آتشدان به خط پهلوی نوشته شده است:آتش اردشیر.
آخرین نوع سکههای اردشیر که بسیار نادر است و تابه حال تعداد کمی از آنها به دست آمده مربوط به اواخر دوره سلطنت او و زمانی است که اردشیر اول پسرش شاپور را در سلطنت با خود سهیم کرده است. بر این سکهها نقش نیمرخ اردشیر و نیمرخ شاپور رو به روی یکدیگر قرار دارد و در نوشته دور سکه علاوه بر نام اردشیر، نام شاپور نیز با عنوان شاه ایران برده شده است جنس سکههای اردشیر اول از طلا، نقره، مس و برنز بوده که در ضرابخانههای مختلف شاهنشاهی ضرب شده ولی چون نام شهر بر روی سکهها برده نشده است نمیتوان محل ضرب را مشخص و تعیین کرد. از دوره سلطنت بهرام پنجم (۲۴۰-۲۳۹) عمل نامگذاری شهر بر روی سکه متداول شد و در پشت سکه کنار آتشدان نام شهری که سکه در ضرابخانه آن ضرب شده به صورت مختصر نقر است. سکههای اردشیر اول از حیث وزن تقریبا به اینترتیباند: طلا (دینار) در حدود ۳۰/۷ گرم و سکههای نقره (درهم) در حدود ۸۰/۳ گرم و سکههای نیم درهمی و کوچکتر به وزنهای کمتر و سکههای مسی یا مسوار در حدود ۱۲ تا ۵۰/۱۵ گرم و سکههای برنزی به وزن ۳۵/۱ گرم و ۴۰/۲ گرم و ۹۵/۲ گرم.سکههای اردشیر اول مانند اسناد و مدارک گرانبهایی بسیاری از امور و مسائل دوره او را که جزء نامداران جهان باستان است به صورت واقعی روشن میسازد و از لحاظ هنری نیز میتوان آنها را جزء ممتازترین آثار دنیای قدیم محسوب کرد.
منبع: نشریه «بررسیهای تاریخی»
دی ۱۳۴۵ - شماره ۴
ارسال نظر