هوشمندی در سنجش رقبا

حمید کارگر- شرکت سهامی فرش ایران به عنوان دیرپاترین نهاد در هنر- صنعت فرش دستباف این سرزمین، گنجینه‌ای از خاطرات و تجربه‌ها را با خود به یادگار دارد که کنکاش در آنها سرشار از آموزه‌هایی برای امروز خواهد بود.

یکی از این یادگارها، صورت‌جلسه‌های تنظیم شده در این شرکت است که بازخوانی آنها خالی از لطف نیست و برآنم تا با تورقی در این سطور، اندوخته‌ای برای امروزمان بیابیم. هفدهمین جلسه هیات‌مدیره شرکت سهامی فرش ایران در ۱۳ تیرماه ۱۳۱۵ با حضور آقایان کاشف، نوروزی، توانا (اعضای هیات مدیره) و آقای حاجی رضا جورابچی (عضو علی البدل) و آقای هیلد براند (مدیرعامل) تشکیل شده است. جلسه‌ای طولانی و سرشار از مباحثه که «طرز مشی شرکت در داخله» و «خط مشی شرکت در خارجه» را در دستور کار داشته است.

در این نشست مواردی همچون مواد اولیه، رنگ، اندازه، نقشه، تفتیش (نظارت فنی)، تبلیغات، احصائیه، بودجه و اصلاح اساسنامه مورد کنکاش و واکاوی قرار گرفته است که بازخوانی هر یک از این موارد شاید تکرار دردهای کهنه امروز هنر- صنعت فرش دستباف ایران به شمار آید و البته نشانه‌ای است از هوشمندی و درایت پیشینیان این حوزه.

آنچه برای بازخوانی در این نوشتار برگزیده‌ام، دقت نظر گردانندگان شرکت سهامی فرش ایران نزدیک به ۸۰ سال پیش در لزوم توجه به رقبا و دیگر کشورهای تولیدکننده فرش بوده است.

شاید امروز و با گسترده شدن ادبیات تجاری، بازاریابی و بازارشناسی در جامعه و با استوارشدن نهادهای گوناگون اقتصادی و ظهور انواع دانشکده‌های بازار محور و پیدایش و انتشار انواع نشریات در حوزه اقتصاد و بازار، ضرورت توجه به شیوه عمل رقبای تجاری امری بدیهی و آشکار به شمار آید و همگان بر این باور باشند که برای بسط و توسعه فعالیت‌های تجاری ناگزیر باید چشمی هم به دیگر فعالان و کنشگران این حوزه داشت که گاه در قامت همکار رخ می‌نمایانند و گاه در هیبت رقیب.

اما با وجود این باور همگانی، در حوزه هنر- صنعت فرش دستباف آنچنان که باید و شاید در سنجش و بررسی وضعیت رقبا کوشا نبوده‌ایم و حتی گاه به سهو یا به عمد چشم بسته‌ایم و دلخوش بوده‌ایم به تکرار شعارهایی همچون «بی‌رقیب بودن فرش ایرانی»، «رهبر بودن فرش ایران در بازار جهانی این محصول» و... در حالی که بی گمان فرش دستباف ایران که تا همین چندی پیش شاخص‌ترین کالای صادراتی غیرنفتی این دیار به شمار می‌آمد برای بازیابی روزگار خوش گذشته، نیازمند این نگاه جامع و هوشمندانه به اقتضائات دنیای تولید و تجارت و گوشه چشم داشتن به نوع کنشگری دیگر کشورهای تولیدکننده و مصرف‌کننده فرش دستباف است.

شگفتی و تحسین آنجا رخ می‌نمایاند که لابه‌لای اوراق و اسناد خاک گرفته و قدیمی هنر- صنعت فرش ایران توصیه‌های اکید متولیان دیروز این حوزه آشکار می‌شود که دیدن رقیب را بر خود فرض دانسته‌اند:

«شرکت مکلف است اطلاعات لازم را راجع بقالی بافی در سایر نقاط دنیا اعم از قالی ماشینی و دست بافت تحصیل و در جریان ترقی و تنزل آنها بوده و با قالی‌های ایران مقایسه نماید.»

هیات مدیره شرکت سهامی فرش ایران بر خود تکلیف کرده‌اند که رقیب را بشناسند. آن هم نه فقط در حوزه فرش دستباف که با ذکاوت و هوشمندی در آن سال‌ها که هنوز فرش ماشینی مانند امروز تکثیر و فراگیر نشده بود، این کالا را نیز به چشم رقیبی دیده‌اند که باید پاییدش و باز نه فقط شناخت رقیب در حد یک بار گردآوری اطلاعات که یک پایش دائمی که همواره میزان پیشرفت و پسرفت آنان را نیز بسنجد و باز نه تنها سنجش ترقی یا تنزل رقیب بلکه مقایسه آن با وضعیت فرش ایران.

سطری کوتاه اما تکلیفی بزرگ و کاربردی که پس از گذشت چند دهه، نیاز امروز ما نیز هست.