روایت دیگر
توزیع آب در کرمان قدیم- بخش پایانی
در فاصله سال ۱۳۲۰ تا اواسط دهه ۴۰، عدهای در کرمان به توزیع و فروش آب، به وسیله تانکرهایی که روی گاریهای چوبی قرار میگرفت و با نیروی اسب، قاطر یا الاغ به حرکت درمی آمد مبادرت کردند و آب مورد نیاز مردم را از معروفترین قنات آن زمان یعنی قنات مویدی که در اراضی مابین میدان خواجو و میدان علیابنابی طالب کنونی، قرار داشت درون این تانکرهای سیار ریخته و روانه کوچهها و محلههای مختلف شهر میشدند و پیوسته فریاد سر میدادند: «آب مویدی، آب سرچشمه... بهترین آب.» زنها با شنیدن صدای آشنای این فروشندگان آب چادر بر سر انداخته و به کمک کودکان خود، ظروفی از قبیل کوزه، دلو یا حلبی را به کوچه میبردند و آبی را که عاملین توزیع آب، از سرچشمه قنات مویدی آورده بودند و به نسبت آب سایر قناتها و معدود آب انبارهایی که باقی مانده بود سالمتر و گواراتر بود، حلبی یک ریال میخریدند تا آب مورد نیاز آشامیدن و پخت و پز خانواده خود را برای یکی دو روز مهیا کرده باشند.
البته قبل از این زمان کسانی بودند که آب مورد نیاز مردم کرمان را با شیوههایی سادهتر توزیع یا به فروش میرساندند این افراد در اصطلاح عامه مردم کرمان «سقا» نامیده میشدند. درست مشخص نیست که سقاها که آب قناتها و آب انبارها را درون مشکهای گوسفند ریخته و گردن میآویختند و در مناطق مختلف شهر و به خصوص محلههای پر از ازدحام و پرترددی مانند بازار به انتظار تشنه لبی که جرعهای آب طلب کند و سلامی بر شه تشنه لب کربلا، حسین بن علی(ع) و لعنی و نفرینی بر قاتلین وی نثار کند و به خاطر انجام یک عمل ثواب پول ناچیزی دریافت نماید، از چه زمان و چه تاریخی این کار را رایج کرده بودند اما قدر مسلم این است که از زمانهای بسیار دور و پیش از آنکه توزیعکنندگان آب، با گاری مبادرت به فروش آب نمایند به این کار که تبدیل به یک شغل شده بود میپرداختند و با درآمد ناچیز آن، امرار معاش میکردند. این سقاها مشکهای چرمی بزرگی به دوش داشتند پر از آب کرده مشتری داشتند به خانهها میبردند و بعضی مواقع که مشتری نبود مشک پر از آب را کنار سقاخانه میگذاردند و جار میکشیدند: «هرکس میخواهد آمرزیده شود پول این مشک آب را بدهدتا آن را در سقاخانه خالی کنم». یک قران یا ده شاهی به او میدادند مشک را خالی میکرد. بعضی هم با کوزه یا لیوانی که داشتند آب به مردم میفروختند. در ایام محرم و صفر سقاها پول نمیگرفتند ولی آب برای مجالس روضه خوانی میبردند و پول زیادی عایدشان میشد. در سابق روز عاشورا سقاها جمع شده نوعی عزاداری میکردند که دلسوز و گریهآور بود و بعضی مواقع با مشک گردانی هنرنمایی میکردند و هر کدام برنده میشدند خلعت و انعام دریافت میداشتند. به تدریج عدهای از سقاها توزیع و فروش آب را با کمک الاغ یا قاطر انجام دادند. این افراد با در اختیار داشتن یک شی چوبی که مانند زین بر پشت الاغ بسته میشد و در هر طرف آن ۲ یا ۳ حلب آب قرار میگرفت، با صرف وقت کمتری به کسب درآمد میپرداختند و با فروش هر حلب آب به قیمت ۲ ریال در حالی که جار میکشیدند: «آب خنک مال حوض ملک» به دنبال مشتری میگشتند البته عدهای از سقاها به موازات فروش آب به مردم، در مواقعی از اداره بلدیه (شهرداری فعلی) مزد میگرفتند و با مشکها و حلبیهای آب به آبپاشی خیابانهای خاکی شهر میپرداختند.
این شیوه توزیع آب، زمینه را فراهم ساخت تا از حدود سال ۱۳۲۰ تا اواسط دهه ۴۰ بنا به عواملی از قبیل افزایش جمعیت، گسترش فضای شهر و نیاز به سرعت بیشتر در انجام کارها، توزیع آب به صورت سازمان یافته و پیشرفتهتر از گذشته انجام پذیرد.این شیوه توزیع آب رایج بود تا اینکه با جاری شدن چند سیل ویرانگر اکثر قناتهای کرمان از جمله قنات معروف مویدی تخریب شد. ویرانی حاصل از این سیل و روانه شدن گل و لای به درون قناتها به حدی بود که دیگر قابل لایه روبی و بازسازی نبودند. البته این اتفاق زمینهای شد تا دوره جدیدی از تاریخ آب در شهر کرمان آغاز گردد به این ترتیب که بعد از تخریب قناتها و بهدنبال آن متروک شدن معدود آب انبارهای موجود، مردم شهر مجبور بودند آب مورد نیاز خود را از آب قنات حسینآباد که توسط ماشینهای تانکردار به کرمان حمل میشد، تامین نمایند، لکن این مقدار آبی که از قنات حسین آبادبه کرمان آورده میشد کفاف نیاز مردم را نمیداد. بنابراین در فاصله سالهای ۱۳۲۶ تا ۱۳۲۷، شهرداری کرمان برای بهبود وضعیت آب آشامیدنی این شهر با یک اقدام قابل توجه، به انتقال آب با یک لوله ۶، از قنات هفت چنار حسین آباد واقع در ۲۰ کیلومتری کرمان به منابع ثابتی که در منطقه صحرا (نزدیک میدان خواجو فابریک سابق) مستقر بودند اقدام کرد بنابراین با اتصال دائمی آب قنات حسین آباد به مخازن ذخیره آب شهر کرمان فروشندگان آب بدون هیچ وقفهای میتوانستند آب مورد نیاز اهالی را در تانکر گاریهای خود ریخته و در سطح شهر توزیع کنند.
در سالهای ۱۳۲۶ تا ۱۳۲۷ هجری شمسی اولین گام برای کشیدن لولهای به طول ۲۰ کیلومتر از روستای حسینآباد به محل منبع آب مویدی واقع در نزدیکی میدان علیابنابی طالب برداشته شد. صاحبان گاریهایی که به تشریح وضعیت آنها پرداخته شد صبح علی الطلوع مقابل منابع آب صف میکشیدند و پس از آبگیری منبع گاری خود به داخل محلات شهر روانه شده و با صدای بلند فریاد میزدند: «آب سرچشمه، آب مویدی، بهترین آب». اهالی محلهها نیز کوزه به دست مقابل گاریهای توزیع آب صف میکشیدند تا به نسبت جمعیت ساکن در منزلشان، آب آشامیدنی حداکثر یک شبانه روز اهالی خانه را فراهم کنند و فردا روز از نو روزی از نو.
ارسال نظر