اقتصاد سنتی و نقش بازار یزد

بازار اصلی یزد به‌طور سنتی اجناس و کالاهای مردم ساکن شهر را فراهم می‌کرد، به خصوص‌ اقلام ویژه‌ای که گه‌گاه مورد احتیاج واقع می‌شدند. بازارهای محلی کوچک (بازارچه‌ها) در تمام‌ محله‌های مسکونی پراکنده بودند و مواد غذایی روزمره، سایر کالاهای پرمصرف و خدمات‌ مختلف در این‌گونه بازارها یافت می‌شدند. دکان‌های مجزا و مستقل مانند نانوایی‌ها یا بقالی‌های کوچک هم در بین مناطق مسکونی پراکنده بودند.

روستاییان نیز مشتری دائمی بازار اصلی بودند.در اواخر عهد قاجار بسیاری از روستاییان هر دو سه ماه یک بار برای خرید خواربار خود به شهر می‌آمدند. آنان برای مقابله با دزدان از تفنگچیان محافظ استفاده می‌کردند، از ورود به سایر اماکن دوری کرده مستقیما با بازار اصلی‌ یزد مرتبط می‌شدند. آرد، نمک، شکر و چای از اقلام پرفروش به شمار می‌رفتند، هرچند ظروف‌ مسی، پارچه و سایر اقلام گران قیمت نیز گه‌گاه ممکن بود مورد نیاز باشند.

روستاییان گاهی محصولات کشاورزی به خصوص میوه‌های خشک شده و مغزدار (خشکبار) باارزش‌تر را به بازار می‌آوردند. اما محصولات حجیم‌تر معمولا از نواحی اطراف شهر (با ۵ تا ۱۰ کیلومتر فاصله) به شهر آورده می‌شدند. گندم نیز به وسیله‌ کاروان‌ها و از ولایات دیگر،به‌ ویژه استان فارس وارد می‌شد. گوسفند و بز هم اغلب از فارس آورده می‌شد، با این حال مردم‌ یزد و نواحی اطراف آن در بیشتر سال‌ها از کمبود گوشت و غلات رنج می‌بردند.

پارچه یکی از مهم‌ترین اقلام صادراتی بود؛ یزد طی قرن‌ها به عنوان مرکز منسوجات شهرت داشت. پارچه‌های ابریشمی و زری دوزی‌ رنگین و پرنقش و نگار و گران قیمت یزد در سراسر ایران مشهور بود. بسیاری از انواع‌ پارچه‌های معمولی نیز در شهر بافته می‌شد. هزاران دستگاه بافندگی دستی چوبی در شهر وجود داشت که بعضی از آنها در خانه‌ها و بسیاری از آنها در کارگاه‌های کوچک (که «کارخانه» نامیده می‌شدند) قرار داشتند. در هرکدام از این کارگاه‌ها سه یا چهار دستگاه بافندگی دستی وجود داشت. این کارگاه‌ها در بخش قدیمی شهر یزد و به خصوص در محله‌های فهادان متمرکز شده بودند. در بعضی موارد یک کارگاه نساجی به یکی از بازارچه‌های محلی راه داشت.

تجار بازار بر محصولات کارگاه‌های نساجی نظارت داشتند. بعضی از پارچه فروشان‌ دستگاه‌های خودشان را داشتند و بقیه‌ تجار با بافندگان قرارداد می‌بستند. این تجار همچنین‌ واسطه‌ها یا دلال‌هایی بودند که در زمینه‌ خرید و فروش پارچه فعالیت می‌کردند و اغلب‌ خودشان دکان نداشتند و اجناسشان را به ازای حق دلالی به خرده فروشان و عمده فروشان‌ می‌فروختند. دادوستد پارچه‌های ابریشمی و زربافت که گران‌تر بودند در اختیار معدودی تجار ثروتمندتر قرار داشت.

اکنون از تعداد دستگاه‌های نساجی دستی و سنتی در یزد به شدت کاسته شده است، اما در اوایل دهه‌ ۱۹۷۰/۱۳۵۰ هنوز صدها دستگاه فعال وجود داشت. طی دهه‌های گذشته‌ بسیاری از آنها جای خود را به دستگاه‌هایی که با برق خانگی کار می‌کنند، دادند. بسیاری از این خانه‌ها از این دستگاه‌ها دارند و نساجی برای خانواده‌ها درآمدی جنبی فراهم می‌کند. اکثر این پارچه‌ها هنوز هم توسط بازاری‌ها مانند پارچه‌های دستباف معامله می‌شود.

در گذشته زنان طبقه‌ پایین‌تر پارچه‌های کتانی ضخیم را در اکثر روستاها برای استفاده‌ شخصی خانگی می‌بافتند. هرچند چنین دستگاه‌هایی اکنون کمتر رایج است، اما تعدادی از روستاها در بلوک رستاق، ناحیه‌ای در شمال غربی یزد، هم اینک مقدار قابل توجهی از این نوع پارچه را تولید می‌کنند.اکثر این دستگاه‌ها طی سال‌های اخیر دایر شده‌اند و در یزد بسیاری از آنها مورد استفاده‌ مردان در کارگاه‌های کوچک قرار گرفته‌اند. بعضی از این‌ دستگاه‌ها به خود خانواده تعلق دارند، ولی مالک بعضی از آنها واسطه‌های محلی هستند. اکثر این پارچه‌ها در بازار یزد یا به وسیله‌ عمده فروشان برای صادرات یا از طریق دکان‌های‌ خرده فروشی که اغلب یکی از همین روستاییان مالک آن است،به فروش می‌رسد.

شهرت منسوجات یزد تا حدودی به دلیل تاسیس کارخانه‌های نساجی بزرگ جدید متعدد در این شهر است.قدمت اولین کارخانه از این دست به اواسط دهه‌ ۱۹۳۰/۱۳۱۰ می‌رسد و در اواخر عهد پهلوی حدود ۲۵ کارخانه‌ بزرگ نخ‌ریسی یا پارچه بافی در شهر وجود داشت. هرچند تعدادی از این کارخانه‌های نساجی در بازار یا خیابان‌ها، محل توزیع (نمایندگان خرده فروشی) خیابانی دارند، اما اکثر تولید آنها بازار (و دکان‌های خیابانی) را دور می‌زند. به‌ همین دلیل پارچه،گلیم و نخ تابیده مستقیما به تهران و سایر شهرهای ایران فرستاده می‌شد.

قالی بافی به‌طور سنتی بخش مهمی از اقتصاد یزد به شمار نمی‌رفته است. هرچند نقش‌ قالی خاص یزد از اوایل قرن ۲۰ وجود داشته است، اما قالی‌های زیادی در شهر یزد یا مناطق‌ اطراف آن بافته نمی‌شد. قبل از جنگ جهانی دوم فقط ۲۰ الی ۳۰ دار قالی در یزد موجود بود، اما در اواخر دهه‌ ۱۹۴۰/۱۳۲۰ این تعداد به ۲۰۰ دستگاه افزایش یافته بود. اکثر این قالی‌ها نقش کرمان داشتند که حاصل ورود نقشه‌کش‌ها و حتی تعدادی از قالی بافان کرمانی از سوی‌ تاجران بود.

در دهه‌ ۱۹۶۰/۱۳۴۰، صنعت قالی بافی در منطقه رشد قارچ گونه‌ای پیدا کرد.در شرایطی‌ که قالی بافی قدیمی بیشتر یک پدیده‌ شهری به شمار می‌رفت، به سرعت هزاران دار قالی‌ در روستاها برپا شد. در ابتدا بسیاری از این دارهای قالی متعلق به تجار فرش یزدی بود و برخی از آنها بیش از یکصد دار قالی داشتند (که در روستاهای مختلف پراکنده بود). روستاییان به‌ سرعت دریافتند که قالی بافی می‌تواند سودآور و کمک خرج خانواده باشد (کار بافت قالی را زن‌ها انجام می‌دادند) و بنابراین تا اواسط دهه‌ ۱۹۷۰/۱۳۵۰ روستاییان خود مالک هزاران دار قالی شدند. در سال ۱۹۷۷/۱۳۵۶ تجار فرش برآورد کردند که حداقل ۰۰۰/۵۰ دار قالی در منطقه‌ یزد فعال است. اکثر قالی‌های بافته شده‌ این مناطق اکنون طرح کاشان و در درجه‌ دوم طرح کرمان و اصفهان را دارند.قالی‌های طرح نائین در روستاهای نواحی شمال‌ غرب بافته می‌شدند، اما فرش‌های بسیار ظریف نسبتا ابریشمی در خود نائین یا مستقیما در تهران به فروش می‌رفت.

رنگرزان نیز به واسطه‌ صنعت بافندگی، همیشه بخش مهمی از اقتصاد سنتی بازار بوده‌اند. در واقع در اواخر عهد قاجار رنگرزان یکی از قدرتمندترین و ثروتمندترین اصناف در شهر بودند. اما کم شدن صنعت پارچه بافی خانگی از عوامل کاهش فعالیت این پیشه‌ سنتی بوده است و واردات نخ‌های رنگی خارجی به معنای کار کمتر برای رنگرزها بود.کارگاه رنگرزی فضای‌ زیادی می‌خواهد و با وجود آنکه تعدادی از آنها در ارتباط با «بازارچه»ها یا بازار اصلی‌ هستند، اکثر آنها در گستره‌ شهر پراکنده‌اند. کارگاه‌ها معمولا در کاربرد یک نوع رنگ خاص‌ یا رنگ کردن موادی مانند ابریشم، نخ پنبه‌ای یا پشم متخصص می‌شوند. فقط این گروه آخر رنگرزها (پشم کارها) به خاطر رشد صنعت فرش بافی (با وجود آنکه مقداری پشم رنگ شده‌ به شهر وارد می‌شود) زیاد شدند یا کسب‌وکار خوبی یافتند.

دیگر انواع منسوجات خاص هم در منطقه یزد وجود داشت و بازار به‌طور سنتی مرکز خرید این اقلام از سوی شهرنشینان بود و به همین صورت مرکز صادرات این اجناس به بیرون‌ منطقه محسوب می‌شد. شهر مهریز در جنوب یزد مهم‌ترین محل تولید کفش‌های پارچه‌ای‌ (گیوه) است. اکثر گیوه فروشان یزد(یا پدران آنها) مهریزی هستند. میبد، اردکان و روستاهای‌ اطراف این دو شهر، مراکز زیلو بافی، نوعی کف‌پوش ارزان قیمت پشمی هستند. مغازه‌های‌ بسیاری در بازار یزد زیلو می‌فروشند. بیشتر بازار یزد زیلو در دو شهر از سوی تجار اداره می‌شود و فرش‌ها را از آنجا به شهرهای متعدد ایران صادرمی‌کنند.

فعالیت‌های اقتصادی دیگری در کنار پارچه بافی در اطراف یزد یافت می‌شوند. معادن سرب‌ در شرق شهر قرن‌ها است که مورد استفاده قرار دارند و طی چند دهه‌ گذشته، معادن برای‌ صدور سرب و روی توسعه یافته‌اند. با کمک فن‌آوری روسیه یک معدن سنگ‌آهن در همین‌ ناحیه ایجاد شده است که این معدن منبع سنگ‌آهن برای کارخانه‌ فولاد نزدیک‌ اصفهان است. تمام این معادن شهر بافق را بیش از یزد متاثر ساخته است، هرچند شهر یزد نیز قطعا از آنها سود می‌برد. فعالیت‌های اقتصادی کوچک فراوان دیگری در روستاها و شهرهای یزد وجود دارد و در مجموع این کارها بخش مهمی از اقتصاد سنتی منطقه را تشکیل می‌داده است.بسیاری از مناطق مسکونی به داشتن مشاغل و صنایع دستی ویژه‌ای معروف شده‌اند؛علاوه بر حرف‌ مربوط به نساجی که به آنها اشاره شد،روستاها یا شهرها به انجام کارهایی مانند سفالگری، آهنگری، نجاری، پرورش کرم ابریشم، نانوایی، نخ‌ریسی، حفر قنات (مقنّی)، حمالی، چاقوسازی، باغداری، تولید میوه‌ها یا محصولات خاص و نظایر آن معروف شده‌اند.

شهر یزد با پارچه‌هایش مشهور است؛ سایر حرف سنتی از جمله شامل ساخت نبات و شیرینی به وسیله‌ قنادها با استفاده از شکر است.هرچند تعدادی از این مشاغل در بازار اصلی‌ فعال هستند، ولی اکثر آنها اکنون در خیابان‌ها دکان دارند. همچنین یزد مرکز حناسازی بوده‌ است که گیاه آن از شهر بم در جنوب شرقی کرمان آورده می‌شود.

افراد مناطق خود یزد برای تهیه‌ مواد اولیه‌ لازم متعدد برای تولیدات و فرآوری‌های‌ سنتی یزد به‌طور کامل کفایت نمی‌کنند. پنبه، پشم، ابریشم (یا کرم ابریشم)، شکر و حنا همگی‌ باید وارد می‌شدند. یزد یک مرکز عمده‌ فن‌آوری بود، البته نه به خاطر مناطق اطراف آن، بلکه به واسطه‌ صنعتی بودن ساکنان آن و نقش این شهر به عنوان شهری کاروانی بر سر راه‌های عمده‌ تجاری داخل ایران. یزد به خصوص در دوره‌ قاجار یک تقاطع مهم تجاری به‌ شمار می‌رفت، زیرا بین بندرعباس و تهران واقع شده بود، هرچند راه‌های مهم تجاری‌ جداگانه‌ای بین شهر یزد با مشهد، کرمان، شیراز و اصفهان نیز وجود داشت.

نتیجه‌گیری

بازار یزد یک منطقه‌ تجاری زنده و فعال شهر است و به عنوان مرکز منسوجات و فلزکاری‌های سنتی، باقی مانده است. بسیاری از راسته‌های آن از نقاط مهم برای دکان‌ها محسوب می‌شود. بازار با در اختیار داشتن‌ یک چهارم دکان‌های یزد،مرکز تجاری پویایی است که در حال تغییر محتوا و ظاهر برای‌ تطابق با شرایط اقتصادی در حال تغییر ایران است.اینکه بسیاری از انواع اجناس مدرن در بازار یافت نمی‌شوند، یک حقیقت است، اما اشتباه است که تصور کنیم ایرانیان اجناس و خدمات‌ سنتی را در ازای انواع جدیدتر فراموش کرده‌اند، بلکه آنان هر دو را باهم در شکل زندگی‌ کنونی خود به کار گرفته‌اند.

تشابهات کسبه‌ بازار و خیابان نشان می‌دهد که فاصله‌ بین کهن و نو، سنتی و مدرن، ممکن است بسیار ظریف باشد.هرچند این مطالعه نشان داده است که مبادلات بین مغازه‌داران‌ بازار و خیابان زیاد نیست و این دو اساسا به صورت دو نظام مجزا باقی می‌مانند. همچنین‌ مبادلات بین قسمت‌های مختلف بازار یا قسمت‌های مختلف خیابان‌ها نیز کم است. انتقالات معمولا داخل یک راسته‌ بازار یا در بخشی از یک خیابان انجام می‌شود. اما هنوز الگوی قابل توجه این است که کسبه‌ بازار در حال ترک بازار نیستند و این یعنی اینکه بازار به عنوان مکانی‌ مولد و سودآور برای سوداگران ایرانی باقی مانده است.

این مقاله نشان داده است که ساختار سنتی بازار قابلیت ادامه‌ حیات را داراست. دکان‌های‌ کوچک، تخصصی بودن زیاد محصولات، راسته‌های پر از دکان‌های مشابه، پیشه‌ورانی که‌ خودشان تولیدات‌شان را عرضه می‌کنند و خصوصیات متعدد دیگر، نظام سنتی بازار را مشخص‌ می‌کند. با وجود این، بعضی از کسب‌وکارها و پیشه‌های مجزا ممکن است افول کنند یا حتی از بین بروند و مغازه‌هایی از نوع دیگر جایگزین آنها شوند. تغییرات زیاد در نوع مغازه‌ها که در بازار یزد از سال ۱۹۷۱ تا ۱۹۷۷/۱۳۵۰ تا ۱۳۵۶ اتفاق افتاد،مشخص می‌کند که بازار دائما در حال تغییر است و اینکه این محل فروش،حتی تحت تاثیر شرایطی‌که برخی آن را تجددگرایی یا مدرن‌سازی می‌نامند، پویا و قابل انطباق با شرایط جامعه و تجدد است.

مغازه‌های خیابان‌ها در امتداد نظام بازار هستند. هرچند تخصصی شدن کمتری دارند و حتی‌ دکان‌های آنها به شکل مغازه‌های غربی است، اما ترتیب طولی مغازه‌ها که مشابه حجره‌های‌ کوچک بازار است و خصوصیات کسبه و بسیاری از رویه‌های سنتی دیگر، مناطق تجاری‌ خیابان‌ها را به بازار شبیه می‌سازد. از جهات بسیار، به همان اندازه که بازار مدرن ست، سنتی نیز هست.