گاهشمار
علی امینی، نخستوزیر شکست خورده
گروه تاریخ اقتصاد - چستر باولز از مشاوران جان اف کندی در نیمههای بهمن ۱۳۴۰ از ایران دیدار و از اصلاحات امینی تقدیر کرد، اما امینی که بود و چه عاقبتی داشت؟ آنچه میخوانید مروری است بر زندگی و کارنامه این سیاستمدار ایران. دکتر علی امینی مجدی، فرزند محسنخان امینالدوله (داماد مظفرالدین شاه) و فخرالدوله، دختر مظفرالدین شاه در سال ۱۲۸۴ در تهران به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی را در مدرسه رشدیه و دوران متوسطه را در دارالفنون به پایان رساند و در سال ۱۳۰۴ برای ادامه تحصیل عازم فرانسه شد. در سال ۱۳۱۰ پس از پایان تحصیلات در رشته حقوق و دکترا در رشته اقتصاد به ایران بازگشت و در سال ۱۳۱۲ با بتول وثوق دختر وثوقالدوله، رییسالوزرای دوره قاجار ازدواج کرد که حاصل آن یک فرزند پسر به نام ایرج بود.
علی امینی پس از ورود به ایران وارد خدمت دولتی شد و در طی زمان مشاغل بسیاری را برعهده گرفت، از جمله خدمت در اداره کل تهیه قوانین، معاونت اداره کل انحصار تریاک، معاونت و ریاست اداره کل گمرک، مدیرکلی وزارت دارایی در مهر ماه ۱۳۱۸، معاونت دوم وزارت دارایی در سال ۱۳۲۰، معاونت نخستوزیر در کابینه قوام، ریاست هیات اقتصادی ایران و آمریکا، دبیرکلی شورای اقتصاد، نمایندگی تهران در دوره پانزدهم مجلس شورای ملی، تصدی وزارت اقتصاد ملی در کابینه منصور و مصدق در سالهای ۱۳۲۹ و ۱۳۳۰، تصدی وزارت دارایی پس از کودتای ۱۳۳۲ در کابینه سپهبد زاهدی، تصدی ریاست هیات مذاکرهکننده با نمایندگان کنسرسیوم (آمریکا، انگلیس و فرانسه) برای انعقاد قرارداد کنسرسیوم نفت با مسترپیچ، تصدی وزارت دادگستری در کابینه علاء و مسوولیت سفارت ایران در آمریکا.
وی پس از کودتای ۲۸ مرداد در مقام وزیر دارایی کابینه سپهبد زاهدی مذاکرات با هندرسن سفیر آمریکا در ایران را در مورد کمک مالی به ایران و تامین بودجه برنامه اصل ۴ ترومن اداره کرد. امینی در سال ۱۳۴۰ به دنبال اعتراضات گسترده معلمان که به استعفای جعفر شریف امامی از مقام نخستوزیری انجامید، با وعده اعطای وام به نخستوزیری انتخاب شد. او در بدو تصدی مقام نخستوزیری، برنامه دولت خود را در ۱۵ ماده اعلام کرد که مهمترین آنها کاهش هزینه زندگی و قیمتها، اصلاحات ارضی، توسعه صنایع کشاورزی، تامین حداقل معیشت کارمندان و تقویت دادگستری بود. او در اولین گامها پس از رسیدن به قدرت حکم بازداشت عدهای از امرای ارتش را صادر کرد. همچنین فعالیت احزاب را آزاد اعلام کرد. اقدامی که هشت سال پس از کودتای ۲۸مرداد، علنی شدن فعالیت جبهه ملی را در پی داشت. برکناری تیمور بختیار، رییس سازمان امنیت از دیگر اقدامات او در آغاز نخستوزیری بود. با نخستوزیری علی امینی در سال ۱۳۴۰، لایحه اصلاحات ارضی که در دوران نخستوزیری منوچهر اقبال تهیه شده بود با اصلاحاتی در هیات دولت به تصویب رسید و حسن ارسنجانی، وزیر کشاورزی وقت به عنوان مجری اصلاحات ارضی انتخاب شد. ارسنجانی در این راه چنان سرعت و جسارتی به خرج داد که نه تنها مالکان بلکه نخستوزیر و مخالفان دولت را شگفتزده و شاه را که میخواست هرگونه تحولی هر چند سطحی در ایران به نام او تمام شود، نگران کرد. دولت امینی توانست بخشی از برنامه اصلاحات ارضی و اجتماعی را به اجرا درآورد که مورد مخالفت شدید شاه و مالکان بزرگ قرار داشت. به همین منظور تحریکاتی علیه وی شروع شد و همه به انتقاد از اصلاحات ارضی پرداختند. با اجرای مرحله اول اصلاحات ارضی حدود ۲۰ درصد از خانوارهای روستایی صاحب زمین شدند، در صورتی که پیشبینی شده بود با اجرای مرحله اول اصلاحات ارضی اکثریت خانوارهای روستایی بدون زمیندارای زمین کشاورزی شوند؛ ولی به دلیل مخالفت مالکان بزرگ با تقسیم زمینهای کشاورزی و ایجاد شرکتهای زراعی کشت و صنعت، اهداف مرحله اول اصلاحات ارضی محقق نشد.امینی در طول دوران نخستوزیری خود تلاش زیادی کرد تا اختیارات شاه را کاهش داده و کشور را به سمت و سویی دیگر ببرد؛ هرچند با شعارهای پر طمطراق و جذابی روی کار آمد؛ اما در عمل در راه انجام اقدامات مورد نظر خود توفیق چندانی نیافت و کوششهای او در کاهش نقش شاه در اداره امور کشور که از حمایت بخشی از هیات حاکمه ایالات متحده نیز برخوردار بود، خیلی زود با مقاومت و مخالفت محمدرضا شاه پهلوی مواجه شد. چهار ماه پایانی دولت امینی زیر سایه جنگی نامحسوس اما فرسایشی میان او و شاه طی شد، چنانکه بر اساس اسنادی که بعدها از ساواک به دست آمد، شاه در سفری که به آمریکا داشت مذاکراتی را با مسوولان سیاست خارجی ایالات متحده انجام داد تا موقعیت دولت امینی را از جهت حمایت طرف آمریکایی تضعیف و متزلزل کند. در همین شرایط بود که امینی پس از ۱۴ ماه نخستوزیری ادامه کار را ناممکن دانست و در ۲۶ تیر ۱۳۴۱ از مقام خود کنارهگیری کرد. از مهمترین عوامل شکست دولت امینی میتوان به اعلام ورشکستگی ایران و اقدام بازرگانان خارجی به خروج سرمایههای خود از ایران، افزایش بحران اقتصادی در کشور، مقابله با تظاهرات دانشجویان و دانشآموزان، مخالفت آمریکا با کمک ۷۰۰ میلیون دلاری به ایران، بینتیجه ماندن مذاکرات با کشورهای اروپایی در جلب کمک مالی به ایران، مذاکرات شاه با کندی برای برکناری وی از نخستوزیری و مخالفت شاه با کسری بودجه ارتش اشاره کرد. امینی پس از استعفا مدتها از صحنه سیاسی دور بود، تا اینکه در سال ۱۳۵۷ محمد رضا شاه جهت رهایی از بحران سیاسی و جلوگیری از انقلاب مردمی با او وارد مذاکره شد و او را برای نخستوزیری در نظر گرفت؛ اما او این پیشنهاد را نپذیرفت و قبل از پیروزی انقلاب به اروپا رفت. امینی پس از انقلاب در فرانسه زندگی کرد و سرانجام در روز ۲۱ آذر ۱۳۷۱ در سن ۸۷ سالگی در پاریس درگذشت و همان جا به خاک سپرده شد.
ارسال نظر