خاطرات مرتضی بهشتی از تاسیس انجمن مدیران صنایع-۲
مخالفت با دولتی کردن صنایع، کار زیادی برد
با رسمیت یافتن انجمن و چند ماه پس از پیوستنم متاسفانه شاهد کاهش تعداد یاران انجمن بودم؛ یا واحدشان مشمول یکی از بندهای «الف» و «ب» و «ج» قانون حفاظت شده بود یا تاب مقاومت در برابر مشکلات را نیاورده بودند. باید مدیران و کارآفرینان تشویق به پیوستن به انجمن میشدند تا در خانهای که مدافع نظرات بلند آنان برای سرافرازی کشور است گرد آیند، و از سوی دیگر در طرحها و قوانینی که از مجلس شورای اسلامی میگذشت یا نسبت به تصمیمهایی که در سازمانهای دولتی گرفته میشد و در سرنوشت و آینده صنعت موثر بود اظهارنظر علمی - تجربی میشد.
در شرایط اواخر سال ۵۹ و اوایل سال ۶۰ که نه محیط انجمن از نظر فیزیکی آمادگی گسترش داشت و نه از نظر امکانات مالی میتوانستیم قدمهای بلند برداریم، برخی از اعضای هیاتمدیره و چند تن از مدیران عضو و من ناچار به اظهارنظر در مسائل مرتبط بودیم و حجم بزرگی از کار را انجام میدادیم. نمونه آن، بررسی طرح دولتی کردن تجارت خارجی و نظراتی بود که در زمینههای مختلف برای وزارت کار و امور اجتماعی تهیه و ارسال شد. برای استخراج نتایج پرسشنامههایی که به انجمن رسیده بود دیگر وقتی باقی نمیماند. آنها را به منزل منتقل کردم و با دعوت از چند نفر از همکاران سابقم پرسشنامهها در منزل استخراج شد. ماههای اول سال ۶۰ جو جامعه دچار انواع دگرگونیها شده بود. یک روز صبح عدهای به دفتر انجمن هجوم آوردند و با مجروح کردن مامور نظافت انجمن، تمام اوراق و پروندههای انجمن را زیر و رو کرده بودند. درحالی که انجمن مطلقا با سیاستکاری نداشت و کار حرفهای میکرد. در همان روزها که عدهای از آنها با سلاح سرد و گرم به طرف بنیاد شهید در میدان هفتتیر هجوم آوردند، آن هم در حالی که فرزندان فداکار این سرزمین در جبههها با نیروهای متجاوز عراق در نبرد سرنوشتساز بودند، تیری از پنجره اتاقی که در آن مینشستم و مشرف به میدان بود عبور کرد از شیشه گذشت و با فاصله چند میلیمتری از کنار شقیقه من در دیوار نشست که به یادگار آن روزها همواره در اتاق کارم نگهداری میکنم. در چنین جوی، حتی نظرات خیرخواهانه صادقترین افراد با ظن بد روبهرو بود. برنامه موقت من برای همکاری با انجمن در تیرماه پایان یافته بود، پس از بحث طولانی با آقای مهندس خلیلی و نیازی که به کار خلاق انجمن احساس میشد، تصمیم به همکاری گرفتم و به ساختن انجمن به صورت یک نهاد ملی متکی به مشارکت کارآفرینان که در آن، محیط مناسب برای پژوهشهای کاربردی در سطح کلان فراهم باشد و بتوان در تصمیمگیریها به صورت موثر و علمی اظهارنظر کرد و در چارچوب باورهای انقلاب، فرهنگ صنعتی را ارتقا بخشید، کمر همت بستم. در آن زمان میدانستم که انجمن با پتانسیلی که دارا است و کوششی که خواهد کرد به سازمانی برومند تبدیل خواهد شد که توانایی کارهای بزرگ را خواهد داشت. با آقای مهندس خلیلی تنها شرطی که مطرح کردم این بود که در روز برومندی انجمن چون داوطلبان همکاری اندک نخواهد بود از ادامه کار معذورم بدارند. آستانه تحمل خود را میدانستم. این مدت ۱۴ سال طول کشید و وقتی خود را از فعالیت مستمر در انجمن کنار کشیدم که بسیار از آنچه را که در ذهن پرورانده بودم تحقق یافته میدیدم.
در این مدت با همکاریهای بیدریغ اعضای هیاتمدیره و اعضای گرامی انجمن و کارشناسان و کارکنان بزرگوار، چه آنها که کماکان با همان سمتها ادامه فعالیت میدهند و چه آنها که برای مدتی این سمتها را پذیرا بودند و سپس جای خود را به دیگری سپردند، بدون آنکه شغل خاصی را به خود اختصاص دهم، به عنوان نمایندهای از سوی اعضای هیاتمدیره سعی در ایجاد ساختاری کردم که دو بدنه کار انجمن، یعنی بخش پژوهش و بخش اجرایی هرکدام به صورت مکمل و در عین حال مستقل از هم بتوانند به اهداف انجمن یاری رسانند. بدنه پژوهشی انجمن به صورت مستقل و با الهام از مسائل روز و آینده در زمینههای
اقتصادی - اجتماعی و فرهنگی حرفهای علمی برای گفتن و مطرح کردن بسیار داشت. باید محیط انجمن نیز محیط مطلوبی برای کارشناسان و استادانی در میآمد که بتوانند با ارائه نظرات علمی و تخصصی و ایجاد سمینارها، هم مدیران صنعت و هم کارآفرینان را با آخرین پدیدهها آشنا سازند و هم با ارائه پژوهشها و طرحها و تفکرات خود در تصمیمگیریهای قانونی و اجرایی اثرگذار باشند.
بدنه اجرایی انجمن نیز باید با سازماندهی مطلوب سمینارها، ایجاد ارتباطات، تهیه و نشر مطالب، هم عضوگیری را تسهیل بخشد و هم به بالا بردن کیفیت تماس با اعضا و محیط توفیق پیدا کند.
خوشبختانه در دو زمینه تا حدود زیادی توفیق حاصل شد. بخش پژوهش انجمن بسیار فعال شد و بخش اجرایی نیز با پیوستن همکاران بسیار صمیمی و فداکار که تعدادی از آنها خود کارشناسان برجستهای بودند به پیشبرد اهداف انجمن کمک بسیار کرد.
در سالهای بعد که سازمانهای مشابه را در کشورهای پیشرفته مورد مطالعه قرار دادیم به همین نتایج رسیدیم که ساختار انجمن بر آن پایه گذاشته شده بود. اصولا سازمانهایی مانند انجمن براساس عضویت داوطلبانه شکل میگیرند و اساس همه آنها همکاری با دولتها و نهادهای تصمیمگیر گذارده شده است و در مسائل اقتصادی - اجتماعی اقدام به ارائه نظرات علمی و اصلاحطلبانهای میکنند که در این راه نیاز به بخش پژوهشی دارند و برای توسعه دامنه فعالیت و علاقهمندی اعضا نیز باید فعالیتهایی را سامان دهند که سبب گسترش کمی آنها باشد. به طور طبیعی در چنین سازمانهایی که دو نوع کیفیت کاری متفاوت دارند قسمتهای اجرایی تمایل بر گسترش حوزه عملکرد خود پیدا میکنند و این خود سبب میشود که محیط برای کارهای پژوهشی تنگ شود و در نتیجه پژوهشگران بزرگ و شایسته که محیطی آرام و بیدغدغه طلب میکنند از حضور و ارائه پژوهشهای خود به آن رو برگردانند. ایجاد توازن بین امور اجرایی و امور پژوهشی به طوری که هیچکدام به ضرر دیگری گسترش نامعقول پیدا نکند از الزامات اینگونه سازمانها به حساب میآید و مراقبتهای روزانه طلب میکند.
اینگونه سازماندهی و ساختار براساس فکر و اندیشه همه دستاندرکاران انجمن از هیاتمدیره گرفته تا کمیتههای تخصصی که با حضور کارشناسان و مدیران تشکیل میشد تدوین و پیاده شده به طوری که پس از نقلمکان انجمن به محل فعلی محیط برای حضور و فعالیت استادان و کارشناسان برجسته در انجمن فراهم شد و انجمن به صورت یک سازمان پیشگام به ارائه نظراتی پرداخت که حقانیت آنها پس از سالها بر همه دستاندرکاران و مسوولان روشن شد. با این گونه اظهارنظرها و ارتباطی که سمینارهای انجمن با محیط بیرونی برقرار کرد بسیاری از سازمانهای مسوول و دستاندرکاران به نوع کاری که توسط این پژوهشگران و استادان انجام میشد علاقهمند شدند و پذیرای نظارت سازندهای شدند که آنها ارائه میکردند. کار کارشناسی که اوایل مرده بود حرکت سازنده خود را در جامعه به کندی آغاز کرد. از سوی دیگر به تدریج مدیران و کارآفرینان نیز با همه سختیهایی که در متقاعد کردن آنها به انجام کار گروهی بود و به انجمن پیوستند و با توانهای مالی و فکری خود به ادامه کار انجمن علاقه نشان دادند.
پیوستن هر یک از مدیران و کارآفرینان به انجمن، لبیک گفتن هر کدام از کارشناسان و پژوهشگران به پیشنهاد همکاری و مراجعاتی که از سوی سازمانها و مسوولان برای کسب نظر انجمن میشد هر کدام صحنه زیبایی از خاطرات انجمن را تشکیل میدهد.
برای دعوت به کار کارشناسان روشهای مختلفی وجود دارد. برای انجمن بهترین آنها شناخت موضوع بررسی و سپس دعوت از کارشناسان صاحبنظری است که برای انجام کار پژوهشی حاضر به همکاری باشند. ولی در اواخر سال ۶۰ روی اصرار برخی از اعضای هیات مدیره برای اولین و آخرین بار سعی شد که از طریق انتشار آگهی برای دعوت به کار کارشناس اقتصادی و روابط عمومی این کار انجام گیرد عملا تجربهای ناموفق از کاردرآمد که بحث درباره آن طولانی است.
با گسترش تعداد اعضا و بهبود فضای انجمن و توسعه دامنه فعالیتهای آن، خوشبختانه به جلب همکاری کارشناسان بسیار ارزندهای توفیق یافتیم که پس از گفتوگوهای چندجانبه و متکی به اعتقادات عمیق آنها برای نهادینه کردن پژوهش در انجمن، این جمع را یاری دادند.
اولین اندیشمندان والامقامی که ما را در این راه یاری داد آقای بایزید مردوخی بود که برای نخستین بار در کشور در جوی که همه مقامات حتی وزیر صنعت وقت صنایع را مورد هجوم قرار داده بودند و آنها را بیارزش و صنایع مونتاژ میدانستند، طرح استراتژیهای صنعتی ایران را تهیه کرد. این طرح پس از آنکه در انجمن مورد بحث و بررسی قرار گرفت به مسوولان عرضه شد. این اولین کار مهم در زمینه مسائل کلان کشور بود که به نام انجمن عرضه شد و مقدمه کارهای اساسی دیگر قرار گرفت، هر چند هنوز کارهای انجام شده جوابگوی بخش صنعت نبود و باید راههای طولانی طی شود.
در کنار این اقدام همکاری آقای دکتر همدانی را که برای مدت کوتاهی دچار فترت شده بود گرامی داشتیم و توانستیم برای اولین بار موضوع بیمه بیکاری و تشکیل شوراهای اسلامی کار را که در قانون اساسی آمده بود با دولت شهید رجایی و سپس مجلس شورای اسلامی مطرح سازیم. این نوع برخورد انجمن نشانگر اعتقاد عمیق مدیران صنعت و کارشناسان آن به تعالی نیروی انسانی و نقش سازنده آن در توسعه ملی است. متاسفانه بعدها به نظرات سازنده انجمن در مورد قانون کار آن طور که شایسته بود توجه نشد.
یکی از اتفاقات مهمی که در اوایل دهه شصت موجب گسترش همدلی بیشتر اعضای انجمن شد و توانست به تدریج انجمن را در سطوح مختلف چه در بین مدیران و کارآفرینان، چه در سازمانهای مختلف مطرح سازد ضمن آنکه تفکر جدیدی را در سطح تصمیمگیران جامعه جهت نزدیک شدن به کارشناسان و کار کارشناسی پایهگذاری کرد تشکیل جلسات ماهانهای بود که به نام جلسات تعاطی افکار پایهگذاری شد. هر چند نوعی از این جلسات از ابتدای فعالیت انجمن حتی قبل از رسمیت یافتن آن وجود داشت ولی با پیوستن شادروان دکتر اسدی و همسر اندیشمندش خانم شهیندخت خوارزمی و دکتر نوابپور سازماندهی جدید پیدا کرد و با کار مداوم این عزیزان هم جلسات پربارتر شد و هم تفکرات نوبه عرصه فعالیتهای انجمن باز شد. این آشنایی را مرهون دکتر بهکیش بودیم که خود به تازگی به اتاق بازرگانی و صنایع و معادن پیوسته بود و امور تحقیقاتی را در اتاق ساماندهی میکرد. جلسات تعاطی افکار هر روز پربارتر میباشد. به طوری که پس از مدتی نیاز به ترسیم الگوهای مناسب مدیریت در ایران را احساس کردیم و در این زمینه با همکاری ارزنده دکتر طوسی و دکتر فرهنگی که به جمع انجمن پیوستند و گروهی از مدیران صنعت کمیتهای تشکیل شد تا مقدمات یک کار علمی فراهم شود. این کار در صورت تداوم، میتوانست در طولانی مدت نتایج ارزندهای به بار دهد و رهآورد بزرگی به همراه داشته باشد. متاسفانه طی زمان با مرگ عزیزترین یار و همکارمان دکتر اسدی که شاخصترین چهره جمع ما با اندیشههای بزرگ بود و بیتوجهیهایی که نسبت به این پروژه و مدیر توانای آن (خانم شهیندخت خوارزمی) شد این کار در نیمه راه متوقف ماند.
از دل اینگونه جلسات سمینارهای علمی انجمن پا گرفت و کمیتههایی برای تعیین ساختار و برنامهریزی تشکیل شد. سمینارهای انجمن که پس از انقلاب کمتر مشابه آن تشکیل شده بود باعث شد که تفکر علمی در مدیریت و مسائل مرتبط با توسعه صنعتی اشاعه یابد و انواع مختلفی از این گونه سمینارها در تهران و استانهای دیگر چه توسط انجمن و شعبات آن و چه توسط سازمانهای مختلف پایهریزی شود که اثرات عمیقی در نسل مدیران پس از انقلاب از خود به جا گذاشت. آغاز همکاری آقای حمید اسکندانی با روحیه هنردوستانه و قلمی توانا با تجربه طولانی در بخش بودجه کشور هم برای ساماندهی کمیتههای تخصصی و هم برای گسترش شعبات انجمن موهبتی بود که انجمن را به آیندهاش نزدیکتر کرد.
در اوایل دهه ۶۰ آقای مهندس خلیلی، رییس انجمن به شورای عالی کار دعوت شدند. در این دوران تورم فزاینده در کشور نیاز به بررسیهای اقتصادی را تشدید کرده بود به علاوه مسائلی در شورای عالی کار مطرح میشد که نیاز به نظرات اقتصاددانهای مجرب را زیادتر میکرد. آقای دکتر رشیدی استاد گرامی اقتصاد با بینش همهجانبه اجتماعی بعد از مدتی که با انجمن همکاری مثمرثمری داشت به خارج از کشور سفر کرد که همه را دلنگران غیبت خود در انجمن میکرد. در نبود دکتر رشیدی و نیاز شدید به وجود اقتصاددانان مجرب در حالی که برنامهای هم از جانب دولت برای توسعه اقتصادی- اجتماعی- فرهنگی به مجلس ارائه شده بود انجمن را برای دعوت به کار اقتصاددانانی توانمند به تکاپو انداخت، به علاوه وجود این تفکر که بالاخره جنگ تحمیلی پایان میپذیرد و برای بازسازی کشور باید به سهم خود، نظرات سازنده را جمعآوری کنیم و ارائه دهیم سبب شد تا از محققان ارجمندی دعوت به همکاری کنیم که با پذیرش دلپذیر این بزرگواران میهندوست کارهای بزرگی ارائه شد. دکتر سیروس آرینپور، دکتر الکساندر مژلومیان، دکتر هوشنگ شهیدی و همچنین دکتر فریبرز رییس دانا در جمع انجمن حضور یافتند و ضمن بررسیهای مختلفی که در زمینههای اقتصادی انجام دادند گزارشهای انجمن را در سطح وسیعی از دولتمردان مطرح ساختند. ناچارم به چهار کار اساسی در کنار کارهای ارزنده دیگری که جملگی اثری عمیق از خود به جای گذاشتند اشاره کنم. یکی از این بررسیها علل پیدایش تورم در جامعه بود که ضمن بررسی کاهش تولید ناخالص ملی طی سالهای متمادی به بررسی علمی شاخصهایی که سبب بروز تورم شده بود میپرداخت. در این گزارش پیشبینی شد که دهانه تورمی که در اقتصاد به وجود آمده است به مجرد از بین رفتن کنترلهای دولت خود را نشان خواهد داد این گزارش در تمام مراکز تصمیمگیری مورد توجه قرار گرفت و تا سالها پس از تهیه آن به انجمن مراجعه میشد و نسخهای از آن مورد تقاضا بود.
گزارش موثر دیگری که اثر قابل ملاحظهای از خود بر جای گذاشت نقدی بود که بر برنامه ارائه شده به عنوان برنامه توسعه اقتصادی- اجتماعی- فرهنگی به مجلس ارائه شده بود، این گزارش توانست تناقصات برنامه پیشنهادی ارائه شده توسط دولت را نشان دهد و اصول حاکم بر یک برنامه منسجم را بیان کند. یکی از عوامل موثری که سبب شد دولت این لایحه را از مجلس شورای اسلامی پس بگیرد طرح مسائل آن توسط این گزارش بود. در سالهای بعد و در برنامه اول توسعه اقتصادی- اجتماعی- فرهنگی جمهوری اسلامی گزارش مزبور توانست اثر قابل توجهی در ارائه دیدگاههای کارشناسی از خود به جای گذارد.
پژوهش کارشناسانه دیگری که ارائه شد و در آن نظرات مدیران حملونقل و مدیران صنایع نقش موثری برای ارائه اطلاعات داشت بررسی مسائل حملونقل بود. با گسترش دامنه جنگ و نیاز به رساندن تدارکات به جبههها، فرسوده بودن وسایل حملونقل جادهای کارخانههای تولیدی هم از دستیابی به مواد اولیه در موقع خود محروم مانده بودند و هم برای توزیع کالاهای ساخته شده با مشکل روبهرو بودند، ضمن آنکه هزینهها نیز به طور سرسامآوری بالا رفته بود.
این گزارش ضمن بررسی مسائل و مشکلات در ارائه راهحلها اثربخشی مناسبی از خود به جا گذاشت.
طرح بزرگ «گزینههای احتمالی توسعه اقتصادی- اجتماعی» در این دوران پایهریزی شد که در جریان این طرح، محققان ارجمندی چون خانم دکتر فیروزه خلعتبری و آقایان دکتر حسین عظیمی- دکتر بایزید مردوخی، دکتر محمد علیزاده، دکتر هادی زنوز، دکتر قدیر معتقدی و مهندس رضا فرمند در بررسیهای آن مشارکتی فعال داشتند. گزارشهای این مجموعه که ده مجلد را تشکیل میدهد جزء کارهای ماندنی است که در بررسیهای اقتصادی اثر قابل توجهی از خود بر جای گذاشته و خواهد گذاشت و خوشبختانه در آثاری که انجمن پس از آن منتشر کرده است نیز به نحو قابل ملاحظهای مورد استفاده قرار گرفته است. نمیخواهم در این مختصر به آنچه انجمن کرد اشاره کنم بلکه از مطرح کردن آنها نظر دیگری دارم که بعدا به آن میپردازم، ولی اکنون که به اشاره به برخی از کارهای انجمن اشاره شد، شایسته است از زحماتی که کارشناسان انجمن در بررسی قوانین مرتبط با صنعت و نیروی انسانی انجام دادهاند، یادی به میان آید. از سال ۱۳۶۰ بیشترین کار ممکن درباره قانون حفاظت و توسعه صنایع ایران، قانون کار، قانون شوراها، قانون مالیات و... با کمک بسیاری از کارشناسان که در کمیتههای تخصصی همگام با مدیران صنایع عضو انجمن شرکت کردند، انجام گرفت.
مطالعه این تحلیلها و پیشنهادات ارائه شده، مشخصکننده دلسوزیها و علاقهمندیهای زائدالوصفی است که در راه توسعه اقتصادی-اجتماعی کشور هم مدیران و هم کارشناسان انجمن از خود بر جای گذاشتهاند متاسفانه هر جا به این مطلب علمی بیتوجهی شده ضررهای قابل ملاحظهای به صنعت و اقتصاد کشور وارد شده است. اگر نظرات انجمن مانند آن چه در مورد لایحه حدود و ثغور بخش خصوصی، برنامه توسعه اقتصادی-اجتماعی که توسط دولت به مجلس ارائه شد و پس گرفته شد یا در مورد برخی از لوایح دیگر که حتی قبل از طرح در مجلس بازپس گرفته شد مورد توجه قرار میگرفت مسلما امروز صنعت کشور با بحران کمتری میتوانست به توسعه اقتصادی کمک کند.
ارسال نظر