خاطرات -مشکل بودجه و استعفای امینی-بخش پایانی
امینی رفت
دهه اول ۱۳۴۰ ایران دوران عجیبی را به لحاظ اقتصادی و سیاسی تجربه میکرد. در این سالها، دولت آمریکا تلاش میکرد روشهای اصلاحی در حوزههای اقتصادی را جایگزین روشهای مورد توجه چپگرایان کند و از این طریق حکومتهای استبدادی را نگهداشته و البته دموکرات کند. اصلاحات ارضی در این دوران رخ داد و علی امینی به عنوان فردی که دارای تحصیلات اقتصادی بود و روشهای اصلاحطلبانه را درک میکرد، علاقهمند بود این کار انجام شود؛ اما در همین دوران، شاه توانست چهره تازهای از خود به رهبران حزب دموکرات آمریکا نشان دهد و جای امینی را در میان آنها بگیرد. در دوران نخست وزیری امینی موضوع تدوین بودجه با دخالتهای شاه مواجه شد و امینی به لحاظ سیاسی نتوانست پشتیبانان و همراهان سیاسی نیرومندی پیدا کند و سرانجام استعفا داد و رفت. آنچه در چند شماره گذشته خواندید از کتاب بربال بحران، نوشته ایرج امینی بود.
سپس خبرنگار آسوشیتدپرس پرسید: «تاکنون چه مبلغی به دولت شما کمک کرده بودند؟» دکتر امینی: سیمیلیون دلار.» یکی از خبرنگاران: «آیا با توجه به دوستی با غرب این مبلغ کافی بود؟» دکتر امینی: «خودتان قضاوت بفرمایید. آخر در یک مملکتی که دوست صمیمی غرب است، الان آرام است، تنها کشور خاورمیانه است که وضع منظمی دارد، باید کمک حسابی بکنند. ما که هزار میلیون دلار کمک نخواسته بودیم.»
دکتر امینی که قصد نداشت شخص شاه را به عنوان مسوول بنبست بودجه و استعفای دولت خود معرفی کند، پای آمریکا را وسط کشید. این امر موجب ناراحتی و اعتراض رسمی وزارت امور خارجه آمریکا گردید. ساعاتی بعد خبرگزاری فرانسه از واشنگتن گزارش داد: وزارت خارجه آمریکا از بعضی از اظهاراتی که به آقای دکتر امینی نسبت داده شد، عمیقا متاثر شده است. ظاهرا آقای امینی گفته است کمکی که آمریکا به کشور وی میداد غیرکافی بوده و این امر موجب شده است که از مقام خود استعفا کند. لینکلن وایت، سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا، پس از اعتراف به این که دولت ایران در زمان حکومت آقای امینی با دشواریهای بزرگی روبهرو بوده، تاکید کرد که دولت آمریکا تا حدی که در تواناییاش بوده به دولت ایران کمک کرده است. منابع وزارت امور خارجه آمریکا اعلام داشتند که کمک ایالات متحده به ایران طی سالهای اخیر به طور متوسط سالانه به ۵۹میلیون و چهارصد هزار دلار میرسید. این مبلغ شامل کمک نظامی که به موازات کمک مالی آمریکا به نیروهای مسلح ایران داده میشود، نیست. طی چهارده ماه اخیر دولت آمریکا ۶۷میلیون و سیصدهزار دلار به صورت کمک مالی، وام و هدیه به ایران اعطا کرده است. از طرف دیگر دولت آمریکا تعهد کرده است مبلغ بیستمیلیون دیگر برای اجرای طرحهای توسعه اقتصادی به دولت ایران بپردازد.
دکتر امینی بلافاصله یک مصاحبه مطبوعاتی دیگر تشکیل داد و به خبرنگاران خبرگزاریهای خارجی و مطبوعات داخلی از جمله اظهار داشت:
... من مصدع آقایان شدم از این جهت که اطلاع پیدا کردم سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا اظهار کرده است که در این دولت کمکهای بیشتری نسبت به گذشته به ایران داده شده است؛ در حالی که من از کمی کمکهای آمریکا گله کردهام و گفتهام که همین امر موجب استعفای دولت شده است. من از آمریکا گله نکردم، منتها من گفتم که ما انتظار کمک بیشتری از آمریکا داشتیم؛ برای این که وضع دولت ایران که از لحاظ مالی در سال جاری مشکل است، ایجاب میکرد که کمک بیشتری به ما بکنند.
قراردادهای کمکی که به طور کلی در دولت بنده امضا شده است ۶۰میلیون و سیصدهزار دلار بوده است که قسمتی از آنها در دولتهای قبلی مورد موافقت قرار گرفته بود.
مخصوصا اصرار من در کمک به وزارت جنگ بود. البته آمریکا تجهیزات به ما میدهد و این تجهیزات نظامی قابلارزش است؛ اما نگهداری آنها مخارج ریالی میخواهد و جا داشت که اقلا در سال جاری در این باره کمکی بشود تا وضع مملکت طوری شود که ما بتوانیم از بودجه این مملکت این خرج را در سالهای آینده بپردازیم. این مطلب اگر موجب ایجاد سوءتفاهمی برای وزارت خارجه آمریکا شده، من واقعا متاسف هستم. من از اشخاصی هستم که همیشه میل دارم قدردانی کنم و اگر گلهای میکنم دلیل این نمیشود که در یک چنین موقعیتی استعفای دولت را به گردن دولت آمریکا بیندازم. این استعفا روی اصول بودجهنویسی صورت گرفت.
در همین شماره اطلاعات در سرمقالهای تحت عنوان «بعدچه خواهد شد؟» میخوانیم:
امینی هر چه بود رفت. چه برای آنها که امینی بار خاطرشان بود و چه برای آنها که یار شاطرشان مسالهای به نام امینی فعلا منتفی شده است. امینی اگر هیچ کار قابلستایشی نکرده باشد، این کار آخرش قابل ستایش بود که وقتی دید نمیتواند کاری از پیش ببرد میدان را برای دیگران باز گذاشت، سماجت نکرد که امروز نشد فردا میشود، این طور نشد آن طور میکنم، این راه به جایی نرسید از راه دیگر میروم. راهی رفت و به بنبست رسید، دیگر هیچ لجاج نورزید، خودش و مملکت را دچار گیجی و پریشانی نکرد، گفت تا این جا ما آمدیم دیگری بیاید و بقیه راه را برود.
ارسال نظر