کارگزاران پهلوی -بازخوانی پرونده منصور روحانی-بخش پایانی
دوست هژبر و دشمن هویدا
در این جا متن کامل یکی از گزارشهای سازمان اطلاعات و امنیت کشور درباره منصور روحانی میآید و سپس با یادآوری سرنوشت او پس از پیروزی انقلاب اسلامی، نوشته، نقطه پایان میگیرد.
هدایتالله بهبودی
در این جا متن کامل یکی از گزارشهای سازمان اطلاعات و امنیت کشور درباره منصور روحانی میآید و سپس با یادآوری سرنوشت او پس از پیروزی انقلاب اسلامی، نوشته، نقطه پایان میگیرد.
«منصور روحانی در بین وزرا و مسوولان عالیرتبه دولتی پس از غلامرضا نیکپی شهردار تهران بیش از همه مورد اعتراض، بدبینی و ناراحتی مردم است. غالبا دیده شده است که طبقات مختلف مردم به مجرد اینکه نام منصور روحانی یا غلامرضا نیکپی برده میشود، بدون دلیل یا با دلیل شروع به بدگویی و انتقاد مینمایند و این دو مقام را مسبب بسیاری از مشکلات زندگی روزمره خود قلمداد میکنند، خاصه اینکه این دو مقام نیز پیوسته کوشش دارند به نحوی به افکار عمومی و مردم بیتوجهی و بیاعتنایی نشان دهند و ظاهرا ادعا کنند که آنها فقط سیاست معینی را اجرا میکنند و اعتراضات و نظرات دیگران برای آنها اهمیتی ندارد.
متاسفانه باید گفت در محافل خاصی از سطح بالای مملکت چنین وانمود میشود که علت باقی ماندن این دو مقام در مشاغل خود آن است که اراده اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر بر این تعلق گرفته است. به مردم تفهیم شود که نظرات آنها و افکار عمومی نمیتواند اثری در تغییر و تبدیل و جابهجایی مقامات داشته باشد. منصور روحانی شاید در وزارت نیرو منشاء اثرات و خدماتی بوده است ولی در وزارت کشاورزی و منابع طبیعی تاکنون نتوانسته است گام مثبتی بردارد.گرچه همه نارساییها و مشکلات موجود در امر کشاورزی مملکت را نمیتوان مربوط به عدم توانایی این وزارتخانه در اجرای مسوولیت خود دانست و عوامل متعددی در این مساله مدخلیت دارند. ولی به عقیده مطلعین، منصور روحانی با روش و سیاست خاصی که دارد، وضع کشاورزی و دامپروری کشور را روز به روز به سوی نابسامانی بیشتری سوق میدهد و معتقدند اعتبارات بزرگی که در سنوات اخیر به منظور اجرای طرحهای کشاورزی و ایجاد مجتمعهای کشت و صنعت و گوشت به مصرف رسیده و یا به صورت وام در اختیار اشخاص گذاشته شده، بازده مناسب نداشته است.
در مورد حمایت منصور روحانی از افراد خاصی نیز بحثهای زیادی در بین مردم شنیده میشود. بهعنوان مثال از هژبر یزدانی نام میبرند که از حمایتهای بیدریغ وزارت کشاورزی برخوردار است و افراد مشابه نمیتوانند چنین حمایتهایی را دریافت کنند. میگویند در امر فروش پوست و روده از طرف سازمان گوشت کشور به هژبر یزدانی، منافع دولت فدای منافع هژبر یزدانی میشود.
میگویند مثلا هژبر یزدانی میتواند مقادیر قابل توجهی ذرت بهعنوان خوراک دام از وزارت کشاورزی دریافت کند و آن را با سود سرشاری به شرکت گلوکز (به مدیریت عباس معتمدی) بفروشد و یا بهعنوان توسعه کشاورزی و دامپروری از وزارت کشاورزی وام دریافت کند و با آن زمین و ساختمان خریده و در راههای دیگری که متضمن سود بیشتری است، به کار اندازد. میگویند منصور روحانی در واگذاری اراضی و جنگلها به اشخاص بیشتر بر مبنای نظرات شخصی عمل میکند.
نصر اصفهانی، استاندار فعلی فارس، در یک مذاکره خصوصی اظهار میداشت موقعی که استاندار کرمان بوده، منصور روحانی سفری به کرمان کرده است. در این سفر شبی منصور روحانی از وی دعوت میکند در یک میهمانی خصوصی در منزل یکی از کرمانیها با وی شرکت کند. در این میهمانی مشاهده میکند که میزبان خانمی به نام [...] مقیم تهران است. که در منزل بستگان کرمانی خود برای وزیر کشاورزی مجلس بزمی دایر کرده است و در این میهمانی وزیر کشاورزی در حضور تعداد زیادی میهمان شروع به معاشقه و حرکات زننده با زن مذکور نموده است که موجب ناراحتی شدید حاضرین شده است. نصر اصفهانی میافزاید بعد اطلاع پیدا کرده است که به این زن در استان کرمان از طرف وزیر کشاورزی ۱۰۰ هکتار زمین واگذار شده و مشارالیها یکی از زنانی است که وزیر کشاورزی با آنها ارتباط دارد و به هر یک از این زنها از کیسه دولت هدایایی داده است.
زن بدنام دیگری که با دهها نفر در تهران ارتباط دارد، یکی دیگر از افرادی است که مورد توجه روحانی است. منصور روحانی به این زن گفته است موقعی که وزیر آب و برق بوده است در یک معامله با کشور هندوستان از طرف واسطه هندی معاملات، جواهرات گرانبهایی به وی هدیه داده شده است که او آن را به پیشگاه اعلیحضرت شهبانوی ایران تقدیم کرده است. مساله بدگویی منصور روحانی نسبت به امیرعباس هویدا، نخستوزیر نیز باعث تعجب مردم است.
روحانی غالبا چنین نشان میدهد که نخستوزیر درصدد تعویض وی میباشد ولی به علت حمایتهایی که از او میشود قادر به اجرای نظر خود نمیشود و به همین دلیل نزد اشخاص از نخستوزیر انتقاد و او را به عنوان «مسخره» «خل» و امثال آن مورد تحقیر قرار میدهد و این امر وضع بسیار ناخوشایندی را به وجود آورده است.»
سرنوشت
منصور روحانی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، محاکمه شد و مفسد فیالارض شناخته گردید و در سحرگاه ۲۲ فروردین ۱۳۵۸ اعدام شد.
ارسال نظر