جریان دادگاه هویدا در سال ۱۳۵۸
شاه که از من اطاعت نمیکرد
پس از چند هفته تعطیلی، دادگاههای انقلاب اسلامی با تدوین آییننامه تشکیل و رسیدگی کار خود را آغاز کرده و از نیمه دوم فروردین کار خود را تشدید کردند. روزنامه اطلاعات در ۱۷ فروردین ۱۳۵۸ با انتشار این خبر، تاکید کرده بود که پروندههای هویدا، نیکپی، سپهبد ربیعی، سپهبد مقدم و سپهبد برنجیان برای رسیدگی در دادگاه آماده شده است.
عکس:هویدا در دادگاه
پس از چند هفته تعطیلی، دادگاههای انقلاب اسلامی با تدوین آییننامه تشکیل و رسیدگی کار خود را آغاز کرده و از نیمه دوم فروردین کار خود را تشدید کردند. روزنامه اطلاعات در ۱۷ فروردین ۱۳۵۸ با انتشار این خبر، تاکید کرده بود که پروندههای هویدا، نیکپی، سپهبد ربیعی، سپهبد مقدم و سپهبد برنجیان برای رسیدگی در دادگاه آماده شده است. این آییننامه در ۱۲/۱/۱۳۵۸ توسط شورای انقلاب تصویب و برای اجرا به دادسراها ابلاغ شده بود. روز ۱۹ فروردین ماه ۱۳۵۸، روزنامه یادشده « متن اظهارات هویدا در دادگاه و هنگام اعدام» را به عنوان خبر اول درج و عکس جسد او را پس از اعدام و از محل سردخانه چاپ کرده بود. روزنامه اطلاعات به نقل از رییس دادگاه نوشت: «در جلسه قبل مفاد کیفر خواستی که از طرف دادسرای انقلاب اسلامی علیه آقای امیرعباس هویدا صادر شده بود، قرائت و متهم، درباره محتویات کیفرخواست مدافعاتی کردند. «سپس نماینده دادسرای انقلاب اسلامی گفت: در جلسه گذشته آقای هویدا از خودشان دفاع کردند و فرصت پاسخگویی کامل فراهم نشد. البته به نظر من دادسرای انقلابی، لزوم پاسخگویی به یکایک اظهارات امیرعباس هویدا احساس نمیشد؛ اما بعد از جلسه به من مراجعه کردند و نماینده دادسرا، سپس بار دیگر مسائلی را درباره فعالیتهای هویدا ارائه کرد و در بخشهایی از سخنانش تاکید کرد: در زمان صدارت ایشان آن همه منابع زیرزمینی و آن همه امکانات و آن همه انرژی و نیرو و برق صرف شد، تا آنچه که داشتیم، به اجنبی بدهیم و آیندهمان را نیز بدهکار اجنبی کنیم. در زمان صدارت ایشان ما چیزی به نام کشاورزی را از دست دادیم. سالهای قبل از صدارت ایشان ما ملتی بودیم به اصطلاح عقبمانده ولی برنج به چین صادر میکردیم و قالی صادر میکردیم. در زمان صدارت ایشان ما این توفیق را یافتیم که اگر آمریکا به ما برنج ندهد، فقط باید دعا بکنیم در اواخر صدارت ایشان، قراردادهای ظاهرالصلاح نفتی از نظر ایشان بسته شد تا سیطره کمپانیهای نفتی و اربابانشان و رفقایشان را هر چه بیشتر استمرار دهند. در زمان صدارت ایشان، قراردادهایی درباره اورانیوم و مس بسته شد و قراردادهای همکاری با آمریکا، با ممالک غرب و دیگر مستعمرهچیان منعقد شد. بودجههای سرسامآوری که صرف ساواک و کمیته متشکل خرابکاری شد، زیر نظر نخستوزیر بود، مطابق قوانین موجود، قوانین مربوط به بودجه نیز زیرنظر نخستوزیر بود. در زمان صدارت آقای هویدا، قراردادهای نفتی و بازرگانی از نظر مردم دور بود. اقتصاد کشور را وقتی میشد با این پولهایی که یکصدم از حق ما از نفت نبود و آن یکصدم به ما داده میشد که بتوانیم روی پای خودمان بایستیم، با اطاعت از عوامل اربابان خارجی، از بین بردند و به جای اینکه در داخل سرمایهگذاری کنند، در صنایع پایه و مادر، سهام کارخانههای ورشکسته خارجی را خریدند و هنوز ما نمیدانیم، سهام کروپ آلمان چه شده؟ و کمپانیهایی که ایشان در خارج خریدند به کجا رسیده است. دلارهای نفتی را یک چیزی هم گذاشتند رویش و برگرداندند به آمریکا و سلاحهایی خریدند که نه تنها الان، بلکه صد سال دیگر هم به درد نمیخورد. ریال را چسباندند به دلار و هرچه اهل اقتصاد گفتند که تورمی که ما داریم تورم دلار است، فلان مملکت ۲۲ ریال، ۳۰ ریال و چهار تومان میخرد شما چرا ۷۶ ریال، هفت تومان و هشت تومان میخرید، به گوش آقایان نرفت، آمریکا در ویتنام جنگ میکرد و تاوانش را ما پس میدادیم، صنایع مونتاژ را بهعنوان نمایشی از صنعتی کردن به ملت ما قالب کردند. البته به خیال خودشان قالب کردند و ملت میدانست اوضاع از چه قرار است. با این کار در پایان ایشان از چهار جهت سود میبردند، کارگزاران ایرانی با فعالیت گمرکی، با قیمتهای بالایی که برای کالاهای بنجل میگذاشتند، پولی که میبردند و ستمی که میکردند، از هر جهت سبب شد که در پایان بیشتر از آنها راضی باشند ... در پرونده ایشان گزارش شده بود که من به شاه گزارش داده بودم که چیزهایی که شما میخرید، آنقدر در انبارها میماند که میپوسد، چون سفارشدهندهها نمیدانند چه چیزی میخرند. اینها جز هدر دادن پول ملت چیست؟ ... وقتی از هویدا سوال شد، جواب شما در برابر این مسائل چیست، چطور شد که در زمان شما دامپروری ما و کشاورزی ما و صنعت ما از بین رفت، جوابشان این بود که من در داخل آن سیستم عمل کردم... ایشان قرضه ملی را با ۸درصد تهیه میکرد و با ۴درصد به مراکش وام میداد، با نرخهای بالا از آمریکا وام میگرفتند و بلاعوض در آفریقا شهر میساختند و کمک میکردند... بودجههای محرمانه، طبق قوانینی که در زمان ایشان وضع شده بود و مجری بود، در جهت پیشرفت کار سازمانهای زیر نظارت ایشان باید به مصرف میرسید...
پس از قرائت کیفر خواست،آنگاه هویدا به دفاع از خود پرداخت و رییس دادگاه نیز با او بحث میکرد.
هویدا: جناب رییس، با کمال خضوع و احترام، چند موضوعی هست که میخواستم به عرض دادگاه برسانم و استدعا میکنم با حوصله به عرایض من گوش دهید و بدیهی است من تسلیم هستم و دادگاه هر تصمیمی بگیرد من تسلیم و متکی به خدا هستم. آن شبی که جلسه تشکیل شد جناب رییس، بنده استدعا کردم از حضور مبارکتان که رونوشت کیفر خواست را به بنده مرحمت فرمایید تا اینکه بتوانم درباره آن کیفر خواست که در یک زمان کوتاه اینجا قرائت شد، خودم را آماده بکنم و پاسخ بگویم. چهار روز است که دو نفر از قضات عالیرتبه، از اینجانب بازپرسی میکنند، دیشب هم در حضور جناب آقای دادستان کل در این باره صحبت شد و به بنده اطلاع دادند که دنبال کنم و این موضوع در محکمهای بعدا تعیین خواهد شد. من با تمام این مسائل، در عرض این ۴ روز، از ساعت ۵/۷ صبح تا ۵/۷ شب، پاسخ خیلی از پرسشهایی که دادستان فرمودند دادم. بنده روشن نیستم، اگر دادگاه قربانی میخواهد بنده تسلیم هستم، هر تصمیمی بگیرند من عرضی ندارم. اگر در اینجا حق دفاع از خودم را دارم، اجازه میخواهم صحبتهایم را بکنم و من اطمینان دارم، افرادی که در این دادگاه تصمیم میگیرند، حتما هیچگونه نظری نه این طرف، نه آن طرف ندارند، حتما روی عدالت اسلامی تصمیم خواهند گرفت.
رییس دادگاه: همانطور که استحضار دارید، کیفر خواست در اولین جلسه برای شما خوانده شد پیرامون کیفر خواست گزارشهایی داشتید و شروع کردید به صحبت...
هویدا: اجازه بفرمایید من عرضم را بکنم، اگر هم خدای ناکرده در جملاتی که میگویم یک ناراحتی ایجاد میکند دادگاه و اعضای دادگاه عفو کنند... بنده روشن نیستم که اینجا راجع به کدام کیفر خواست صحبت کنم. این کیفرخواستی که امروز ظهر، هنوز نصف بازجویی به عمل نیامده و بازپرسی به عمل نیامده، صحبت از کیفر خواست قبلی میشود.
رییس: کیفرخواست همان چیزی است که در جلسه قبلی شما در مقابل آن از خود دفاع کردید. ما باید روشن شویم و دستگاه قضایی ما باید نسبت به خیلی از مسائل که مربوط به ۱۴ یا ۱۵ سال که شما در کابینههای گوناگون چه به عنوان نخستوزیر و چه به عنوان وزیر شرکت داشتید، اینها باید برای ملت روشن شود. به این جهت است که اینها مرتب تا زمانی که شما در اختیار دادسرای انقلابی هستید، تحقیقات از شما ادامه دارد، ولی کیفرخواستی که برای شما صادر شده همان کیفر خواستی است که شما اطلاع دارید.
هویدا: اینطور به اطلاع من نرسیده، ولی نمیخواهم بیش از این صحبت کنیم باید به عرض شما برسانم آن سوالاتی که از من کردند و آن مسایلی که مطرح شد، مسایلی است که تمام فرمایشهای جناب دادستان را دربر میگیرد. من تعجب میکنم ایشان از اربابان صحبت کردند و منظورشان در مواقع ادای این کلمه اربابان، آمریکاییان بودند. اگر آمریکاییها اربابان من بودند، جناب آقای رییس من اینجا چکار میکردم و الان بنده خدمتتان نبودم، جناب آقای رییس، بین تمام نخست وزیرانی که قبل از من و بعد از من بودند، کدامشان اینجا در تهران هستند و کدامشان با پای خودش به مدرسه رفاه رفت؟ اگر آنها ارباب من بودند، بنده از ۱۷آبان توقیف نمیشدم... اگر تقصیری هست و من تقصیری دارم، هیچ فردی در دنیا بدون تقصیر نیست. بنده ترجیح میدهم جناب آقای رییس، این تقصیرهایی که انجام دادهام و کارهای بدی که کردهام، آنها را در اینجا مورد توجه قرار دهید نه کارهایی که نکردهام، صحبت از اینجا شروع میشود، جناب رییس که بنده عرض کردم کیفر خواست را میخواستم و از جناب دادستان استدعا کردم که اجازه بدهید آن اطلاعاتی را که باید به دست بیاورم را به دست بیاورم تا پاسخ ایشان را بدهم، ولی کسی به من چنین اجازهای نداد، مجددا اینجا راجع به اورانیوم و مس صحبت میکنند. من عقل کل نیستم که تمام قراردادها را در مغزم سپرده باشم که بتوانم الان در مورد این دو موضوع صحبت کنم. مس چطور اداره میشد، قراردادی دارد، چرا همه را به گردن من میاندازید.
درباره قاچاق
جناب آقای دادستان، تصمیمهایی هست که دولتهای قبل گرفته بودند و من اجرا کردم و تصمیمهایی هست که وزرا گرفته بودند و وزرا امضا کرده بودند، چرا همه را از چشم من میبینید، بنده خیال میکنم در یک چارچوبی که من انتظارش را دارم در این دادگاه اسلامی که واقعا و اطمینان دارم در کمال حسن نیت به متهم امکان میدهد که مسائل را مطرح کنم.
جناب آقای رییس، یک ایران قبل از آن ۱۳ سالی که من نخست وزیر بودم موجود بود و یک ایران بعد از آن ۱۳ سال موجود بود، بنده میبینم تمام فرمایشات دادستان، صحبتشان به سوی من سرازیر شده، استدعای من این است که هر کس که مقصر است در آن چارچوب و در آن قسمتی که مقصر است، جرمش در آنجا هست، جرم کس دیگری نیست. من به اطلاع شما میرسانم که وقتی قشون ایران به ظفار رفت، من یک ماه ونیم بعد مطلع شدم، آن هم به وسیله یک کشور دیگر که قشون ایران به ظفار رفته است. سیستمی که در این مملکت بود، همه آقایان آن سیستم را دیده بودند. خیلیها جزو این سیستم بودند، برخی در مقامهای بالاتر و بعضی در مقامهای پایینتر. جناب آقای رییس، سیستم مثل یک بدن است. این بدن ممکن است مغزش بیشتر از قلبش اهمیت داشته باشد، اهمیت مغز از کبد آن بدن بیشتر است، اما اگر کبد مریض باشد، قلب هم مریض میشود.... جناب آقای رییس، جناب آقای دادستان، بنده ۶ ماه است روزنامه ندیدهام، ۶ ماه است رادیو گوش نکردهام، من نمیدانم چه تصمیماتی در مملکت گرفته شده است، لذا چون روشن نیستم، نمیتوانم درباره همه مسایل عرایضم را بکنم. آقای دادستان توانستهاند همه اطلاعات را جمع کنند، من دسترسی نداشتم که از کسی یا وکیلی اطلاعات کسب کنم.
هر چه در اینجا عرض میکنم به ذهنم سپرده شده و چون هوش سرشاری هم ندارم، نمیتوانم پاسخ درستی بدهم. در چهار روزی که از من بازپرسی میشد، پاسخ صریحی به بعضی از مسایل که از من پرسیده میشد ندارم ....
بنده شاه مملکت بودم؟
حضور محترم جناب دادستان دو جلسه داشتیم، سوالاتی فرمودند که من به آن سوالات پاسخ دادم. مسلما پاسخهای من کلی بودند، در آن موقع مسایلی که جزییات بود بنده به یاد ندارم. جناب دادستان میفرمایند انگار من شاه مملکت بودم و شاه نخست وزیر مملکت بود. این طور استنباط میکنم که هر کاری من میکردم، شاه از من اطاعت میکرد، این طور نبود، سیستمی که من عرض میکنم، سیستمی نبود که در زمانی که نخست وزیر بودم تدوین شده باشد. در زمان من اینها به وجود نیامد.... اگر در اینجا از مس سوال میکنید، چرا از وزیر مربوطه سوال نمیکنید که اطلاعات بیشتری بدهد، تمام گناهان را به گردن من نیندازید.... من به یاد نمیآورم کیفر خواستی که در اینجا خوانده شد، در جای دیگری قرائت شده باشد، من خیال میکنم یک کیفر خواست را حداقل باید به دست متهم بدهند تا اگر مسائل در آن کیفر خواست باشد، جواب بدهد....
جناب رییس من دستم به پول آلوده نیست، بپرسید، تحقیق کنید، بروید ببینید که زندگی من چه بوده و زندگی من چه هست. خیلی کار آسانی بود اگر بنده میخواستم مثل بقیه .....
رییس: آقای هویدا راجع به اتهامات دیگر صحبت کنید. این مطالب را که فرمودید، اینها تکراری است. قبلا هم فرموده بودید....
هویدا: آن شب، آن شب که این آقایان تشریف نداشتند، عدهای از آقایان محترم برای اولین بار در این دادگاه حاضر شدهاند.
رییس: آقایان در تصمیمگیری دادگاه شرکت نخواهند کرد. آن کسانی که در شور شرکت میکنند آن شب هم بودند، الان هم هستند.
هویدا: در هر صورت میخواهم بگویم، زندگی بنده روشن است، از لحاظ مالی روشن است و از نظر سیاسی هم روشن. در حکومتی که من اداره میکردم و نخست وزیرش بودم، طبق قانون اساسی و تغییری که در قانون اساسی میشد، قوه مجریه با شاه بود، او دستور میداد و دستورها اجرا میشد. شما که دستتان باز است میتوانید به تمام پروندهها رسیدگی کنید. شما که میتوانید پروندههای مخصوص دفتر شاهنشاهی را باز کنید، میتوانید پروندههای نخست وزیری و پروندههای ساواک را بیاورید و ببینید چگونه عمل میشده است، رییس ساواک از نخستوزیر دستور نمیگرفت.
رییس: شما با این منطق میخواهید خودتان را تبرئه کنید.
هویدا: آن طور که عرض کردم، در سیستم ما، در حکومت ما که بنده هم در آن حکومت بودم و قبل از من هم همینطور بوده، ساواک گزارشهایش را به ما نمیداد و من از طریق سازمانهای بینالمللی و گزارشهای آنها میفهمیدم چه خبر است.
رییس: آقای دادستان مطالبی دارند که میخواهند اعلام کنند.
دادستان: در مورد مطالب کیفر خواست و مطلبی که اشاره کردند و بیان کردند، بگذریم از حکومت ایشان که هیچ قاعدهای نداشت، هر دادگاه یک قاعدهای دارد. ما اینجا بر اساس موازین استانی، انقلابی و شرعی این دادگاه را تشکیل دادهایم و اداره میکنیم. شما بر پایه این موازین و بر این مبانی محاکمه میشوید. فرمودند که امکان تهیه سند نبوده است، شما ۱۳ سال بدون سند و مدرک، آنچه خواستید کردید و هیچ مدرکی هم بر جای نگذاشتید، هیچ سندی هم ارائه نکردید. ما از شما در جزئیات اینکه برنج را کیلویی چند خرید و مس را چند فروختید اصلا سوالی نداریم که شما وارد جزئیات شوید و به ما آمار بدهید، کما اینکه در جلسه گذشته هم گفتم که رشد و توسعه سرمایهگذاری در سال فلان، آنقدر بوده و در سال بعد اینقدر یا درآمد سرانه از فلان قدر به فلان قدر و یا تورم به صفر رسید، ما فرض میکنیم هر چه میگویید درست است، اما من دو جمله از بیانات سرکار را میخوانم و این تحقیقی که شده در مورد آزادی و نقض حقوق بشر و نقض آزادی مصرح در قانون اساسی.
عکس :هویدا به سخنان رییس دادگاه گوش میدهد
ارسال نظر