خاطرات
میخواستند رابطه ریال با دلار را قطع کنند
محمد یگانه، رییسکل بانک مرکزی در نقل خاطرات خود از رفتار تکنوکراتهای حاکم بر دولت درباره تحولات پس از افزایش قیمت نفت و چگونگی برخورد آنها برای مهار تورم میگوید: آموزگار در این باره کمکهایی کردند برای briefing و موقعی که ما به حضورشان رسیدیم ایشان هم از طرف وزیر اقتصاد خوب brief شده بودند و هم از طرف، نظرات ما را از طریق آموزگار. ولی در آن جلسه چند کلمهای که هم وزیر اقتصاد صحبت کرد و بعد رییس بانک مرکزی، ایشان میدانستند اوضاع و احوال از چه قرار است و نخستوزیر را هم وارد جریان کرده بودند ایشان را، ایشان گفتند خودشان: «من در این باره فکرهای خودم را کردم و به این نتیجه رسیدم.»
تقریبا نکاتی بود که بانک مرکزی داشت: «آیا اگر ما میخواهیم قیمت دلار را بیاوریم پایین به خاطر اینکه پولی از ارزی از نفت به دست ما میرسد که آن بالا رفته، حالا فردا اگر این پایین بیاید، فردا اگر چنانچه تولیدات نفت ما از بین برود که خواهد رفت و بعد از بیست سال، سی سال، چهل سال نخواهیم داشت در آن صورت ما بایستی چه کار بکنیم؟ بایستی قیمت دلار را بکشیم به آسمان؟ این به نظر به صلاح نمیرسد. همان قیمتی که وجود دارد بهتر است که باشد.» بنابراین ایشان به صورت common sense طرف یا نظر بانک مرکزی را تایید کردند. این بود گرفتاری که ما داشتیم. البته یک مساله دیگری داشتیم که آن را هم بایستی بگویم. فشارهایی بود که از طرف تجار میآمد، یا صاحبان صنایع. آن هم به این ترتیب بود، قیمت دلار نسبت به ارزهای دیگر آمده بود پایین و قیمت مارک و فرانک و غیره و اینها همهشان رفته بودند بالا نسبت به دلار، دلار خیلی تضعیف شده بود. ما هم در اختیار تجار برای اینکه بتوانند جنسی از آلمان وارد کنند یا از ژاپن وارد بکنند به ین یا اینکه ارزهای اروپایی میبایستی دلار بگیرند و بروند بعد ین و فرانک و مارک و غیره و اینها به آنها تبدیل بکنند یا استرلینگ، آن وقت قیمت کالاهایی که از آن کشورها وارد میکردند بالطبع بیشتر از سابق میشد. بنابراین آنها از این دید سعی میکردند پایین بیاورند برای اینکه مواد اولیه، قطعات، ماشینآلات و کالاهای مصرفی ارزانتر وارد بشود منافعشان برود بالا. بنابراین ما در همان تقریبا در تایید موقعیت وزیر اقتصاد و وزارت بازرگانی و وزارت صنایع بود که این وزرا هم منعکسکننده نظرات بازار بودند یا صاحبان صنایع. منتها من از طرف بانک مرکزی سعی کردم مساله را به حدود خودش محدود بکنم که گرفتاری ما در اینجا چه هست. گرفتاری ما عبارت از رابطه بین ارزها است. اگر رابطه بین ارزها است و این نوسانات ارزی است و دلار است ما میآییم یک راهحلی پیدا میکنیم به عوض اینکه خودمان ریال را به دلار وابسته بکنیم که کردهایم. ما میآییم این رابطه را قطع میکنیم از دلار و این را وصل میکنیم یعنی parity ایجاد میکنیم بین ریال و SDR Special Drawing Right که مال IMF است که این مجموعهای ارزشی در حدود شانزده تا ارز بود در آن موقع که به این ترتیب نوسانات از بین میرفت ایران اولین کشوری بود که آمد رابطه خودش را به این ترتیب رابطه پولی، پول خودش را با SDR برقرار کرد و بعد از ایران کشورهای دیگر در IMF این کار را کردند. تعدادی از نقطهنظرات سیاسی این قدم اقتصادی هم که گرفته شد چندان خوشایند آمریکاییها نبود که بعدا حتی صحبت ایجاد رابطه بین قیمت نفت و SDR حق برداشت مخصوص به فارسی میگویند، حق برداشت مخصوص به آن فکر شد که به آن مربوط بشود، که آن هم حکایت جداگانهای دارد، بنابراین من آمدم این ...
به این ترتیب رابطهای بین ریال و حق برداشت مخصوص ایجاد شد، منتها دلار به صورت پول به اصطلاح میگویند Intervention Currency که به آن طریق معاملات انجام میشود و به همان طریق ماند. ولی مقررات ما این طور بود که اگر این قیمتش از حدودی بالا و پایین رفت ما میبایستی رابطه بین ریال و دلار را عوض بکنیم براساس رابطهای که ریال با حق برداشت مخصوص دارد و این کار عملی میشد تا اینکه در سالهای بعد از انقلاب به آن توجهی نشد تا اینکه آقای نوبری آمدند سرکار و مجددا این موضوع را عنوان کردند و مثل اینکه به عنوان ابتکاری از طرف بانک مرکزی جمهوری اسلامی، در حالی که این عمل و ایجاد رابطه بین ریال و حق برداشت مخصوص در سال ۱۹۷۴ یا ۱۹۷۵، ۷۵ بود اگر اشتباه نکنم، این اقدام شده بود و تمام مدارک را گزارشات IMF صندوق بینالمللی پول این را نشان میدهد.
صدقی - آقای یگانه پس از افزایش ناگهانی درآمد نفت ایران موضوع دادن وام به دولتهای خارجی مطرح شد، چه بحثهایی له و علیه این موضوع میشد؟
یگانه - این را بایستی بگویم که این تقریبا اقدامی بود که در سطوح بالا به طور خیلی خصوصی و سری مطرح میشد و اوامر از طرف شاه صادر میشد و مجری هم وزارت اقتصاد و دارایی بود یا وزیر اقتصاد و دارایی. به طور کلی وامهایی که به این کشورها داده شد اینها نه در برنامه وجود داشت و نه در شورای اقتصاد مطرح شد. ولی ایران مقداری منابع اضافی که در اختیارش بود بعدا آمدند به طور کلی به عنوان سرمایهگذاری در خارج از کشور اجازههایی از مجلس گرفتند که فرضا امسال این مقدار ریال آماده است به عنوان سرمایهگذاری در خارج، این را سرمایهگذاری خواهیم کرد و یک قسمتی در وزارت امور خارجه و دارایی این به وجود آمده بود و کاملا در اختیار وزیر دارایی و آن اداره بهخصوصی که آقای جمشید اشرفی رییس آن اداره بودند. منتها در عمل فرض کنید وقتی که انگلستان یا فرانسه گرفتاریهای ارزی پیدا کردند مستقیما مراجعه کردند به شاه یا اینکه وزرایشان با وزارت امور اقتصادی و دارایی تماس گرفتند و این ترتیبات در اینجا داده میشد، بدون اینکه به جزئیات در شورای اقتصاد رسیدگی بشود. ولی مسوولیت آن دستگاه بود که قراردادهای لازمه را در وزارت اقتصاد تهیه بکنند این وامها داده بشود. مقداری از این سرمایهگذاری در خارج جنبه سیاسی داشت، جنبههای البته اقتصادی هم در بعضی موارد داشت به این عنوان که فرض کنید ایران میخواست به یک تکنولوژیهایی دست پیدا کند، رفتند سهامی تقریبا در حدود یک چهارم سهام کروپ خریدند که به آن ترتیب بتوانند علاقه کروپ را در ایران بیشتر بکنند و صنایع ماشینسازی ایجاد بشود در ایران یا تکنولوژیهایی که آنها دارند از آنها استفاده بشود.
ارسال نظر