پهلوی اول -شاه، علم و اقتصاد -۱۰
کنسرسیوم تعهد نمیدهد
۲۴ /۱۰/ ۱۳۴۸ ... صبح زود با وزیر اقتصاد ملاقات داشتم که اوامر شاهنشاه را انجام بدهم. بعد رفتم قوام، پدر زنم را راه انداختم که به لندن برود. به این جهت افتخار شرفیابی نصیب نشد....
۲۷/ ۱۰/ ۱۳۴۸ ... سفیر آلمان شکایت کرده بود که در معاملات نظامی شخصی به نام (ح) واسطه است و خیلی خیال سوءاستفاده دارد، به طوری که ممکن است به اصل معاملات صدمه بزند، شاهنشاه فوقالعاده عصبانی شدند، چون میدانند این شخص رفیق یکی از وزیران است امر فرمودند سفیر آلمان را بخواه و به او بگو دست او را کوتاه کند. مثل اینکه خاطر خودشان از این امر سابقه داشت. امروز عصر شاهنشاه به بازدید لژیون خدمتگزاران بشر تشریف آوردند.
از این که بی سر و صدا این همه کار شده، ۴۵۰۰۰نفر عضو پیدا کرده است، خشنود شدند... از اخبار مهم جهان ورود طیارات بسیار بزرگ نظامی و غیرنظامی آمریکا به بازار است. هر کدام یک هنگ سرباز با تمام وسایل میتوانند حمل کنند.
۲۹/ ۱۰/ ۱۳۴۸ ... شرفیابی صبح طولانی نبود فقط گزارش خط لوله اهواز، اسکندرون را که ۶۰۰میلیون دلار است، عرض کردم. شاهنشاه استعجاب فرمودند. فرمودند با این دروغ است تا در لولهگاز که نصف این لوله طول دارد، ۶۵۰ تا ۷۰۰میلیون دلار خرج شده، کلاه بزرگی به سر ما رفته است....
۳۰/ ۱۰/ ۱۳۴۸ ... حال شاهنشاه خوب بود از همه مسائل با هم صحبت میکردیم، من جمله باز در مورد خط لوله نفت که عرض میکردم برای ما حیاتی است، ولی البته کنسرسیوم نفت مخالف است و دلایل خودم را که در صفحات قبل نوشتهام مجددا عرض کردم.
شاهنشاه تصدیق فرمودند. بعد فرمودند ما اصولا باید در کنسرسیوم شریک بشویم. چه جهت دارد که ما در منابع (عرضه نفت به بازار) و حملونقل و غیره شریک نباشیم. فرمودند، مدتها است در این فکر هستم و این کار را خواهم کرد... از استحصال نفت که حالا بدون سرو صدا به
چهار میلیون بشکه در روز رسیده خوشحال هستند. این رقم را هرگز کنسرسیوم تعهد نکرده بود... امروز در وین دکتر فلاح آمده بود جریان اقدامات خودش را در آمریکا میگفت که بازاریابی ما در آنجا به چه صورت است. یک شرکت آمریکایی صد میلیون دلار سرمایه میگذارد و صدمیلیون دلار هم ما از نفت زیر زمین خودمان با او شریک میشویم و بازارآمریکا را شاید حدود سیصدهزار بشکه در روز بتوانیم تا اندازهای در دست بگیریم...
ارسال نظر