جنگ با عراق و تحریک کمپانی‌های نفتی

۲۵/ ۱/ ۱۳۴۸ ... برای صبحانه دیوید باران را دعوت کرده بودم. باز هم گفتم به هر حال امسال مطلب نفت به موضوع کلی کمک خواهد کرد، ولی تهدیدهای شاه را هم گفتم که اگر با ما کنار نیایید، لااقل قسمتی از امتیازهای شما را به موجب قانون خواهیم گرفت. اینها خیلی نگرانی دارند که هر عملی در ایران بشود،‌ عکس‌العمل شدیدی در سایر کشورها خواهد داشت،‌ سفیر آمریکا، اما این مساله را باور نداشت... جریان را به شاه عرض کردم که به هر حال ۱۰۰میلیون دلار را امسال به هر صورتی هست می‌دهند ولو با پیش‌پرداخت، ولی نمی‌توانند ترتیب قرض بی‌بهره‌ برای ما بدهند. زیرا می‌ترسند همه ساله این قرض اضافه و در آخر برنامه چهارم سر به ۵۰۰میلیون یا ۶۰۰میلیون دلار بزند و نتوانند از عهده آن برآیند...

۲۸/ ۱/ ۱۳۴۸ ... به بیرجند رفتم و قصد داشتم ۴ روز به کارهای خصوصی برسم... نعمت‌الله نصیری، رییس ساواک تقاضا دارد هرچه زودتر به تهران بیایم... نصیری را خواستم. گفت: دستم به دامنت، ندانم‌کاری وزارت خارجه، کار دستمان می‌دهد،‌ می‌خواهیم با عراق جنگ کنیم و شاه گفته است همه چیز آماده باشد... هزار خیال به سرم زد. یکی اینکه چون با نفتی‌ها دعوا داریم، چه بسا مشوق ما در این کار، آنها باشند تا ما با عراق درگیر و آن قدر گرفتار و بدبخت شویم که دیگر هر چیز بخواهند به ما تحمیل کنند. حالا که بر سرنفت دعوای حیاتی داریم و حالا که دم از سازش با اعراب می‌زنیم؛ خدا می‌داند دارم دیوانه می‌شوم. زیرا من روحیه ایرانی را می‌شناسم، کوچک‌ترین شکست ممکن است رژیم ما را متزلزل کند،‌ آن هم شکست از یک کشور خاک بر سر، که در حقیقت کشوری نیست... ما هنوز راهنمای کشتی نداریم، یعنی راهنمای بین‌المللی نداریم. وقتی ۱۰سال قبل، در زمان حکومت شریف امامی می‌خواستیم جلوی عراقی‌ها را بگیریم و خودمان کشتی‌ها را راهنمایی کنیم، کمپانی‌های نفتی زیر بار نرفتند و در یک ماه ۴۰میلیون دلار ضرر کردیم و جلوی حمل نفت ما گرفته شد ...

۲/ ۲/ ۱۳۴۸ ... وزیر امور خارجه عربستان، عمر سقاف مدت طولانی پیش شاه بود. نسبت به عرب‌ها آدم فهمیده‌ای بود... بعد از ظهر نزد شاه رفتم... راجع به اظهار عقیده‌ای که درباره عراقی‌ها کرده بودم، عقیده شاه را پرسیدم و عرض کردم، تصور نمی‌کنید این ممکن است تحریک نفتی‌ها باشد؟

گفت، خودم هم این فکر را کرده بودم، بعد فکر کردم نمی‌تواند چنین باشد، زیرا صد میلیون تن نفت ما و ۶۰میلیون نفت عراق مورد بحث است و کمپانی‌ها نمی‌توانند از این مقدار صرف‌نظر کنند... اینها حساب یک شاهی را هم دارند... کشتی ابن‌سینا حرکت کرد و رفت و عراقی‌ها واکنش نشان ندادند...