پهلوی اول -شاه، علم و اقتصاد -۴
وقتی پول نیست چه کار کنم؟
۱۷/ ۱۲ /۱۳۴۷... عرض کردم مردم از این که قیمت آب یکدفعه دو برابر شده است، ناراحت هستند، خیابانها خراب است، در گمرکات دزدی و سوءاستفاده زیاد شده است، اعتبارات را به علل اقتصادی در شب عید محدود کردهاند، عدهای در حال ورشکستگی هستند و به دانشگاهها پول نمیرسد. شاه گفت: «وقتی پول نیست چه کار کنم؟» عرض کردم «مدتی بود که این مطالب را به عرض میرساندم، میفرمودید این طور نیست، پول داریم، گزارشهای تو غلط است. تازه دیروز به شرکت ملی نفت تندی کردید که چرا شرکت پتروشیمی به جای ۱۰۰میلیون دلار که پروژه داده ۲۵۰میلیون دلار خرج کرد و چرا لوله گاز به جای ۳۵۰میلیون دلار سر به ۶۵۰میلیون زده است... عرض کردم، بیاعتنایی به خواستههای حقه مردم صحیح نیست...
۱۸ /۱۲ /۱۳۴۷... کارهای جاری را گفتم، دوباره صحبت بیپولی دانشگاهها شد، گفت: «پول نیست چه کار کنم؟ پروژهها را هم گرانتر از آن چه خیال میشد تمام کردهاند، مثلا برای شاه لوله گاز، لولهکشیهای فرعی هم گذاشتهاند.» عرض کردم، حالا اگر دهات اطراف شیراز گاز نگیرد، چه اهمیتی دارد؟ باید اول کارهای اساسی انجام شود... گفت: سفیران انگلیس و آمریکا را ندیدهای، نمیدانی عکسالعمل آنها در برابر نطق من چه بود؟ ادامه داد: اگر دیدی بگو ما جدی هستیم. گفتم، ... اگر آنها وضع مالی را بدانند به من چه خواهند گفت؟ آدم دست به دهن که نمیتواند جنگ اقتصادی کند. گفت: آنقدر هم دست به دهان نیستیم...
۱۹ /۱۲ /۱۳۴۷... شاه سوال کرد، خارجیها را دیدی یا نه؟ عرض کردم، ساعت ۷ قرار است سفیر آمریکا را ببینم. سفیر آمریکا آمد دیدنم. ۲ ساعت مذاکره کردیم، به طور کلی اظهار عجز از پیشرفت کارها و قبولاندن مبلغ بیشتری بیش از ۹۰۰ میلیون دلار به کنسرسیوم کرد. من هم گفتم، پس باید آماده جنگ باشیم. او خیلی وحشت کرد. گفتم، اگر ملی کردن نصف نفت مستخرجه را انجام دهیم، همه کشورهای خاورمیانه پیروی خواهند کرد...
۲۰ /۱۲ /۱۳۴۷... جریان مذاکره با سفیر آمریکا را گفتم. شاه گفت سفیر آمریکا بیجهت به پیروی کشورهای خاورمیانه شک داشت... روسها هم به ما کمک خواهند کرد و خاورمیانه را مشتعل خواهند ساخت. به هر حال جنگی میخواهد شروع شود، خدا عاقبت آن را به خیر کند... بازهم راجع به نفت صحبت شد، دکتر اقبال (مدیرعامل شرکت ملی نفت) تلفن کرد و گفت، اعضای کنسرسیوم استمهال میخواهند... گفتهاند ممکن است ۹۵۰میلیون دلار بدهند و قرض بدون سود بدهند که مستهلک شود... با سفیر انگلیس صحبت کردم. خلاصه بحث این شد که شرکتهای نفت روبه راه نیستند...
ارسال نظر