تاریخ عمران خوزستان- ۱
کار با ویلیام برایانت آغاز شد
خوزستان از استانهای ویژه ایران زمین است که به غیر از داشتن منابع غنی نفت به واسطه وجود رودهای بزرگ و نسبتا پرآب، شرایط مساعدی برای توسعه و آبادانی داشت. در دهه ۱۳۳۰ و پس از آنکه فضای سیاسی در ایران آرامش ظاهری را تجربه میکرد و درآمدهای حاصل از صادرات نفت نیز روندی رو به رشد داشت و همچنین کمکهای فنی و اقتصادی آمریکاییها برای بیرون نگه داشتن ایران از حوزه نفوذ کمونیستها را پیگیری میکرد، عمران خوزستان در دستور کار قرار گرفت. علاوه بر این منطقه، البته در برنامههای توسعه ۵ ساله اول تا پنجم رژیم گذشته «برنامههای عمران» منطقهای به مثابه یک استراتژی اجرا میشد. برنامه عمران خوزستان به دلیل اهمیتی که دارد، از جذابیت تاریخی فوقالعادهای برخوردار است. با توجه به اینکه دسترسی به منابع دست اول در این عرصه مربوط به خاطرات کسانی است که در آن سالها مناصب اجرایی را در اختیار داشتند، از نقل آنها گریزی نیست. آنچه از این پس در چند شماره درج خواهد شد، خاطرات عبدالرضا انصاری است. تاسیس سازمان آب و برق خوزستان از نخستین گامها در مسیر یادشده است که این سیاستمدار رژیم گذشته در خاطرات خود آن را بیان میکند. بدیهی است که این خاطرات به دلیل گذشت زمان و بازگویی مستقیم با برخی اغراقها، افراط و تفریطها و پنهانسازیها همراه است.
در هفتم شهریور ماه سال ۱۳۳۹
(۲۹ اوت ۱۹۶۰) دولت دکتر منوچهر اقبال مستعفی و مهندس جعفر شریف امامی، وزیر صنایع و معادن کابینه او، مامور تشکیل دولت شد. در زمانی که در دولت دکتر اقبال مسوولیت وزارت کار را به عهده داشتم در مورد قرارداد پیشنهادی یک شرکت آلمانی جهت تاسیس کارخانه ذوبآهن بین ایشان و من که عضویت کمیسیون رسیدگی به این قرارداد را داشتیم برخوردی شد. بدین معنی که در اثر تذکرات من درباره نقایص آن پیشنهاد مذاکرات حادی در هیات دولت بین ما انجام گرفت، ولی بعدا ایشان به نظراتی که ابراز شده بود توجه کردند و پیشنهاد را برای تجدید نظر از هیات دولت پس گرفتند. با این سابقه تردید داشتم که از من برای شرکت در دولت جدید دعوت کنند. حدس من درست درآمد و در روز نهم شهریور ۱۳۳۹ دولت جدید به حضور پادشاه معرفی شد و دکتر احمدعلی بهرامی، معاون پارلمانی وزارت کار، به سمت وزیرکار تعیین شد. آقای مهندس خسرو هدایت که در دولت سابق سمت معاونت نخستوزیر و سرپرست سازمان برنامه را داشت در سمت خود ابقا شد.
دو روز پس از معرفی هیات دولت آقای خسرو هدایت به دیدن من آمدند. سوابق آشنایی ایشان با من به جلسات هیات دولت و دیدارهای رسمی محدود میشد، به همین جهت این عمل ایشان برایم بسیار غیر منتظره بود. آقای خسرو هدایت که فردی مودب و خوش برخورد بود با مهربانی کامل گفت وقتی هیات دولت معرفی شد خیلی متاسف شدم که شما را در بین اعضای دولت جدید ندیدم، زیرا در این مدتی که در دولت بودید از دور مراقب شیوه کارکردن و نظرات شما در امور مملکتی بودم. نحوه برخورد شما با مسائل مختلف مرا برآن داشت که امروز اینجا بیایم و به شما پیشنهاد کنم که سرپرستی بزرگترین طرح سازمان برنامه را که موفقیت آن اثرات زیادی در برنامههای آینده عمرانی کشور خواهد داشت، به عهده بگیرید. در این مورد با آقای نخستوزیر هم صحبت کردهام و ایشان صددرصد موافقت دارند. حقوق و مزایای شما برابر حقوق و مزایای وزرا خواهد بود و کلیه اختیارات لازم را هم برای اجرای کار خواهید داشت. ضمنا یکی دیگر از دلائل انتخاب شما برای سرپرستی این سازمان این است که چنانچه در آینده به سمت دیگری مامور شدید اشخاص غیر واجد شرایط خود را کاندید این سمت نکنند و سطح مدیریت آن همیشه درسطح وزرای سابق باقی بماند. سوال کردم ممکن است توضیح بیشتری در این باره بفرمایید؟ گفتند موضوع برنامه عمران خوزستان است که همانطور که میدانید از چهارسال و نیم پیش توسط سازمان برنامه به مرحله عمل درآمده است. اینک، به موجب قانونی که از مجلسین گذشته است سازمان جدیدی به نام سازمان آب و برق خوزستان با اساس نامه خاصی به وجود آمده که هنوز تشکیل نشده است. وظیفه این سازمان این است که کلیه کارهایی را که تاکنون انجام گرفته تحویل بگیرد و به عنوان یک سازمان مستقل قانونی و تشکیلاتی، مانند شرکت ملی نفت، وظیفه عمران و آبادی خوزستان را که از مهمترین مناطق زرخیز کشور است
به عهده بگیرد.
چون در آن زمان در جستوجوی فرصتی بودم که بتوانم خدمتی انجام دهم پیشنهاد مهندس هدایت برایم بسیار مطلوب بود. روز بعد طبق قرار قبلی به دفتر ایشان رفتم و آمادگی خود را برای تشکیل سازمان آب و برق خوزستان اعلام کردم. در این جلسه مهندس هدایت، آقای احمد نفیسی، معاون اداری سازمان برنامه را مامور کرد که برای تهیه مقدمات تشکیل سازمان جدید، از آن جمله تهیه دفتر مناسب، خرید وسائل کار و استخدام کارمندان اولیه با من همکاری کند و اعتبارات لازم را در اختیار بگذارد. مهندس مصطفی مزینی را هم معرفی کردند و اظهار داشتند که او از ابتدای شروع طرحهای عمران خوزستان حضور داشته و رییس قسمت طرحهای عمران خوزستان در سازمان برنامه میباشد. تصادف جالبی بود، زیرا مصطفی مزینی و من درکلاس دوم متوسطه در دبیرستان شرف همکلاس بودیم و در پشت یک میز پهلوی هم مینشستیم و با هم دوستی داشتیم. در دوران مدرسه او فردی درس خوان، منظم و اهل مطالعه بود و جزو شاگردان بسیار خوب به شمار میرفت. مزینی هم از دیدن من اظهار خوشحالی کرد و گفت حاضر است در تشکیل سازمان جدید با من همکاری کند. لذا پیشنهاد کردم سمت معاون فنی سازمان آب و برق خوزستان را بپذیرد که قبول کرد و از آن روز با هم شروع به کار کردیم. آقای محمد جهانشاهی ریاست دفتر حقوقی سازمان برنامه نیز که از وکلای برجسته دادگستری بود و اساسنامه سازمان آب و برق خوزستان به انشای ایشان تهیه شده بود موافقت کرد بهعنوان مشاور حقوقی با سازمان همکاری نماید. گذشت زمان نشان داد که وجود ایشان در موفقیت برنامه عمران خوزستان بسیار موثر بود.
ابتدا دفتری در نزدیکی سازمان برنامه در خیابان علائی به مبلغی در حدود سه هزار تومان در ماه اجاره کردیم و ظرف یک هفته با بهکار گرفتن یک منشی، یک حسابدار، یک راننده و یک مامور نظافت و نگهبانی تشکیلات اولیه را به وجود آوردیم. پس از یکی دو هفته مطالعه پروندهها و آشناشدن با سوابق عمران خوزستان، به اتفاق مهندس مزینی به دفتر شرکت عمران و منابع در تهران که به نام. Khuzestan Development Services) K.D.S)نامیده میشد، رفتیم. رییس این دفتر مردی بود آمریکایی به نام ویلیام برایانت (William Bryant) حدود چهل ساله، سپید چهره، با قدی بلند، رفتاری خشک، ولی مودب و نگاهی سرد. پس از مراسم معرفی از سازمان K.D.S بازدید کردیم. وظیفه K.D.S تامین خدمات اداری، به ویژه سرویسهای فوری و ضروری، مانند خریدهای کوچک از بازار تهران، خدمات مسافرتی، ارتباط با مقامات سازمان برنامه و ادارات دولتی برای گرفتن پروانه کار برای اتباع خارجی، گرفتن ویزاهای مسافرتی و همچنین ارتباط با واحدهای عملیاتی در خوزستان از طریق رادیو تلفن یک طرفه بود. در حال حاضر که امکانات نامحدودی برای برقراری ارتباط با اقصی نقاط دنیا فراهم است شاید داشتن ارتباط رادیو تلفنی بین تهران و خوزستان خیلی ابتدایی به نظر برسد، ولی در سالهای ۱۳۳۰ (۱۹۵۰) که برقراری ارتباط تلفنی حتی در شهر تهران اشکال داشت و سریعترین وسیله ارتباطی با نقاط مختلف مملکت تلگراف بود، داشتن یک وسیله ارتباط رادیو تلفنی امتیاز بزرگی به شمار میرفت. تعداد کارکنان K.D.S. بسیار محدود بود و با مقایسه با حجم کاری که انجام میدادند نشان میداد که رعایت حداکثر صرفهجویی را در استخدام اشخاص کردهاند.
پس از بازدید از دفترK.D.S. برنامه ای برای بازدید از طرحهای خوزستان تنظیم شد و به اتفاق مهندس مزینی با قطار به خوزستان رفتیم. حدود ساعت ۴صبح ترن به اندیمشک رسید. در ایستگاه آقای لئو اندرسن (Leo Anderson) به اتفاق همکار ایرانیش آقای مرتضی وکیل زاده از ما استقبال کردند و ما را به مهمانسرای K.D.S. که در اندیمشک واقع بود بردند. این مهمانسرا را یک ایرانی به نام رشیدیان اداره میکرد. خانهای بود قدیمی که یک حیاط کوچک و چهار اتاق خواب داشت که با سادهترین وسائل مبله کرده بودند، اما بهقدری تمیز بود و خوب اداره میشد که همه کسانی که به آن منطقه مسافرت میکردند مایل بودند در آنجا اقامت کنند.
روز بعد، از طرح سددز بازدید کردیم. محل سد، در لابهلای کوههای عظیم بختیاری، با اندیمشک حدود سی کیلومتر فاصله داشت و با یک جاده خاکی که از طرف شرکت عمران و منابع ساخته شده بود به این شهر متصل میشد. در طول راه تعداد زیادی کامیونهای مختلف مشغول حمل وسائل بودند و در نقاط مختلف این کوهستان گروههای متعدد مهندس و سر کارگر که اغلب خارجی بودند و عده کثیری کارگر ایرانی کارهای مختلف از قبیل صاف کردن جادهها، کشیدن خطوط برق و بتنریزی برای کار گذاشتن تاسیسات بزرگ و کوچک برقی انجام میدادند. وقتی به بالاترین نقطه ارتفاعات رسیدیم سرمهندس کار که یک آمریکایی به نام ویلیامز (Williams) بود، توضیح داد که راهسازی برای رسیدن به محل پی کنی و ایجاد تاسیسات در بستر رودخانه از مهمترین قسمتهای برنامه مقدماتی ساختمان سد است، زیرا در مرحله اول باید وسائل بتنریزی و ساختمانی را بهپای کاربرد و محل نصب توربینهای عظیم تولید برق و فضاهای بزرگ مورد نیاز را در داخل کوه حفاری کرد و در مراحل بعدی نیز، پس از پایان کار ساختمان سد و تاسیسات مربوط، باید همواره به آنها دسترسی داشت. او اضافه کرد که سد دز در موقعیت جغرافیایی مشکلی قرار دارد و رسیدن به محل پیکنی سد از کنار رودخانه و در ارتفاعات پایینکاری بسیار پرخرج تشخیص داده شده است. لذا، برای صرفهجویی در هزینه، طریق بسیار مشکل و پر زحمت کشیدن جاده به ارتفاعات بالا و حفر تونلی برای رسیدن به بستر رودخانه انتخاب شده و از لحاظ سرعت در اجرای کار، ساختمان تونل از دو انتهای آن شروع شده و حسابها بهقدری دقیق بوده است که این دو تونلی که از دو جهت مختلف بهطور مارپیچ در داخل کوه حفر شده درست در نقطه پیشبینی شده بههم رسیدهاند. در حال حاضر کلیه کارها انجام گردیده و در طراحی آن پیشبینی شده است که دو کامیون بزرگ بتوانند به راحتی از کنار هم بگذرند.
دیدن تاسیسات بزرگی که در اطراف سد برپا شده بود- خطوط متعدد انتقال فشار قوی و برجهای بلند آلومینیومی، تعداد کثیر وسائل حمل و نقل ماشینآلات و تجهیزات موردنیاز طرح و از همه مهمتر عشق و شوری که در چهره افراد دیده میشد که با علاقه و مهارت در ارتفاعاتی کار میکردند که انسان جرات نمیکرد از آنجا به پایین نگاه کند، همه ما را تحت تاثیر قرار داد. سپس از موسسه هلندی «هایدمات چاپی» (Hydemat Chapi) که مسوول مطالعه روابط آب و خاک و گیاه در طرح آبیاری آزمایشی دز بود بازدید کردیم. کاری که از نظر تعیین مشخصات فیزیکی و شیمیایی خاک، مسائل آبیاری، مسائل زهکشی و آب مورد نیاز گیاهان انجام داده بودند، تحسینآمیز بود.
پس از بازدید از موسسههایدمات چاپی، مسوولانK.D.S. درباره مسائل مربوط به امراض و انگلهایی که معمولا بعد ازایجاد شبکههای آبیاری باید انتظار آنها را داشت، مانند انگل Bilharzia، نوع گیاهان قابل کشت درمنطقه و دفع آفت آنها، توسعه دامپروری و آوردن نژادهای مقاوم در مقابل هوای گرم خوزستان، بهرهبرداری صحیح از آب و خاک و بالنتیجه بالا بردن سطح درآمد عمومی، گزارش دادند.
در مقابل، شهر دزفول حالت تاثری به هر بازدید کننده میداد. ساختمانها اغلب کهنه و کاه گلی، کوچهها باریک و مملو از کثافت. دو سه خیابان با آسفالتهای خراب بهجز بعضی از کسبه و کارکنان دولت، بیشتر مردم با لباسهای کهنه و پاره بهاین طرف و آن طرف میرفتند. بچههایی که صورتشان غرق کثافت و مگس بود توی گرد و خاک بازی میکردند. شهردار توضیح داد که بهعلت بالا بودن سطح آب زیر زمینی در شهر دزفول کندن چاه فاضلاب در منازل مواجه با اشکال است. به همین جهت از قدیم مستراحهای منازل را در پشت بام میساختهاند و فضولات از داخل ناودانها به کوچه ریخته میشده و در جویهای کوچهها جاری بوده است.
ارسال نظر